هرچی تودلته بریز بیرون7

[یه زمانی آلایی]

@M-an عاوره میکشمت

[masoud]

@M-an در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:

masoud
لازم نکرده موضع تغيير بدي

شاعر میگه با دوستان مروت
نوشابه رفیق گرمابه گلستانه

[Brilliant]

@dr-yassi در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:

@M-an عاوره میکشمت

جان ????!

[M.an]

@zahra-m1999 در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:

@dr-yassi در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:

@M-an عاوره میکشمت

جان ????!

بزنش

[آسِمان آبی]

نمیدونم یهویی یاد هلیوم افتادم
کجایی دتر @Helum

[Brilliant]

@M-an در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:

@zahra-m1999 در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:

@dr-yassi در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:

@M-an عاوره میکشمت

جان ????!

بزنش

یاس پی وی

[Dr-acula]

@revlvial در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:

@نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:

@M-an در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:

@revlvial
blue
@نوشابه

حالا خودتون معرفی کنید

به نام خدا هستم ۵ ساله از تربت جام یه چند وقتیه تو محله مسعود و اینا ساکنم

هی از اولم بهت میگفتم بچه ای گوش نمیکردی

آخرش رو ببین نظرت عوض میشه

[یه زمانی آلایی]

@نوشابه الو تیمارستان سلامت ؟
یک عدد نوشابه تحویل بگیرید .

[D.fateme.r]

@zahra-m1999 در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:

@M-an در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:

@zahra-m1999 در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:

@dr-yassi در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:

@M-an عاوره میکشمت

جان ????!

بزنش

یاس پی وی

منم بیام؟

[revival]

@نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:

@dr-yassi در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:

@نوشابه فک کنم اولین اکانت فیک سال ۹۷ هست درسته؟
بعد از شونصدتا اکانت فیک سال گذشته

بله دقیق در خاطر ندارم ژانویه بود یا آگوست اما لذت اولین اکانت را هرگز نمیتوانم فراموش کنم گاهی ک ب لب رودخانه میروم با خودم اکانت میسازم و هی چت میکنم... سیگار هایم دود شد ...

داداش ژانویه و اگوست آب و هوای اسمان و زمیننا کنار رود وضع درختا چطور بود

[masoud]

@revlvial در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:

@نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:

@dr-yassi در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:

@نوشابه فک کنم اولین اکانت فیک سال ۹۷ هست درسته؟
بعد از شونصدتا اکانت فیک سال گذشته

بله دقیق در خاطر ندارم ژانویه بود یا آگوست اما لذت اولین اکانت را هرگز نمیتوانم فراموش کنم گاهی ک ب لب رودخانه میروم با خودم اکانت میسازم و هی چت میکنم... سیگار هایم دود شد ...

داداش ژانویه و اگست آب و هوای اسمان و زمیننا کنار رود وضع درختا چطور بود

دادا
این متنی که نوشتی ی نموره زیر نویس کن مبهم بود

[D.fateme.r]

@نوشابه میشه اون لوگوی آلا که گذاشتید بالای جزوه تون رو بفرستید؟

[آسِمان آبی]

@revlvial خودتون فهمیدین چی گفتین؟

[Brilliant]

@D-fateme-r در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:

@zahra-m1999 در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:

@M-an در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:

@zahra-m1999 در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:

@dr-yassi در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:

@M-an عاوره میکشمت

جان ????!

بزنش

یاس پی وی

منم بیام؟

بیا تو اول با منشی حساب کن بعد

[Dr-acula]

@revlvial در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:

@نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:

@dr-yassi در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:

@نوشابه فک کنم اولین اکانت فیک سال ۹۷ هست درسته؟
بعد از شونصدتا اکانت فیک سال گذشته

بله دقیق در خاطر ندارم ژانویه بود یا آگوست اما لذت اولین اکانت را هرگز نمیتوانم فراموش کنم گاهی ک ب لب رودخانه میروم با خودم اکانت میسازم و هی چت میکنم... سیگار هایم دود شد ...

داداش ژانویه و اگوست آب و هوای اسمان و زمیننا کنار رود وضع درختا چطور بود

مواج و گه گهی هم در رقص خودشان گم میشدند رودخانه سالهاست رام شده سر به زیر و کم حرف آدمها هم سوارش شده اند [ با سیم شارژر ور میرود ]

[یه زمانی آلایی]

@اسمان-ابی آلزایمر داشتی داری استرجاع حافظه میکنی عزیزم؟...هی یاد میکنی

[D.fateme.r]

@zahra-m1999

[Brilliant]

دمتون گرم اصلا معلوم نیست ما جراچیه. بی خیال بیاید یکم بخندیم حوصله مون سر رفت

[آسِمان آبی]

@dr-yassi ارههههههه چیکار کنم از مزایای بیکار بودنه تاازه امروز رفتم پستای قدیمیو خوندم اونجایی که نزدیکای عید یا رومیس شرط و شروط گذاشتیمکه بریم یادته؟؟؟وای نمیدونی چقد خندیدم

[masoud]

دوستان از حضور در جمع شما بسیار بسیار مشعوفم کرد
با یک حکایت کار خود را فعلا به پایان رساندیم
اندر حکایت انصاف

آورده‌اند که... روزی روزگاری دزدی در راه، بسته‌ای به غارت برد. بسته‌ای که در آن چیز گرانبهایی پنهان بود . از قضا پیوست آن شی گران بها دعایی نیز سنجاق شده بود.دزد حکایت ما، بسته را به صاحبش برگرداند. او را گفتند؛ این چه کاری است، چرا این همه مال را از دست دادی؟گفت: دعای پیوست مرا تکان داد. چرا که صاحب مال عقیده داشت، دعای پیوست، مال او را حفظ می‌کند.اگر آن را پس نمی‌دادم در عقیده و باور صاحب آن مال، خلل وارد می‌شد. آن وقت من، دزد باورهای او نیز بودم و این کار نه در مرام من و نه در حکم انصاف است. من دزد مال او هستم، نه دزد دین و باور‌های او.حکایت که بدین جا رسید همه همراهان مرام او را پاس داشتند. چرا که او در بین آنها یک دزد با انصاف بود. صبر کنید... حکایات همچنان ادامه دارد...