هرچی تو دلته بریز بیرون 2
-
-
@faezeh-lay در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
NEGAARINN در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
@faezeh-lay در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
NEGAARINN خب حالا بااین توضیحاتی که شما دادی
ببخشید شاید فضولی باشه ولی خواستم دخالت کنم
اول ازهمه معذرت میخوام
ولی میخوام بدونم ایا درسته که منو تویی که متوجه این قصور تو جامعه امون شدیم بزاریم ازاینجا بریم؟این کارمون به نظر درسته ؟
اگه هرکسی مث منو شما این اشتباهات و قصور هارو فهمید بزاره بره اونوقت اینده کشورمون چی میشه؟
بنظرم باید موندو تغییرش داد !!!
نه؟
نظرت؟:)
ممنونببین فائزه جان، الآن دکتر مصدق کجاست؟ کو دکتر فاطمی؟ دکتر فاطمی چه طور مرد؟ چرا مرد؟ و کو نامی ازش؟ چرا تو کتاب تاریخ ما هیچ نامی ازش نیست؟ اونا هم آدمایی بودن که کمر به تغییر دادن بستنو تو این سیستم خفه شدن.
میدونی واقعا الآن زمانیه که دست منو تو نیست منو تو نمیتونیم کاری کنیم وقتی قراره تو نطفه خفه بشیم، ما همیشه سکوت رو بهمون دیکته کردن نفهمی رو دیکته کردن،
چرا الان بچه ها از سوم ابتدایی باید با ماشین حساب محاسبات انجام بدن؟ چون به آدمای احمق راحتتر میشه ظلم کرد، ببخشید که مجبورم با پرده صحبت کنم برخی حرفارو نمیشه زد اگه خواستی بیا پی وی صحبت کنیمنه فدات شم من قانع شدم :smiling_face_with_open_mouth_cold_sweat:
خوشحالم
-
-
NEGAARINN در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
حامد بهداد در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
سلام
اگه یه روز موقعیتی پیش بیاد برین خارج از کشور زندگی کنین بدون خانوادتون،این کارو می کنین؟چجوری باهاش کنار میاین؟
@دانش-آموزان-آلاءاین سوالتون خیلی کلیه و میشه خیلی راجع به همه ی شرایطش فکر کردو نظر داد، خیلی طویل و با بررسی همه چی، اما چیزی که به نظرم میشه خلاصه در موردش گفت اینه که ما آدما تو زندگی همیشه دنبال این هستیم که به آرامش برسیم، صبحا از ساعت هفت میریم سر کار و شب ساعت نه برمیگردیم که پول بدست بیاریم صرفا برای رفاه و آرامش خودمون و بچه هامون، پشت کنکور میمونیم و شب بیداری میکشیم، چشمامون کم سو میشه صرفا برای رسیدن به اون آرامش،
اما تا یه جایی اون آرامش افسارش دست ماست، تایه جایی ما میتونیم کار کنیمو پول دربیاریم و رفاه برا خودمون فراهم کنیم اما از یه جایی به بعد این محیطِ که برا ما تصمیم میگیره، محیط میگه شما چه طوری میتونی وارد دانشگاه بشی محیط تعیین میکنه که تا چه زمانی میتونی از حقت دفاع کنی، تاکی میتونی پاتوبندازی رو پاتو سربازی نری و کلی چیز به همین شکل....
