هرچی تودلته بریز بیرون7
-
وای من گفتم بره قضیه هومویزیت و اینا استرس دارم؟ امروز کل کلاسا رو کنسل کردن بخاطر امتحان فردا ولی کلاس این استادمون برگزار شد
-
بعد من هم چون درسش قشنگه هم هوت خوب بود گفتم برم کلاسشو، بعد هیچی امروز سر کلاس یه بحثی شد گفت من خودم پشت همین صندلیا بودمو و این مدل چیزا
-
بعدم گفت همین قضیه منتور شدنم، فقط برای اینه که یه کمکی کنم علاقهتونو دنبال کنین وگرنه فکر میکنین همراه یکی بفرستمتون هومویزیت برام دردسر نداره؟
-
اینکه خودش میدونه چقدر ممکنه خطرناک باشه ولی بازم ریسک کرده تو این مورد دخترم قبول کرده واقعن خیلیییی از ترسمو کم کرد
-
این پست پاک شده!
-
هعی
-
حاجی من خسته شدم🫠
-
حاجی من کمک میخوام...
-
این پست پاک شده!
-
حرفای نگفته بسیار...
-
از اون شبا که تا ۱ کنار هم باشیم و حرف بزنیم...
-
مامان
-
دلم برات تنگ شده
️
-
ماییم و آبِ دیده، در کنجِ غم خزیده
بر آبِ دیدهٔ ما، صد جای آسیا کن
-
وقتشه یک تغییر اساسی به خودم بدم...
-
Maaah من وقتی میپوشم حس میکنم پامو کردم تو یه اتوبوس اینقد ک درازن
هیچی ب کتونی نمیشه موافقی -
_ Reza _ آره بابا بعد تازه خودتم کمتر اذیت میشی، عمومیت بیشتریام داره تازه
نه آخه میدونی بعضی از ترم بالاییهای ما خیلیییی رفتن تو فاز دیگه، کلا استایل آقایونه میزنن (کتشلوار اینا
)
|
شعردانه



اون ترم بالایی های شماهم احتمالا همین بلای من سرشون اومده
🥸