هرچی تو دلته بریز بیرون 2
-
dr_pari سلام وقت بخیر
-
خستم شده این وقت کتابخونه
-
romisa در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
@A-K
این داستانتون قسمت 7ش غیرواقعیه یکم....؟!!الان سوالیه جملت؟
@A-K در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
romisa در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
@A-K
این داستانتون قسمت 7ش غیرواقعیه یکم....؟!!الان سوالیه جملت؟
نه نظر شخصی بود
-
@A-K در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
romisa در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
@A-K
این داستانتون قسمت 7ش غیرواقعیه یکم....؟!!الان سوالیه جملت؟
نه نظر شخصی بود
romisa در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
@A-K در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
romisa در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
@A-K
این داستانتون قسمت 7ش غیرواقعیه یکم....؟!!الان سوالیه جملت؟
نه نظر شخصی بود
اخه علامت سوال گذاشتی =|
یکی دوروزه درگیرم دیگه وقت نمیکنم زمان زیادی بذارم براش
حالا دیگه اینطوری میشه -
@A-K در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
romisa در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
@A-K
این داستانتون قسمت 7ش غیرواقعیه یکم....؟!!الان سوالیه جملت؟
نه نظر شخصی بود
-
محبوبه رمضانی، چهارم تجربی - کاشمر3 ساعت قبل
ﯾﺎﺩﻣﻪ ﺑﭽﮕﯽﻫﺎﻡ، ﻭﻗﺘﯽ ﻣﯽﺭﻓﺘﻢ ﻣﺰﺍﺭ... ﺳﻌﯽ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻡ ﭘﺎﻡ ﺭﻭﯼ ﻗﺒﺮﺍ ﻧﺮﻩ...! ﺗﺎ ﺭﻭ ﯾﮑﯿﺸﻮﻥ ﻣﯽﺭﻓﺘﻢ، ﺟﯿﮕﺮﻡ ﺁﺗﯿﺶ ﻣﯽﮔﺮﻓﺖ! ﭼﺸﺎﻣﻮ ﻣﯽﺑﺴﺘﻢ، ﺗﻮ ﺩﻟﻢ ﺑﺮﺍﺵ ﺻﻠﻮﺍﺕ ﻣﯽﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻡ... ﭼﻨﺪ ﺳﺎﻝ ﮔﺬﺷﺖ، ﻣﻦ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮ... ﻣﺮﺩﻩﻫﺎ ﺑﯿﺸﺘﺮ... ﻗﺪﯾﻤﯽﻫﺎ ﭘﻮﺳﯿﺪﻩﺗﺮ... ﺟﺪﯾﺪﯼﻫﺎ ﺑﺎ ﺳﻨﮓ ﺷَﮑﯿﻞﺗﺮ... ﻧﻤﯽﺩﻭﻧﻢ...! ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺭﻭﯼ ﭼﻨﺪ ﺗﺎ ﻗﺒﺮ ﭘﺎﻡ ﺭﻓﺖ... ﺑﺮﺍﯼ ﭼﻨﺪ ﺗﺎ ﯾﺎﺩﻡ ﺭﻓﺖ ﺻﻠﻮﺍﺕ ﺑﻔﺮﺳﺘﻢ...! ﺍﻣﺎ ﺭﺍﺳﺘﺶ... ﺍﻣﺮﻭﺯ ﯾﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ... ﻣﺎ ﮐﻪ ﺩﻟﻤﻮﻥ ﻧﻤﯽﺍﻭﻣﺪ ﺣﺘﯽ ﺭﻭﯼ ﻣﺮﺩﻩﻫﺎ ﭘﺎ ﺑﺬﺍﺭﯾﻢ... ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﭼﻘﺪﺭ ﺭﺍﺣﺖ ﺭﻭﯼ ﺯﻧﺪﻩﻫﺎ ﻭ ﺍﺣﺴﺎﺳﺸﻮﻥ ﭘﺎ ﻣﯿﺰﺍﺭﯾﻢ...! ﮐﺎﺵ ﻫﻤﻮﻥ ﺑﭽﻪ ﻣﯽﻣﻮﻧﺪﯾﻢ...- چه قشنگ بود متنش...
-
romisa در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
@A-K در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
romisa در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
@A-K
این داستانتون قسمت 7ش غیرواقعیه یکم....؟!!الان سوالیه جملت؟
نه نظر شخصی بود
اخه علامت سوال گذاشتی =|
یکی دوروزه درگیرم دیگه وقت نمیکنم زمان زیادی بذارم براش
حالا دیگه اینطوری میشه@A-K در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
romisa در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
@A-K در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
romisa در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
@A-K
این داستانتون قسمت 7ش غیرواقعیه یکم....؟!!الان سوالیه جملت؟
نه نظر شخصی بود
اخه علامت سوال گذاشتی =|
یکی دوروزه درگیرم دیگه وقت نمیکنم زمان زیادی بذارم براش
حالا دیگه اینطوری میشهنه خیر علامت سوال نیست این ؟!