تو برخی کشورای خارجی مثل نروژ و یا سوئیس دولت خودش رو موظف میدونه که با توجه به مهارت و علم ما برامون شغل فراهم کنه و اگر این شرایط به وجود نیاد به اون دسته از افرادی که بیکارن شغل و محل زندگی میده این یعنی اگه شما شغل نداشته باشید آدم بدبختی محسوب نخواهید شد و دولت نمیذاره که زمین بخورید،
و یه مثال دیگه هم که بخوام براتون بزنم مثلا تو کشواری خارجی خصوصا آمریکا و کانادا همه لبخند رو لبشونه همه خودشونو موظف میدونن که بخندن چون>>>برای داشتن حال خوب باید کاری کرد که حال دیگران هم خوب شود. این رفتار واقعا تشویقو تحسین داره من خودم به شخصه هر وقت میرم تو خیابون از دیدن اون همه چهره ی مجهول عذاب میکشم آدمایی جدی و گاها عبوس خب آخه چرا؟ چرا نباید به نشاط جامعه کمک کنیم؟ آیا به نظرتون اون خارجیایی که میخندن غم ندارن؟ خیر، همه ی آدما غصه دارن اما اونا خودشونو موظف میدونن که به گونه ای تو جامعه حاضر بشن که بتونن تاثیر خوب بپذیرن و تاثیر خوب بدن، حتی مامانم میگه تو کانادا اگه لبخند رو لبت نباشه اونا نگهت میدارنو ازت میپرسن آیا اتفاقی براتون افتاده و تو باید حتمااااا پاسخی داشته باشی!
و مورد بعد چیزیه که همیشه واسه شخص خودم دغدغه ست اینه که من همیشه تو زندگیم دنبال اینم که وقتو روزم رو روال و برنامه پیش بره یعنی شب که میخوابم بدونم فردا دقیقا سر این ساعت کجامو چیکار میکنم و متنفرم از اینکه افسار زندگیم تو هوا ولو باشه اما میدونید ما هیچ وقت نمیتونیم با برنامه پیش بریم میدونید چرا؟ چون خودمون تعیین کننده ی زمان انجام کارهامون نیستیم چون این من نیستم که تعیین میکنم آژانس تا کی باید دیر بیاد یا تا کی باید تو ترافیک بمونم یا تاکی باید تو صف واستادم چون اون آدمایی که اونجا هستن وقتشون براشون ارزشمند نیست چون اونا براشون مهم نیست که این عمر داره میگذره و اونا تو ترافیک سپریش کردن در نتیجه من دنبال شرایطی هستم که آدمهای اطرافم به گذر عمر من و زندگیم بها بدن و قطعا این اتفاق تو ایران تا صدسال که نه، حتی تا پونصد سال دیگه هم پیش نخواهد اومد که علتشم واضحه...
و حالا به این فکر کنیم که آیا میشه با این شرایط به آرامش رسید؟ آیا شما زمانی که مدرسه بودید معلمتون واقعا مثل یک معلم عمل میکرد؟ آیا پزشکای ما مثله یه پزشک عمل میکنن؟ یا دولتمردای ما مثله اون چیزی که باید باشن عمل میکنن؟ خیر اینجا همه دنبال اینن که کارو برا خودشون راحتتر کنن و صندلی رو گشادتر،
ما اونقدری از نفت و گاز پول بدست میاریم که آدمایی مثله منو شما به سن ما، الآن مواد فروش نباشن کارتون خوابو بدبخت نباشن و مهم تر و بدتر از اون تن فروش نباشن شاید به خاطر سیر شدن!آیا جامعه ی ما نباید وظیفه ی خودش بدونه و در جهت رفعش کاری انجام بده؟ اما ما الآن فقط داریم قصور رو در این زمینه میبینم و همه چشماشونو بستنو "کی بود، کی بود؟ من نبودم تو بودی" میکنن. حالا خودتون بهش فکر کنید مثالهای از این قبیلم زیاده که شخص شما باید بهش برسید.
تمام این توضیحاتی که دادم بارزترین و دم دستی ترین مثالها بودن و نخواستم که پست طولانی بشه اما اگه موردی تو نظرتون اومد خوشحال میشم بشنومشما مشکلمون اینه که فک میکنیم اون ور محله ِ گل و بلبل ِ
ما همش داریم انتقاد میکنیم ، چرا به فکر درس کردن مشکلات نیستیم ؟!
آیا من و تو همیشه تو خیابون لبخند میزنیم؟!
همین خصوصیات ِ خوب و بد ِ ماهاست که کشورمون رو میسازه ... اگه آلمان و سوئد و... خوبن ینی مردمشون خوبن !
