هرچی تو دلته بریز بیرون 3
-
f r
من خو بلد نیسم
-
نوشتهشده در ۱۹ شهریور ۱۳۹۷، ۹:۳۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@فاطمه23 اارهه
جیران امندی جیران
-
romisa پسرا رو میزدن دخترا رو که فک نکنم کسی جرئت کنه بزنه تو مدرسه
نوشتهشده در ۱۹ شهریور ۱۳۹۷، ۹:۳۹ آخرین ویرایش توسط Zrex انجام شدهآسمان ِ آبی من پایه کتک بودم یعنی شلوغ هم نمیکردم منو میزدن
و باز میزنن -
سلام تا آخر شب یه سورپرایز دارم واستون
-
نوشتهشده در ۱۹ شهریور ۱۳۹۷، ۹:۳۹ آخرین ویرایش توسط revival انجام شده
@i-sorna در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
revival استاد شما خیلی کارای افتخار امیز کردین؟مثال
پس چی
من یادمه نزدیک عید واسه تعطیلی مدرسه،شدیم ی تیم ۵ نفره یکی سر کوچه وایساد نذاره کسی بیاد،یکی سیم تلفن رو قطع کرد زنگ نزنن خونه و...
البته بعدا پدرمون رو دراوردن -
romisa پسرا رو میزدن دخترا رو که فک نکنم کسی جرئت کنه بزنه تو مدرسه
آسمان ِ آبی یهببار معلمه الکی زد تو گوش پسر داییم
اونم زده بود تو گوش معلمه خخخ -
آسمان ِ آبی من پایه کتک بودم یعنی شلوغ هم نمیکردم منو میزدن
و باز میزنننوشتهشده در ۱۹ شهریور ۱۳۹۷، ۹:۴۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده@i-sorna تو چرا یجوری حرف میزنی انگار مدرسه برات تموم شده
امسال تازه میری دبیرستان
-
romisa پسرا رو میزدن دخترا رو که فک نکنم کسی جرئت کنه بزنه تو مدرسه
نوشتهشده در ۱۹ شهریور ۱۳۹۷، ۹:۴۰ آخرین ویرایش توسط انجام شدهآسمان ِ آبی در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
romisa پسرا رو میزدن دخترا رو که فک نکنم کسی جرئت کنه بزنه تو مدرسه
مدیر ما با دست تنظیم میکرد
روز یک مهر چنان زده بود صورت طرف
دهنش پر خون شد
روز بعد پرونده زیر بغل
سر صف گفت خودم دیروز دستم درد گرفت -
نوشتهشده در ۱۹ شهریور ۱۳۹۷، ۹:۴۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
SenatOr نامرد منو کاشتی اینجا خودت رفتی نهار؟؟؟؟؟
من پای عشقت موندم یادت باشه -
@i-sorna در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
revival استاد شما خیلی کارای افتخار امیز کردین؟مثال
پس چی
من یادمه نزدیک عید واسه تعطیلی مدرسه،شدیم ی تیم ۵ نفره یکی سر کوچه وایساد نذاره کسی بیاد،یکی سیم تلفن رو قطع کرد زنگ نزنن خونه و...
البته بعدا پدرمون رو دراوردن -
نوشتهشده در ۱۹ شهریور ۱۳۹۷، ۹:۴۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
آسمان ِ آبی در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
romisa پسرا رو میزدن دخترا رو که فک نکنم کسی جرئت کنه بزنه تو مدرسه
مدیر ما با دست تنظیم میکرد
روز یک مهر چنان زده بود صورت طرف
دهنش پر خون شد
روز بعد پرونده زیر بغل
سر صف گفت خودم دیروز دستم درد گرفتنوشتهشده در ۱۹ شهریور ۱۳۹۷، ۹:۴۱ آخرین ویرایش توسط انجام شدهromisa یااخدا نه بابا مدرسه ما ته ته تنبیهشون این بود بگن ناخونات بلنده ناخون گیرو بدن دستت خودت بری تو دفتر بگیری
-
نوشتهشده در ۱۹ شهریور ۱۳۹۷، ۹:۴۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده
البته اینا واسه دوم سوم بود،پیش دانشگاهی هیچکی ادم حسابمون نمیکرد
هروقت میخواستی میمودی،میرفتی نمیوندی... -
romisa یااخدا نه بابا مدرسه ما ته ته تنبیهشون این بود بگن ناخونات بلنده ناخون گیرو بدن دستت خودت بری تو دفتر بگیری
نوشتهشده در ۱۹ شهریور ۱۳۹۷، ۹:۴۲ آخرین ویرایش توسط انجام شدهآسمان ِ آبی این دیگه بدتر تخریب شخصیت
-
romisa یااخدا نه بابا مدرسه ما ته ته تنبیهشون این بود بگن ناخونات بلنده ناخون گیرو بدن دستت خودت بری تو دفتر بگیری
نوشتهشده در ۱۹ شهریور ۱۳۹۷، ۹:۴۲ آخرین ویرایش توسط انجام شدهآسمان ِ آبی من هیچوقت نگرفتم
#پارتم قوی بود ..کاریم نداشتن -
نوشتهشده در ۱۹ شهریور ۱۳۹۷، ۹:۴۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده
یه معلم ریاضی داشتیم خیلی بی حال و کسل بود
وقتی میومد سرکلاس انگار چشاش بسته بود O_o
نگا نمیکرد ب میز و صندلیه با یه حالت عقب رفت میرفت مینشست
مام اومدیم رب انار ریختیم رو صندلی،روشم نایلون گذاشتیم معلوم نباشه ((اگه مینشست تباه میشد چند بار امتحان کرده بودیم خودمون :| ))
اومد جلو در کلاس،مام منتظر بودیم بره بشینه
گفت : بَرید کلاسِ بغلی،اینجا گرمَه :|
ما موندیم و رب انار و میز کثیف و مدیری که مامانم بود اونموقع
تاوانشو من دادم -
نوشتهشده در ۱۹ شهریور ۱۳۹۷، ۹:۴۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده
به شب نشینی خرچنگ های مردابی
چگونه رقص کند ماهی زلال پرست -
romisa یااخدا نه بابا مدرسه ما ته ته تنبیهشون این بود بگن ناخونات بلنده ناخون گیرو بدن دستت خودت بری تو دفتر بگیری
نوشتهشده در ۱۹ شهریور ۱۳۹۷، ۹:۴۳ آخرین ویرایش توسط انجام شدهآسمان ِ آبی در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
romisa یااخدا نه بابا مدرسه ما ته ته تنبیهشون این بود بگن ناخونات بلنده ناخون گیرو بدن دستت خودت بری تو دفتر بگیری
مدرسه ما اسفند میذاشت بچه ها ناخوناشونو بذارن بلند شه
فقط اسفند اونم به خاطر عید
ولی از اونطرف 15 فروردین چک میکرد کوتا باشه