|
شعردانه
هرچی تودلته بریز بیرون7
-
تازه امروز فهمیدم که پستچی به دید خودش دیروز بسته رو تحویل داده!
دیروز چه سمیه.
پنجشنبه انداخته توی خونه. منم پنجشنبه شب گذاشتهم آشغالا رو. -
برای اینکه کار بابام راه بیفته
باید میرفتم یچیزی رو تحویل یه شخص دیگه میدادم که خود بابام نمیتونست بره ، که یهو گفت با ماشین برو بده بهش ،
باید از چند تا مسیر ترافیک دار هم رد میشدم ، رفتم و اومدم و کار بابام راه افتاد ولی یسری ایراد دارم که نمیدونم چطور میتونم رفعش کنم مخصوصا من که تعداد روزای محدودی شهرمم و طبیعتا خیلی نمیتونم تمرین کنم ،
مثلا گاها که مجبور میشی به فرض دنده معکوس بدی از دو به یک
ملت همه بعد رعایت حق تقدم سریع رد میشن ولی من سرعتم خیلی کمه و مثل اونا اونقدر روال نمیتونم برم ، عادت ندارم به اینکه حواسم هم به پشت سر باشه هم جلو ، یهو میبینم بخاطر اینکه حواسم به جلوعه پشت سرمو خوب خبر ندارم و برعکس کلا نمیتونم یه آگاهی کامل از پشت و جلو هم زمان داشته باشم که قطعا اگه این درست نشه خیلی خطرناکه اصلا
ولی خب چون کم سرعت میرم خطری نداره ولی رانندگی عادی با این سرعت هیچ وقت نمیرن
فکر میکردم ترافیک از همه بیشتر اذیتم کنه ولی نمیدونم خیلی روال میرفتم و با پدالا کار میکردم ، چون خب سرعت اونجا وجود نداشت خب
یا مثلاً وارد یه راه اصلی که میخوای بشی یه عده تا وارد میشن خیلی سریع میرن ولی من نمیخوام سریع برم کلا نسبت به سرعت یکم ترس دارم دوست دارم آروم برم ولی نمیشه ، بخاطر همین راهمو خیلی دورتر کردم از این موقعیت فاصله بگیرم ! وگرنه میتونستم از یه راه خیلی بهتر برم ، فقط برای اینکه گفتم شاید نتونم این ورود به راه اصلیه رو مدیریت کنم و میانبر نزنم بهتره !
خب دیگه مهارتم کمه ولی نمیدونم واقعا همه این مشکلات منو اوایل کارشون دارن یا نه ؟
پشت چراغ قرمز هم خوب رفتم به موقع و با سرعت مناسب اونجا هم مثل ترافیک فکر میکردم ممکنه خوب نرم ولی راضی ام خودمfor shine
-
Danial.al
پس نداری.
ولی خب براساس تقدم تأخر هم که حساب کنی، تو اسمت شبیه منه. نه من شبیه تو. -
برای اینکه کار بابام راه بیفته
باید میرفتم یچیزی رو تحویل یه شخص دیگه میدادم که خود بابام نمیتونست بره ، که یهو گفت با ماشین برو بده بهش ،
باید از چند تا مسیر ترافیک دار هم رد میشدم ، رفتم و اومدم و کار بابام راه افتاد ولی یسری ایراد دارم که نمیدونم چطور میتونم رفعش کنم مخصوصا من که تعداد روزای محدودی شهرمم و طبیعتا خیلی نمیتونم تمرین کنم ،
مثلا گاها که مجبور میشی به فرض دنده معکوس بدی از دو به یک
ملت همه بعد رعایت حق تقدم سریع رد میشن ولی من سرعتم خیلی کمه و مثل اونا اونقدر روال نمیتونم برم ، عادت ندارم به اینکه حواسم هم به پشت سر باشه هم جلو ، یهو میبینم بخاطر اینکه حواسم به جلوعه پشت سرمو خوب خبر ندارم و برعکس کلا نمیتونم یه آگاهی کامل از پشت و جلو هم زمان داشته باشم که قطعا اگه این درست نشه خیلی خطرناکه اصلا
ولی خب چون کم سرعت میرم خطری نداره ولی رانندگی عادی با این سرعت هیچ وقت نمیرن
فکر میکردم ترافیک از همه بیشتر اذیتم کنه ولی نمیدونم خیلی روال میرفتم و با پدالا کار میکردم ، چون خب سرعت اونجا وجود نداشت خب
یا مثلاً وارد یه راه اصلی که میخوای بشی یه عده تا وارد میشن خیلی سریع میرن ولی من نمیخوام سریع برم کلا نسبت به سرعت یکم ترس دارم دوست دارم آروم برم ولی نمیشه ، بخاطر همین راهمو خیلی دورتر کردم از این موقعیت فاصله بگیرم ! وگرنه میتونستم از یه راه خیلی بهتر برم ، فقط برای اینکه گفتم شاید نتونم این ورود به راه اصلیه رو مدیریت کنم و میانبر نزنم بهتره !