ما مستعد ترین مردم رو داریم ، با غیرت ترین مرد ها و با حیا ترین زن ها رو داریم ... هیچوقت شده بخاطر ِ ویژگی های خوب ، خودمونو تحسین کنیم؟ همین نداشتن ِ اعتماد به نفس خودش جلوگیری میکنه از داشتن ِ آرامش ، از پیشرفت از ...
قراره بریم اون ور چیکار کنیم؟!
آره ما امکانات خیلی از کشور های دیگه رو نداریم ، ما حتی نمیتونیم آزادانه حرف بزنیم ، اما باید بمونیم و این مشکل ها رو حل کنیم:) -
Dr.Saraaa در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
NEGAARINN در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
حامد بهداد در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
سلام
اگه یه روز موقعیتی پیش بیاد برین خارج از کشور زندگی کنین بدون خانوادتون،این کارو می کنین؟چجوری باهاش کنار میاین؟
@دانش-آموزان-آلاءاین سوالتون خیلی کلیه و میشه خیلی راجع به همه ی شرایطش فکر کردو نظر داد، خیلی طویل و با بررسی همه چی، اما چیزی که به نظرم میشه خلاصه در موردش گفت اینه که ما آدما تو زندگی همیشه دنبال این هستیم که به آرامش برسیم، صبحا از ساعت هفت میریم سر کار و شب ساعت نه برمیگردیم که پول بدست بیاریم صرفا برای رفاه و آرامش خودمون و بچه هامون، پشت کنکور میمونیم و شب بیداری میکشیم، چشمامون کم سو میشه صرفا برای رسیدن به اون آرامش،
اما تا یه جایی اون آرامش افسارش دست ماست، تایه جایی ما میتونیم کار کنیمو پول دربیاریم و رفاه برا خودمون فراهم کنیم اما از یه جایی به بعد این محیطِ که برا ما تصمیم میگیره، محیط میگه شما چه طوری میتونی وارد دانشگاه بشی محیط تعیین میکنه که تا چه زمانی میتونی از حقت دفاع کنی، تاکی میتونی پاتوبندازی رو پاتو سربازی نری و کلی چیز به همین شکل....
تو برخی کشورای خارجی مثل نروژ و یا سوئیس دولت خودش رو موظف میدونه که با توجه به مهارت و علم ما برامون شغل فراهم کنه و اگر این شرایط به وجود نیاد به اون دسته از افرادی که بیکارن شغل و محل زندگی میده این یعنی اگه شما شغل نداشته باشید آدم بدبختی محسوب نخواهید شد و دولت نمیذاره که زمین بخورید،
و یه مثال دیگه هم که بخوام براتون بزنم مثلا تو کشواری خارجی خصوصا آمریکا و کانادا همه لبخند رو لبشونه همه خودشونو موظف میدونن که بخندن چون>>>برای داشتن حال خوب باید کاری کرد که حال دیگران هم خوب شود. این رفتار واقعا تشویقو تحسین داره من خودم به شخصه هر وقت میرم تو خیابون از دیدن اون همه چهره ی مجهول عذاب میکشم آدمایی جدی و گاها عبوس خب آخه چرا؟ چرا نباید به نشاط جامعه کمک کنیم؟ آیا به نظرتون اون خارجیایی که میخندن غم ندارن؟ خیر، همه ی آدما غصه دارن اما اونا خودشونو موظف میدونن که به گونه ای تو جامعه حاضر بشن که بتونن تاثیر خوب بپذیرن و تاثیر خوب بدن، حتی مامانم میگه تو کانادا اگه لبخند رو لبت نباشه اونا نگهت میدارنو ازت میپرسن آیا اتفاقی براتون افتاده و تو باید حتمااااا پاسخی داشته باشی!
