هرچی تودلته بریز بیرون7
-
دی بلبلکی بر سرِ شاخی با جفت
میگفت غمی که در دلش بود نهفت
بیخود شدم از رشکش و با خود گفتم:
شاد آنکه غمی دارد و بتواند گفت! -
من پا شدم رفتمممممم جای مادرم خوابیدم و حتی گفته میخوای ماساژت بدم ؟ گفتم اره ووووو هیچیییییییییییییی یادم نمیاد













چطوررررر ممکنه من ۵ ساعت پیش خوابیدم چرا بیدار شدم اصن چرا رفتم اونجا و چرااااا هیچی یادم نیست پشمام ریختع سابقه نداشته واسه مننن -
خداروشکر امتحان خوب بود مرسی بچها

️ -
الان یکم دیر نیست بر ابراز احساسات؟
-
قشنگ گذاشتی ببینی قبول میشی یا نه، بعد سرمایه گذاری کنی
-
این روزا هیچیییی خوب نیست، از این بیمارستان و بخش متنفرم
-
واحد دیگهمونم همینجاست، فقط بخشش یکم آرومتره
-
میثم مطیعی و مهدی رسولی اینا میخوان بیان تبریز
امشب که میثم مطیعی اومده بود
شاید مراسم امشبشو دیدید
یکم حالم گرفته بود
واقعا خوب شد رفتم ، سخنران هم مسعود عالی بود که جفتشونم ترکی بلد نبودن یعنی فکر نمیکردم تو تبریز همچنین مراسمی برم اینقدر فارسی باشه راستش ، یچیزی مثل جو کنسرته که خواننده ترک زبان نباشه
فردا شب مهدی رسولیه اون شاید ترکی هم بخونه زنجانیه بالاخره هر چی باشه -
واقعا آز دانیش رابرت
اوزونن چیخما

-
فهمیدم که دو تا از بچه ها با آلا اشناعن
هیجی دیگه اینجاعم ازم گرفته شده نمیتونم درد و دل کنم -
فهمیدم که دو تا از بچه ها با آلا اشناعن
هیجی دیگه اینجاعم ازم گرفته شده نمیتونم درد و دل کنم -
فهمیدم که دو تا از بچه ها با آلا اشناعن
هیجی دیگه اینجاعم ازم گرفته شده نمیتونم درد و دل کنماین پست پاک شده! -
فهمیدم که دو تا از بچه ها با آلا اشناعن
هیجی دیگه اینجاعم ازم گرفته شده نمیتونم درد و دل کنم -
البته ما یکی بود اینجا آمارمونو داده بود به یکی از بچهای کلاس ولی خب اهمیت ندادم ( الان نیستش خیلی وقته )
حضوری ازم پرسید تو همونی که الایی و ... ؟ گفتم اره دیگ چیزی نگفت
-
یکم اعتماد کن چه میشه کرد فوقش نمیخوابی.
|
شعردانه


️
️


