هرچی تو دلته بریز بیرون 3
-
یک ذره وفا را به دو عالم نفروشیم
هرچند در این عهد خریدار نداردMOHAMMAD80 چقد سوالی بود
-
یسوال
-
MOHAMMAD80 چقد سوالی بود
oooooooo
نمیدونم برداشت ازاد
-
@dr-f-sh من؟کِی؟کجا؟:|
-
یک ذره وفا را به دو عالم نفروشیم
هرچند در این عهد خریدار نداردMOHAMMAD80
وفایی ک فروخته بشه ما نمیخریم -
MOHAMMAD80
وفایی ک فروخته بشه ما نمیخریم@نوشابه ایول
-
:face_savouring_delicious_food: :face_savouring_delicious_food: :face_savouring_delicious_food: :face_savouring_delicious_food: :face_savouring_delicious_food: :face_savouring_delicious_food:
rose77
چیزی میخوری احیانا؟
-
یادش بخیر...
لذتی که توی خوابیدن با لباس مدرسه توی رختخواب
بین ساعات ۷:۰۰ تا ۷:۱۵ وجود داشت توی هیچ چیزی دیگه وجود نداشت و ندارد و نخواهد داشت
یادش بخیر؛ در به در دنبال یکی میگشتیم کتابامونو جلد کنه !
همیشه تو مدرسه عادت داشتم همکلاسی هامو بشمرم تا ببینم کدوم پاراگراف برای خوندن به من می فته
یادش بخیر یکی از استرس های زمان مدرسه این بود که زنگ ورزشمون چه روزیه و چه ساعتی ؟!!
افتادن زنگ ورزش اونم دو زنگ آخر پنجشنبه از انتصاب به عنوان مدیر کل شرکت مایکروسافت هم بالاتر بود
من مدرسه که میرفتم همیشه سر کلاس به این فک میکردم که اگه پنکه سقفی بیفته کله کیا قطع میشه !
وقتی سر کلاس حوصله درس رو نداشتیم
الکی مداد رو بهانه میکردیم بلند میشدیم میرفتیم
گوشه کلاس دم سطل آشغال بتراشیمتو مدرسه آرزومون این بود که وقتی از دوستمون می پرسیم درستون کجاست اونا یه درس از ما عقب تر باشن
یادتون میاد
اوج احتراممون به یه درس این بود که دفتر صد برگ واسش انتخاب می کردیم !!!!!!!!!!يادش به خير........ چه زود بزرگ شدیم و آرزوها و خاطرات زیبای کودکیمون رو فراموش کردیم .
یادتون نیست
عکس برگردون میخریدیم و با آب دهن میچسبوندیم تو دفترمون️
یا عکس آدامس خرسی رو با آب دهن میچسبوندیم ساق دستمون
کلی هم کیف میکردیم
یادت میاد؟؟؟
وقتی کوچیک بودیم
تلویزیون
با شام سبک
با پنکه شماره 5
مشقاتو مینوشتی خط خط از بالا به پایین////////
اون وقتا زندگی شیرین بود و طعم دیگه ای داشتیادت میاد؟؟؟
وقتی ک صدای هواپیما رو میشندیم
می پریدیم تو حیات براش دست تکون میدادیم️
می نشستیم به انتظارکلاس چهارم تا با خودکار بنویسیم
️
یادت میاد؟؟؟
وقتی ازمون می پرسیدن ساعت چنده میگفتیم بزرگه رو6 و کوچکه رو4یادت میاد؟؟؟
وقتی نقاشی میکردی خورشیدو رو زاویه برگه میکشیدی
یادت میاد؟؟؟
فکرمیکردی قلب انسان این شکلیه♡️
یادت میاد؟؟؟
در یخچالو کم کم میبستی تا ببینی لامپش چه جور خاموش میشهیادت میاد؟؟؟
اگه کسی بهت میگفت برو آب برام بیار اول خودت از سر لیوان میخوردیو دهنتو با دستت پاک میکردی
یادش بخیر...
دانش-آموزان-آلاء
خیرین-کوچک-دریا-دل -
-
من رفتم درس شما چتتون رو بکنید
@نوشابه هم گرون شده مواظب خودت باش:smiling_face_with_open_mouth: -
-
یادش بخیر...