-
محبوبه رمضانی، چهارم تجربی - کاشمر3 ساعت قبل
ﯾﺎﺩﻣﻪ ﺑﭽﮕﯽﻫﺎﻡ، ﻭﻗﺘﯽ ﻣﯽﺭﻓﺘﻢ ﻣﺰﺍﺭ... ﺳﻌﯽ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻡ ﭘﺎﻡ ﺭﻭﯼ ﻗﺒﺮﺍ ﻧﺮﻩ...! ﺗﺎ ﺭﻭ ﯾﮑﯿﺸﻮﻥ ﻣﯽﺭﻓﺘﻢ، ﺟﯿﮕﺮﻡ ﺁﺗﯿﺶ ﻣﯽﮔﺮﻓﺖ! ﭼﺸﺎﻣﻮ ﻣﯽﺑﺴﺘﻢ، ﺗﻮ ﺩﻟﻢ ﺑﺮﺍﺵ ﺻﻠﻮﺍﺕ ﻣﯽﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻡ... ﭼﻨﺪ ﺳﺎﻝ ﮔﺬﺷﺖ، ﻣﻦ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮ... ﻣﺮﺩﻩﻫﺎ ﺑﯿﺸﺘﺮ... ﻗﺪﯾﻤﯽﻫﺎ ﭘﻮﺳﯿﺪﻩﺗﺮ... ﺟﺪﯾﺪﯼﻫﺎ ﺑﺎ ﺳﻨﮓ ﺷَﮑﯿﻞﺗﺮ... ﻧﻤﯽﺩﻭﻧﻢ...! ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺭﻭﯼ ﭼﻨﺪ ﺗﺎ ﻗﺒﺮ ﭘﺎﻡ ﺭﻓﺖ... ﺑﺮﺍﯼ ﭼﻨﺪ ﺗﺎ ﯾﺎﺩﻡ ﺭﻓﺖ ﺻﻠﻮﺍﺕ ﺑﻔﺮﺳﺘﻢ...! ﺍﻣﺎ ﺭﺍﺳﺘﺶ... ﺍﻣﺮﻭﺯ ﯾﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ... ﻣﺎ ﮐﻪ ﺩﻟﻤﻮﻥ ﻧﻤﯽﺍﻭﻣﺪ ﺣﺘﯽ ﺭﻭﯼ ﻣﺮﺩﻩﻫﺎ ﭘﺎ ﺑﺬﺍﺭﯾﻢ... ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﭼﻘﺪﺭ ﺭﺍﺣﺖ ﺭﻭﯼ ﺯﻧﺪﻩﻫﺎ ﻭ ﺍﺣﺴﺎﺳﺸﻮﻥ ﭘﺎ ﻣﯿﺰﺍﺭﯾﻢ...! ﮐﺎﺵ ﻫﻤﻮﻥ ﺑﭽﻪ ﻣﯽﻣﻮﻧﺪﯾﻢ...- چه قشنگ بود متنش...
romisa در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
محبوبه رمضانی، چهارم تجربی - کاشمر3 ساعت قبل
ﯾﺎﺩﻣﻪ ﺑﭽﮕﯽﻫﺎﻡ، ﻭﻗﺘﯽ ﻣﯽﺭﻓﺘﻢ ﻣﺰﺍﺭ... ﺳﻌﯽ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻡ ﭘﺎﻡ ﺭﻭﯼ ﻗﺒﺮﺍ ﻧﺮﻩ...! ﺗﺎ ﺭﻭ ﯾﮑﯿﺸﻮﻥ ﻣﯽﺭﻓﺘﻢ، ﺟﯿﮕﺮﻡ ﺁﺗﯿﺶ ﻣﯽﮔﺮﻓﺖ! ﭼﺸﺎﻣﻮ ﻣﯽﺑﺴﺘﻢ، ﺗﻮ ﺩﻟﻢ ﺑﺮﺍﺵ ﺻﻠﻮﺍﺕ ﻣﯽﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻡ... ﭼﻨﺪ ﺳﺎﻝ ﮔﺬﺷﺖ، ﻣﻦ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮ... ﻣﺮﺩﻩﻫﺎ ﺑﯿﺸﺘﺮ... ﻗﺪﯾﻤﯽﻫﺎ ﭘﻮﺳﯿﺪﻩﺗﺮ... ﺟﺪﯾﺪﯼﻫﺎ ﺑﺎ ﺳﻨﮓ ﺷَﮑﯿﻞﺗﺮ... ﻧﻤﯽﺩﻭﻧﻢ...! ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺭﻭﯼ ﭼﻨﺪ ﺗﺎ ﻗﺒﺮ ﭘﺎﻡ ﺭﻓﺖ... ﺑﺮﺍﯼ ﭼﻨﺪ ﺗﺎ ﯾﺎﺩﻡ ﺭﻓﺖ ﺻﻠﻮﺍﺕ ﺑﻔﺮﺳﺘﻢ...! ﺍﻣﺎ ﺭﺍﺳﺘﺶ... ﺍﻣﺮﻭﺯ ﯾﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ... ﻣﺎ ﮐﻪ ﺩﻟﻤﻮﻥ ﻧﻤﯽﺍﻭﻣﺪ ﺣﺘﯽ ﺭﻭﯼ ﻣﺮﺩﻩﻫﺎ ﭘﺎ ﺑﺬﺍﺭﯾﻢ... ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﭼﻘﺪﺭ ﺭﺍﺣﺖ ﺭﻭﯼ ﺯﻧﺪﻩﻫﺎ ﻭ ﺍﺣﺴﺎﺳﺸﻮﻥ ﭘﺎ ﻣﯿﺰﺍﺭﯾﻢ...! ﮐﺎﺵ ﻫﻤﻮﻥ ﺑﭽﻪ ﻣﯽﻣﻮﻧﺪﯾﻢ...- چه قشنگ بود متنش...