و مورد بعد چیزیه که همیشه واسه شخص خودم دغدغه ست اینه که من همیشه تو زندگیم دنبال اینم که وقتو روزم رو روال و برنامه پیش بره یعنی شب که میخوابم بدونم فردا دقیقا سر این ساعت کجامو چیکار میکنم و متنفرم از اینکه افسار زندگیم تو هوا ولو باشه اما میدونید ما هیچ وقت نمیتونیم با برنامه پیش بریم میدونید چرا؟ چون خودمون تعیین کننده ی زمان انجام کارهامون نیستیم چون این من نیستم که تعیین میکنم آژانس تا کی باید دیر بیاد یا تا کی باید تو ترافیک بمونم یا تاکی باید تو صف واستادم چون اون آدمایی که اونجا هستن وقتشون براشون ارزشمند نیست چون اونا براشون مهم نیست که این عمر داره میگذره و اونا تو ترافیک سپریش کردن در نتیجه من دنبال شرایطی هستم که آدمهای اطرافم به گذر عمر من و زندگیم بها بدن و قطعا این اتفاق تو ایران تا صدسال که نه، حتی تا پونصد سال دیگه هم پیش نخواهد اومد که علتشم واضحه...
و حالا به این فکر کنیم که آیا میشه با این شرایط به آرامش رسید؟ آیا شما زمانی که مدرسه بودید معلمتون واقعا مثل یک معلم عمل میکرد؟ آیا پزشکای ما مثله یه پزشک عمل میکنن؟ یا دولتمردای ما مثله اون چیزی که باید باشن عمل میکنن؟ خیر اینجا همه دنبال اینن که کارو برا خودشون راحتتر کنن و صندلی رو گشادتر،
ما اونقدری از نفت و گاز پول بدست میاریم که آدمایی مثله منو شما به سن ما، الآن مواد فروش نباشن کارتون خوابو بدبخت نباشن و مهم تر و بدتر از اون تن فروش نباشن شاید به خاطر سیر شدن!آیا جامعه ی ما نباید وظیفه ی خودش بدونه و در جهت رفعش کاری انجام بده؟ اما ما الآن فقط داریم قصور رو در این زمینه میبینم و همه چشماشونو بستنو "کی بود، کی بود؟ من نبودم تو بودی" میکنن. حالا خودتون بهش فکر کنید مثالهای از این قبیلم زیاده که شخص شما باید بهش برسید.
تمام این توضیحاتی که دادم بارزترین و دم دستی ترین مثالها بودن و نخواستم که پست طولانی بشه اما اگه موردی تو نظرتون اومد خوشحال میشم بشنومشما مشکلمون اینه که فک میکنیم اون ور محله ِ گل و بلبل ِ
ما همش داریم انتقاد میکنیم ، چرا به فکر درس کردن مشکلات نیستیم ؟!
آیا من و تو همیشه تو خیابون لبخند میزنیم؟!
همین خصوصیات ِ خوب و بد ِ ماهاست که کشورمون رو میسازه ... اگه آلمان و سوئد و... خوبن ینی مردمشون خوبن !
ما مستعد ترین مردم رو داریم ، با غیرت ترین مرد ها و با حیا ترین زن ها رو داریم ... هیچوقت شده بخاطر ِ ویژگی های خوب ، خودمونو تحسین کنیم؟ همین نداشتن ِ اعتماد به نفس خودش جلوگیری میکنه از داشتن ِ آرامش ، از پیشرفت از ...
قراره بریم اون ور چیکار کنیم؟!
