شعردانه
|
هرچی تودلته بریز بیرون7
-
نه خواب رفتم
نه گزارش آزمایشگاه نوشتم
نه یک سری کار که می خواستم
فقط یک چیزو تموم کردم
مثل کتابی که خیلی داستانش جالب باشه و شروعش کرده باشم و پشت سر هم می خونم تا تموم بشهیا موارد دیگه
بستگی به من داره چه طور بخوام چیزیو به سر انجام برسونم
تمام کاری که شروع نکردم یا انجام ندادم به این خاطر که هنوز من ه نخواسته
هعیییی -
هعیییی
بچه جون تو فردا ۷ونیم تجزیه داری
فردا دوباره از فیزیک داری بعد هنوز نخوابیدی هعییییی
-
اون روزی که میگفتم بزار یه بیلبورد باشم تو جاده ی زندگیت....هیچ وقت فکر نمیکردم واقعا یک بیلبورد بوده باشم تو جاده زندگیش....
-
mr.vinyzo چرا هرچی میخونم بیشتر متوجه میشم که باید مجدد بخونم و بازم متوجه میشم هنوز متوجه نشدم درحالی که میفهمم چی میگی اما درست متوجه منظورت نیستم
-
دوری و خبری ز تو نرسد
-
اه دیگه خسته شدم، هم از دانشگاه هم از خابگاه هم از اون بخش حال به هم زن
-
امیدوارم زود یکشنبه هفته دیگه شه فرار کنم
-
تازه امتحانم ندارم فقط عشق و حال
-
....
-
دارم به این نتیجه میرسم
که
خیلی چیزا گذران و نباید دل بست
جدی، یچیزی
هرکسی یجور تو زندگیش یجا متوقف میشه
و دست از یادگیری بر میداره
یه یارویی میگفت
من برای کارشناسی خوندم، دوستام رفتن سرکار
برای ارشد خوندم، باز دوستامو میدیدم میرن سرکار
برای دکترا خوندم، باز دوستامو میدیدم میگفتن بیا سرکار
ولی الان من از همشون جلوترم، چون به تخصصی دست پیدا کردم، که هیچکدوم از دوستام ندارن و بخاطر همین، حقوقم چندین برابر اوناست.
و این واقعا اذیتی داره
اینکه ببینی کناریت، که دانشجو هم سطح توعه و داره پول در میاره، و تو هم میتونی اینکارو کنی
ولی بخوای درس خوندن رو انتخاب کنی، واقعا گاو نر میخواد
اینجور موقعا گاو نیستیم -
یه چیزی
وسط ایستگاه پرستاری که میشینی
میبینی که وقتی پرسنل راجب بیمار حرف نمیزنن، دارن راجب زندگی قرض قیمت طلا و خرید ماشین خونه و این چیزا حرف میزنن
و
واقعا جالب نیست
یعنی
یه سطحی از دغدغه اس که شکسته نمیشه انگاری
یا حداقل برای خیلیا شکسته نشده
وقتی بی پولی باشه، اصلا نمیشه به ترقی خود آدم فکر کرد
️ -
یکی از هم اتاقیام
عقد کرده بود اردیبهشت
بعد
خیلی حرافه
یعنی پسر به این حرافی ندیده بودم
بعد مثلا اینطوره که با نامزدش که حرف میزنه، همه چیو سیر تا پیاز میگه
مثلا اون روز تو خوابگاه دعوا شد، این با جزئیات اسم فامیل رفت با خانومش در میون گذاشت
فارغ از این چیزا
از پرحرفیش خوشم نمیاد اصلا و رو مخمهولی از پرحرفیش با خانومش و صحبت کردن راجب روزمره اش، خوشم میاد
خیلی حس میکنم به همچین چیزی نیاز دارم