لذتی که توی خوابیدن با لباس مدرسه توی رختخواب
بین ساعات ۷:۰۰ تا ۷:۱۵ وجود داشت توی هیچ چیزی دیگه وجود نداشت و ندارد و نخواهد داشت
یادش بخیر؛ در به در دنبال یکی میگشتیم کتابامونو جلد کنه !
همیشه تو مدرسه عادت داشتم همکلاسی هامو بشمرم تا ببینم کدوم پاراگراف برای خوندن به من می فته
یادش بخیر یکی از استرس های زمان مدرسه این بود که زنگ ورزشمون چه روزیه و چه ساعتی ؟!!
افتادن زنگ ورزش اونم دو زنگ آخر پنجشنبه از انتصاب به عنوان مدیر کل شرکت مایکروسافت هم بالاتر بود
من مدرسه که میرفتم همیشه سر کلاس به این فک میکردم که اگه پنکه سقفی بیفته کله کیا قطع میشه !
وقتی سر کلاس حوصله درس رو نداشتیم
الکی مداد رو بهانه میکردیم بلند میشدیم میرفتیم
گوشه کلاس دم سطل آشغال بتراشیمتو مدرسه آرزومون این بود که وقتی از دوستمون می پرسیم درستون کجاست اونا یه درس از ما عقب تر باشن
یادتون میاد
اوج احتراممون به یه درس این بود که دفتر صد برگ واسش انتخاب می کردیم !!!!!!!!!!يادش به خير........ چه زود بزرگ شدیم و آرزوها و خاطرات زیبای کودکیمون رو فراموش کردیم .
یادتون نیست
عکس برگردون میخریدیم و با آب دهن میچسبوندیم تو دفترمون️
یا عکس آدامس خرسی رو با آب دهن میچسبوندیم ساق دستمون
کلی هم کیف میکردیم
یادت میاد؟؟؟
وقتی کوچیک بودیم
تلویزیون
با شام سبک
با پنکه شماره 5
مشقاتو مینوشتی خط خط از بالا به پایین////////
اون وقتا زندگی شیرین بود و طعم دیگه ای داشتیادت میاد؟؟؟
وقتی ک صدای هواپیما رو میشندیم
می پریدیم تو حیات براش دست تکون میدادیم️
می نشستیم به انتظارکلاس چهارم تا با خودکار بنویسیم
️
یادت میاد؟؟؟
وقتی ازمون می پرسیدن ساعت چنده میگفتیم بزرگه رو6 و کوچکه رو4یادت میاد؟؟؟
وقتی نقاشی میکردی خورشیدو رو زاویه برگه میکشیدی
یادت میاد؟؟؟
فکرمیکردی قلب انسان این شکلیه♡️
یادت میاد؟؟؟
در یخچالو کم کم میبستی تا ببینی لامپش چه جور خاموش میشهیادت میاد؟؟؟
اگه کسی بهت میگفت برو آب برام بیار اول خودت از سر لیوان میخوردیو دهنتو با دستت پاک میکردی
یادش بخیر...
دانش-آموزان-آلاء
خیرین-کوچک-دریا-دل@DR-moein در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
یادش بخیر...
لذتی که توی خوابیدن با لباس مدرسه توی رختخواب
بین ساعات ۷:۰۰ تا ۷:۱۵ وجود داشت توی هیچ چیزی دیگه وجود نداشت و ندارد و نخواهد داشت
یادش بخیر؛ در به در دنبال یکی میگشتیم کتابامونو جلد کنه !
همیشه تو مدرسه عادت داشتم همکلاسی هامو بشمرم تا ببینم کدوم پاراگراف برای خوندن به من می فته
یادش بخیر یکی از استرس های زمان مدرسه این بود که زنگ ورزشمون چه روزیه و چه ساعتی ؟!!
افتادن زنگ ورزش اونم دو زنگ آخر پنجشنبه از انتصاب به عنوان مدیر کل شرکت مایکروسافت هم بالاتر بود
من مدرسه که میرفتم همیشه سر کلاس به این فک میکردم که اگه پنکه سقفی بیفته کله کیا قطع میشه !