من رو هیچ قبری پا نذاشتم
سلامم میدم تازه = ) -
@A-K در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
romisa در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
@A-K در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
romisa در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
@A-K
این داستانتون قسمت 7ش غیرواقعیه یکم....؟!!الان سوالیه جملت؟
نه نظر شخصی بود
اخه علامت سوال گذاشتی =|
یکی دوروزه درگیرم دیگه وقت نمیکنم زمان زیادی بذارم براش
حالا دیگه اینطوری میشهنه خیر علامت سوال نیست این ؟!
romisa در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
@A-K در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
romisa در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
@A-K در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
romisa در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
@A-K
این داستانتون قسمت 7ش غیرواقعیه یکم....؟!!الان سوالیه جملت؟
نه نظر شخصی بود
اخه علامت سوال گذاشتی =|
یکی دوروزه درگیرم دیگه وقت نمیکنم زمان زیادی بذارم براش
حالا دیگه اینطوری میشهنه خیر علامت سوال نیست این ؟!
اقا من اشتباه کردم =|
-
محبوبه رمضانی، چهارم تجربی - کاشمر3 ساعت قبل
ﯾﺎﺩﻣﻪ ﺑﭽﮕﯽﻫﺎﻡ، ﻭﻗﺘﯽ ﻣﯽﺭﻓﺘﻢ ﻣﺰﺍﺭ... ﺳﻌﯽ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻡ ﭘﺎﻡ ﺭﻭﯼ ﻗﺒﺮﺍ ﻧﺮﻩ...! ﺗﺎ ﺭﻭ ﯾﮑﯿﺸﻮﻥ ﻣﯽﺭﻓﺘﻢ، ﺟﯿﮕﺮﻡ ﺁﺗﯿﺶ ﻣﯽﮔﺮﻓﺖ! ﭼﺸﺎﻣﻮ ﻣﯽﺑﺴﺘﻢ، ﺗﻮ ﺩﻟﻢ ﺑﺮﺍﺵ ﺻﻠﻮﺍﺕ ﻣﯽﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻡ... ﭼﻨﺪ ﺳﺎﻝ ﮔﺬﺷﺖ، ﻣﻦ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮ... ﻣﺮﺩﻩﻫﺎ ﺑﯿﺸﺘﺮ... ﻗﺪﯾﻤﯽﻫﺎ ﭘﻮﺳﯿﺪﻩﺗﺮ... ﺟﺪﯾﺪﯼﻫﺎ ﺑﺎ ﺳﻨﮓ ﺷَﮑﯿﻞﺗﺮ... ﻧﻤﯽﺩﻭﻧﻢ...! ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺭﻭﯼ ﭼﻨﺪ ﺗﺎ ﻗﺒﺮ ﭘﺎﻡ ﺭﻓﺖ... ﺑﺮﺍﯼ ﭼﻨﺪ ﺗﺎ ﯾﺎﺩﻡ ﺭﻓﺖ ﺻﻠﻮﺍﺕ ﺑﻔﺮﺳﺘﻢ...! ﺍﻣﺎ ﺭﺍﺳﺘﺶ... ﺍﻣﺮﻭﺯ ﯾﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ... ﻣﺎ ﮐﻪ ﺩﻟﻤﻮﻥ ﻧﻤﯽﺍﻭﻣﺪ ﺣﺘﯽ ﺭﻭﯼ ﻣﺮﺩﻩﻫﺎ ﭘﺎ ﺑﺬﺍﺭﯾﻢ... ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﭼﻘﺪﺭ ﺭﺍﺣﺖ ﺭﻭﯼ ﺯﻧﺪﻩﻫﺎ ﻭ ﺍﺣﺴﺎﺳﺸﻮﻥ ﭘﺎ ﻣﯿﺰﺍﺭﯾﻢ...! ﮐﺎﺵ ﻫﻤﻮﻥ ﺑﭽﻪ ﻣﯽﻣﻮﻧﺪﯾﻢ...- چه قشنگ بود متنش...
romisa کاش همون بچه میموندم....