آره ما امکانات خیلی از کشور های دیگه رو نداریم ، ما حتی نمیتونیم آزادانه حرف بزنیم ، اما باید بمونیم و این مشکل ها رو حل کنیم:)دقیقا موافقم
البته هرکسی نظری داره -
-
-
gollnar در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
Dr.Saraaa در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
gollnar این مال ِ اونه ، اونم مال ِ اینه ://
باش://
من بَدَم میاد ازینجور ابراز علاقه ها:/
انگار مثلا زنجیر کردن آدمو..زنجیر کردن نیست عزیزم
مگه زنی که شوهر داره ینی تو زنجیره؟:///خب مال شوهرشه،اسمش تو شناسنامه شوهرشه -
ینی اینو هرکی گفته راس گفته
من به عینه دیدمش
-
معرفی میکنم جوجوی مننننننن
اخی دلم میخواد گازش بگیرم
دالی دالی -
Dr.Saraaa در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
NEGAARINN در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
حامد بهداد در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
سلام
اگه یه روز موقعیتی پیش بیاد برین خارج از کشور زندگی کنین بدون خانوادتون،این کارو می کنین؟چجوری باهاش کنار میاین؟
@دانش-آموزان-آلاءاین سوالتون خیلی کلیه و میشه خیلی راجع به همه ی شرایطش فکر کردو نظر داد، خیلی طویل و با بررسی همه چی، اما چیزی که به نظرم میشه خلاصه در موردش گفت اینه که ما آدما تو زندگی همیشه دنبال این هستیم که به آرامش برسیم، صبحا از ساعت هفت میریم سر کار و شب ساعت نه برمیگردیم که پول بدست بیاریم صرفا برای رفاه و آرامش خودمون و بچه هامون، پشت کنکور میمونیم و شب بیداری میکشیم، چشمامون کم سو میشه صرفا برای رسیدن به اون آرامش،
اما تا یه جایی اون آرامش افسارش دست ماست، تایه جایی ما میتونیم کار کنیمو پول دربیاریم و رفاه برا خودمون فراهم کنیم اما از یه جایی به بعد این محیطِ که برا ما تصمیم میگیره، محیط میگه شما چه طوری میتونی وارد دانشگاه بشی محیط تعیین میکنه که تا چه زمانی میتونی از حقت دفاع کنی، تاکی میتونی پاتوبندازی رو پاتو سربازی نری و کلی چیز به همین شکل....
تو برخی کشورای خارجی مثل نروژ و یا سوئیس دولت خودش رو موظف میدونه که با توجه به مهارت و علم ما برامون شغل فراهم کنه و اگر این شرایط به وجود نیاد به اون دسته از افرادی که بیکارن شغل و محل زندگی میده این یعنی اگه شما شغل نداشته باشید آدم بدبختی محسوب نخواهید شد و دولت نمیذاره که زمین بخورید،
و یه مثال دیگه هم که بخوام براتون بزنم مثلا تو کشواری خارجی خصوصا آمریکا و کانادا همه لبخند رو لبشونه همه خودشونو موظف میدونن که بخندن چون>>>برای داشتن حال خوب باید کاری کرد که حال دیگران هم خوب شود. این رفتار واقعا تشویقو تحسین داره من خودم به شخصه هر وقت میرم تو خیابون از دیدن اون همه چهره ی مجهول عذاب میکشم آدمایی جدی و گاها عبوس خب آخه چرا؟ چرا نباید به نشاط جامعه کمک کنیم؟ آیا به نظرتون اون خارجیایی که میخندن غم ندارن؟ خیر، همه ی آدما غصه دارن اما اونا خودشونو موظف میدونن که به گونه ای تو جامعه حاضر بشن که بتونن تاثیر خوب بپذیرن و تاثیر خوب بدن، حتی مامانم میگه تو کانادا اگه لبخند رو لبت نباشه اونا نگهت میدارنو ازت میپرسن آیا اتفاقی براتون افتاده و تو باید حتمااااا پاسخی داشته باشی!
و مورد بعد چیزیه که همیشه واسه شخص خودم دغدغه ست اینه که من همیشه تو زندگیم دنبال اینم که وقتو روزم رو روال و برنامه پیش بره یعنی شب که میخوابم بدونم فردا دقیقا سر این ساعت کجامو چیکار میکنم و متنفرم از اینکه افسار زندگیم تو هوا ولو باشه اما میدونید ما هیچ وقت نمیتونیم با برنامه پیش بریم میدونید چرا؟ چون خودمون تعیین کننده ی زمان انجام کارهامون نیستیم چون این من نیستم که تعیین میکنم آژانس تا کی باید دیر بیاد یا تا کی باید تو ترافیک بمونم یا تاکی باید تو صف واستادم چون اون آدمایی که اونجا هستن وقتشون براشون ارزشمند نیست چون اونا براشون مهم نیست که این عمر داره میگذره و اونا تو ترافیک سپریش کردن در نتیجه من دنبال شرایطی هستم که آدمهای اطرافم به گذر عمر من و زندگیم بها بدن و قطعا این اتفاق تو ایران تا صدسال که نه، حتی تا پونصد سال دیگه هم پیش نخواهد اومد که علتشم واضحه...