وقتی سر کلاس حوصله درس رو نداشتیم
الکی مداد رو بهانه میکردیم بلند میشدیم میرفتیم
گوشه کلاس دم سطل آشغال بتراشیمتو مدرسه آرزومون این بود که وقتی از دوستمون می پرسیم درستون کجاست اونا یه درس از ما عقب تر باشن
یادتون میاد
اوج احتراممون به یه درس این بود که دفتر صد برگ واسش انتخاب می کردیم !!!!!!!!!!يادش به خير........ چه زود بزرگ شدیم و آرزوها و خاطرات زیبای کودکیمون رو فراموش کردیم .
یادتون نیست
عکس برگردون میخریدیم و با آب دهن میچسبوندیم تو دفترمون️
یا عکس آدامس خرسی رو با آب دهن میچسبوندیم ساق دستمون
کلی هم کیف میکردیم
یادت میاد؟؟؟
وقتی کوچیک بودیم
تلویزیون
با شام سبک
با پنکه شماره 5
مشقاتو مینوشتی خط خط از بالا به پایین////////
اون وقتا زندگی شیرین بود و طعم دیگه ای داشتیادت میاد؟؟؟
وقتی ک صدای هواپیما رو میشندیم
می پریدیم تو حیات براش دست تکون میدادیم️
می نشستیم به انتظارکلاس چهارم تا با خودکار بنویسیم
️
یادت میاد؟؟؟
وقتی ازمون می پرسیدن ساعت چنده میگفتیم بزرگه رو6 و کوچکه رو4یادت میاد؟؟؟
وقتی نقاشی میکردی خورشیدو رو زاویه برگه میکشیدی
یادت میاد؟؟؟
فکرمیکردی قلب انسان این شکلیه♡️
یادت میاد؟؟؟
در یخچالو کم کم میبستی تا ببینی لامپش چه جور خاموش میشهیادت میاد؟؟؟
اگه کسی بهت میگفت برو آب برام بیار اول خودت از سر لیوان میخوردیو دهنتو با دستت پاک میکردی
یادش بخیر...
دانش-آموزان-آلاء
خیرین-کوچک-دریا-دلاخی...
چه دورانی بودا
ولی الان بهتره -
rose77 در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
:smiling_face_with_open_mouth: واونی که به گذشته فکر میکنه به هیچ جا نمیرسه
-
@A-K
وقتی میری سر جلسه به کنکور شرایط نزدیک تره ، صدای اطرافیان و خراب بودن کولر و پچ پچ مراقب و لق لق کردن پایه صندلی و ... اینا توی خونه هیچکدوم اتفاق نمیُفته ... ولی کنکور شاید باشن
بعدشم آزمون که بری زحمت تصحیح رو ازت کم میکنه فقط میمونه تحلیلش (: -
وفا به قیمت جان نمی شود پیدا
فغان که هیچ متاعی به این گرانی نیست -
@A-K
وقتی میری سر جلسه به کنکور شرایط نزدیک تره ، صدای اطرافیان و خراب بودن کولر و پچ پچ مراقب و لق لق کردن پایه صندلی و ... اینا توی خونه هیچکدوم اتفاق نمیُفته ... ولی کنکور شاید باشن
بعدشم آزمون که بری زحمت تصحیح رو ازت کم میکنه فقط میمونه تحلیلش (:@نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
@A-K
وقتی میری سر جلسه به کنکور شرایط نزدیک تره ، صدای اطرافیان و خراب بودن کولر و پچ پچ مراقب و لق لق کردن پایه صندلی و ... اینا توی خونه هیچکدوم اتفاق نمیُفته ... ولی کنکور شاید باشن
بعدشم آزمون که بری زحمت تصحیح رو ازت کم میکنه فقط میمونه تحلیلش (:شرایطشو ندارم برم اخه
-
@A-K
وقتی میری سر جلسه به کنکور شرایط نزدیک تره ، صدای اطرافیان و خراب بودن کولر و پچ پچ مراقب و لق لق کردن پایه صندلی و ... اینا توی خونه هیچکدوم اتفاق نمیُفته ... ولی کنکور شاید باشن
بعدشم آزمون که بری زحمت تصحیح رو ازت کم میکنه فقط میمونه تحلیلش (:@نوشابه
خیلی راحت میتونی اینارو توخونه تجربه کنی مثلا یه میز بردار برو بشین کنار خیابون تست بزن
فردا فیلمت همه جا پخش میشه
وازت به عنوان دیوانه یاد میکنن