هرچی تودلته بریز بیرون7
-
mr.vinyzo به قول دوستم من ذهن فقیر دارم

اون بیست میلیون هم داشته باشم نمیدم ایرپاد ولی حداکثر یه میلیونش کارمو راه میندازه

Zahra.tg اتفاقا به نظر من کسی که ۲۰ میلیون بده به ایرپادز ذهن فقیری داره چون میتونه یه انکر خوب یا کیو سی وای سطح بالا بگیره و ۱۸ میلیون دیگش رو به کار های دیگه ای بزنه ولی بخاطر کلاسش میره اینو میگیره ....حالا یه سوال ، اقا من یه ایرپادز 2 نیوجنریشن برنده شدم و الان خونست ...ایا این به اندروید میخوره یا فقط باید ایفون باشه ؟


-
Maaah در هرچی تودلته بریز بیرون7 گفته است:
Infinitie. A سوختگی بود، روی استخون ساق پا بود بعد عضله کلا نبود به استخون رسیده بود، اینو پانسمان کردن ما دبدیم. الانم که داخلی هستیم زخم بستر و دیابتیهارو دیدم من فقط.
اون سوختگیعه، زخمه تازه نبود آخراش بود دیگهاوه اوه این زخما خیلی خوبن
یعنی از لحاظ نادر بودن و اینکه هر روز نمیبینه آدم، خوبن
وای زخمای دیابتیا و بستر ها، خیلی بوی بدی دارن
واقعا اذیت کنندست بوشون
ما کیس ۸۴ درصد سوختگی دیدیم
نیروی به بخش پالایشگاه بودن، بعد انفجار رخ میده
چندتا درجا فوت میکنن، ۳ تا کارگر، با سوختگی بالای ۷۰ درصد میاد بیمارستان
اصلا خیلی بد بود
بنده خداها خیلی دلم سوخت براشون، قشنگ انگار مومیایی بود، انگار فیلم بود واقعا
استریلم کار نمیکردن خیلی
Infinitie. A ارهههه خیلیام وحشتناک بود، استخون شاق پاش قشنگ دیده میشد. کلا داخلی خیلی بوی بدی میده ماسکم که میزنی انگار دارن خفهت میکنن. بعد تازه من نکه خیلی فضولم وقتی با همراهیا درباره ویزیت کارشناس زخم صحبت میکنن گوش میدم ببینم کی میاد منم برم باهاش

-
دیگه مهم نیست برام تهش چی میشه ...فقط میخوام همه چی خوب شه ....
حال هممون خوب باشه ..
رفت آمدا دوباره زیاد شه ..
حال دل مردممون توپ توپ باشه ..
دغدغه شون لیگ اروپا و فیلم و سریال ... باشه
و
و
و -
نمیدونم ...یدفعه دلم برا دوسال پیش تنگ شد ....
-
اون روزی که داشتم با سلما درمورد تاپیک تبریک یکی از بچه های انجمن حرف میزدیم...و خب حرفای خوبی رد و بدل شد..
-
حرفای شاد ...
-
و خب شبش که واقعا حرف نداشت...
-
هنوز دیالوگای چت اون دو نفر رو یادمه دونه به دونه....
-
و خب مهدیه ای که یدفعه رفته بود و من جوش میزدم که نکنه اتفاقی افتاده باشه...
-
بحث های سیاسیی که امیر مسعود و پرنیا میکردیم...
-
بلو که هر یروز در میون میگفت ازت بدم میاد
🥲 -
رضا دولتشا رو یادمه همون زمان که اومدم هم پروفش قهوه ای بود


-
رضا حاتمی رو یادمه از پروفش خیلی خوشم میومد ولی خب خیلی کمرنگ بود....🥲
-
اکیتو که از کاواییا خوشش میومد...
جنب و جوش های هوییییج.... -
و و و و و و و
همه چی انگار مثل یه سفر بود اون زمان برام ...
مثل یک اردو پر خاطره... -
https://forum.alaatv.com/post/3636172
اینو الان دیدم 🥲 -
مهدی کاووسی ...یادته چقدر باهم درمورد مسائل جزئی روز حرف میزدیم؟
-
اینور که چقدر شبیه تصوارتم بود ....
و ایناز که چقدر با تصورم فرق داشت
-
الان کجااییمم
-
فرهاد اهنگ میخوند .حمید اقا ساز میزد .جهاد خانم همیشه از کتابای مرجع شیمی حرف میزد البته وقتی داشت با ماشینش رانندگی میکرد

|
شعردانه