خب دیگه مهارتم کمه ولی نمیدونم واقعا همه این مشکلات منو اوایل کارشون دارن یا نه ؟
پشت چراغ قرمز هم خوب رفتم به موقع و با سرعت مناسب اونجا هم مثل ترافیک فکر میکردم ممکنه خوب نرم ولی راضی ام خودم -
برای اینکه کار بابام راه بیفته
باید میرفتم یچیزی رو تحویل یه شخص دیگه میدادم که خود بابام نمیتونست بره ، که یهو گفت با ماشین برو بده بهش ،
باید از چند تا مسیر ترافیک دار هم رد میشدم ، رفتم و اومدم و کار بابام راه افتاد ولی یسری ایراد دارم که نمیدونم چطور میتونم رفعش کنم مخصوصا من که تعداد روزای محدودی شهرمم و طبیعتا خیلی نمیتونم تمرین کنم ،
مثلا گاها که مجبور میشی به فرض دنده معکوس بدی از دو به یک
ملت همه بعد رعایت حق تقدم سریع رد میشن ولی من سرعتم خیلی کمه و مثل اونا اونقدر روال نمیتونم برم ، عادت ندارم به اینکه حواسم هم به پشت سر باشه هم جلو ، یهو میبینم بخاطر اینکه حواسم به جلوعه پشت سرمو خوب خبر ندارم و برعکس کلا نمیتونم یه آگاهی کامل از پشت و جلو هم زمان داشته باشم که قطعا اگه این درست نشه خیلی خطرناکه اصلا
ولی خب چون کم سرعت میرم خطری نداره ولی رانندگی عادی با این سرعت هیچ وقت نمیرن
فکر میکردم ترافیک از همه بیشتر اذیتم کنه ولی نمیدونم خیلی روال میرفتم و با پدالا کار میکردم ، چون خب سرعت اونجا وجود نداشت خب
یا مثلاً وارد یه راه اصلی که میخوای بشی یه عده تا وارد میشن خیلی سریع میرن ولی من نمیخوام سریع برم کلا نسبت به سرعت یکم ترس دارم دوست دارم آروم برم ولی نمیشه ، بخاطر همین راهمو خیلی دورتر کردم از این موقعیت فاصله بگیرم ! وگرنه میتونستم از یه راه خیلی بهتر برم ، فقط برای اینکه گفتم شاید نتونم این ورود به راه اصلیه رو مدیریت کنم و میانبر نزنم بهتره !
خب دیگه مهارتم کمه ولی نمیدونم واقعا همه این مشکلات منو اوایل کارشون دارن یا نه ؟
پشت چراغ قرمز هم خوب رفتم به موقع و با سرعت مناسب اونجا هم مثل ترافیک فکر میکردم ممکنه خوب نرم ولی راضی ام خودمدوست ندارم درگیر دنده معکوس بشم
چند باری راه ندادم به چند نفر گاز دادم که فقط دنده معکوس لازم نباشه بدم ، یجورایی فرار هوشمندانه حساب میشه ولی به هر حال
باید یجوری دستم پر بشه بعد دنده معکوس سریع برگردم به یه سرعت نرمال چون دیرتر نسبت به بقیع برمیگردم ترجیح میدم تا میتونم فاصله بگیرم از موقعیت دنده معکوس
این اونجایی خطرناک میشه که به یه نفر بخورم که دوست نداشته باشه من بهش راه ندم و جفتی با هم بریم
هرچند اون چند مورد زیر بار رفتن نفر بعدی بهشون راه بده ولی خب همه اینجوری نیستن !for shine
-
دوست ندارم درگیر دنده معکوس بشم
چند باری راه ندادم به چند نفر گاز دادم که فقط دنده معکوس لازم نباشه بدم ، یجورایی فرار هوشمندانه حساب میشه ولی به هر حال
باید یجوری دستم پر بشه بعد دنده معکوس سریع برگردم به یه سرعت نرمال چون دیرتر نسبت به بقیع برمیگردم ترجیح میدم تا میتونم فاصله بگیرم از موقعیت دنده معکوس
این اونجایی خطرناک میشه که به یه نفر بخورم که دوست نداشته باشه من بهش راه ندم و جفتی با هم بریم هرچند اون چند مورد زیر بار رفتن نفر بعدی بهشون راه بده ولی خب همه اینجوری نیستن ! -
-
انگار فقط مشکل منه
کسی کلا استقبالی نکرد لااقل بگه چکار کرد این مشکلو حل کنه
دیگه همیشه نمیشه سرعت کم رفت یه سرعت عادیو باید همیشه داشته باشی ولی امن ترین کاری که به ذهنم میرسه همین سرعت کمه
هر اتفاقی هم بیفته راحت تر میشه جمعش کرد و در کل راحت ترهبگذریم تازه یه عده اوایل کارشون تمایل به سرعت بالا دارن تازه
-
S.daniyal hosseiny تقدم تاخر داخل چی خب
کلی ک نمیشه گفت
ببین تو حسینی ایی
من عالی حسینی
هرجور حساب کنی بهترم
پس اولویت با منه
این فقط ی دلیلهDanial.al
تاحالا دیدی یه کسی که باشندهٔ چیزیه، قید تأکید رو به این علت استفاده کنه که تأکید کنه بر بهتر بودنش؟
مثلا...
من با بقیه فرق دارم.
من با بقیه خیلی فرق دارم.
من شاعرم.
من خیلی شاعرم.
من حسینیام.
من خیلی حسینیام.
اصولا دومیا یا دارن ادا درمیارن، یا میخوان صرفا با کلمات مدعی برتری بشن... آدمی که دربردارندهٔ چیزیه، نیاز نداره که قید تأکید و اکید بذاره روی چیزی که اصولاً و ذاتاً و از نظر باطنی «هست».
همهٔ اینا رو هم گفتم که بگم خیلی هم عالی =))) -
تقدم تأخر هم چه در ورود به عرصهٔ دنیا و چه ورود به انجمن. فرقی نداره.
-
بالأخره حس ششمت درست میگفت یا فکر نمیکردی؟ 🫴
-
پیچیده شدم.