و حالا به این فکر کنیم که آیا میشه با این شرایط به آرامش رسید؟ آیا شما زمانی که مدرسه بودید معلمتون واقعا مثل یک معلم عمل میکرد؟ آیا پزشکای ما مثله یه پزشک عمل میکنن؟ یا دولتمردای ما مثله اون چیزی که باید باشن عمل میکنن؟ خیر اینجا همه دنبال اینن که کارو برا خودشون راحتتر کنن و صندلی رو گشادتر،
ما اونقدری از نفت و گاز پول بدست میاریم که آدمایی مثله منو شما به سن ما، الآن مواد فروش نباشن کارتون خوابو بدبخت نباشن و مهم تر و بدتر از اون تن فروش نباشن شاید به خاطر سیر شدن!آیا جامعه ی ما نباید وظیفه ی خودش بدونه و در جهت رفعش کاری انجام بده؟ اما ما الآن فقط داریم قصور رو در این زمینه میبینم و همه چشماشونو بستنو "کی بود، کی بود؟ من نبودم تو بودی" میکنن. حالا خودتون بهش فکر کنید مثالهای از این قبیلم زیاده که شخص شما باید بهش برسید.
تمام این توضیحاتی که دادم بارزترین و دم دستی ترین مثالها بودن و نخواستم که پست طولانی بشه اما اگه موردی تو نظرتون اومد خوشحال میشم بشنومشما مشکلمون اینه که فک میکنیم اون ور محله ِ گل و بلبل ِ
ما همش داریم انتقاد میکنیم ، چرا به فکر درس کردن مشکلات نیستیم ؟!
آیا من و تو همیشه تو خیابون لبخند میزنیم؟!
همین خصوصیات ِ خوب و بد ِ ماهاست که کشورمون رو میسازه ... اگه آلمان و سوئد و... خوبن ینی مردمشون خوبن !
ما مستعد ترین مردم رو داریم ، با غیرت ترین مرد ها و با حیا ترین زن ها رو داریم ... هیچوقت شده بخاطر ِ ویژگی های خوب ، خودمونو تحسین کنیم؟ همین نداشتن ِ اعتماد به نفس خودش جلوگیری میکنه از داشتن ِ آرامش ، از پیشرفت از ...
قراره بریم اون ور چیکار کنیم؟!
آره ما امکانات خیلی از کشور های دیگه رو نداریم ، ما حتی نمیتونیم آزادانه حرف بزنیم ، اما باید بمونیم و این مشکل ها رو حل کنیم:)در مورد بخش اول صحبتات چنتا پست بالاتر در جواب فائزه کامل توضیح دادم،
برا بخش بعدشم اینکه اتفاقا ما از بس خودمونو تحویل گرفتیمو از خودمون تشکر کردیم به اینجا رسیدیدم چون هیچ وقت فک نکردیم خب باشه بابا چهل سال گذشت خوب و درست وقتش نیست به فکر یه حرکت نو باشیم؟ فقط هرروز شاهد گلاویز شدنهای بچه گانه ی مسئولامون هستیم!
ما چون خیلی به خودمون بها دادیم دیگه نمیتونیم رشد کنیم چون بر نمیگردیمو اشکالاتمونو بشماریم چون چشمامونو به روی نقدها میبندیمو میگیم نه کار ما درسته تو نمیدونی،
ما از اینجا زخم میخوریم -
@faezeh-lay آخیییی چه نازه
-
#عاشقانه