|
شعردانه
معماهای دیوانه کننده
-
@Syner در معماهای دیوانه کننده گفته است:
میرسیم به صفحه های دهه هشتاد
اه میخواستم وقتی رسیدیم به 77 بگم
-
@Syner در معماهای دیوانه کننده گفته است:
میرسیم به صفحه های دهه هشتاد
اه میخواستم وقتی رسیدیم به 77 بگم
-
@Syner در معماهای دیوانه کننده گفته است:
revival اصلا مردونگی کنین نرین نگا کنین خودتون پیداش کنین
اخه بقیه میگن دیگ نمیشه فک کرد
revival در معماهای دیوانه کننده گفته است:
@Syner در معماهای دیوانه کننده گفته است:
revival اصلا مردونگی کنین نرین نگا کنین خودتون پیداش کنین
اخه بقیه میگن دیگ نمیشه فک کرد
خواستن توانستن است
بزرگ فکر کن
" تقدیر" تقویم افراد عادی است …
و
"تغییر" تدبیر افراد عالی … -
revival در معماهای دیوانه کننده گفته است:
@Syner در معماهای دیوانه کننده گفته است:
revival اصلا مردونگی کنین نرین نگا کنین خودتون پیداش کنین
اخه بقیه میگن دیگ نمیشه فک کرد
خواستن توانستن است
mariia در معماهای دیوانه کننده گفته است:
revival در معماهای دیوانه کننده گفته است:
@Syner در معماهای دیوانه کننده گفته است:
revival اصلا مردونگی کنین نرین نگا کنین خودتون پیداش کنین
اخه بقیه میگن دیگ نمیشه فک کرد
خواستن توانستن است
:| :| :|
-
من ده یا بیستر از ده دختر دارم ،من کمتر از ده دختر دارم من حداقل یک دختر دارم، اگر تنها یکی از این اظهارات درست باشد، چه تعداد دخترم را دارم؟
-
من ده یا بیستر از ده دختر دارم ،من کمتر از ده دختر دارم من حداقل یک دختر دارم، اگر تنها یکی از این اظهارات درست باشد، چه تعداد دخترم را دارم؟
-
-
من ده یا بیستر از ده دختر دارم ،من کمتر از ده دختر دارم من حداقل یک دختر دارم، اگر تنها یکی از این اظهارات درست باشد، چه تعداد دخترم را دارم؟
-
من ده یا بیستر از ده دختر دارم ،من کمتر از ده دختر دارم من حداقل یک دختر دارم، اگر تنها یکی از این اظهارات درست باشد، چه تعداد دخترم را دارم؟
-
کارگاهی به نام اسمیت درگیر یک پرونده قتل است. در این پرونده، نام ۵ نفر به چشم می خورد که به‌طور کامل یکدیگر را می شناسند. یکی از این افراد، با شلیک هفت‌تیر کشته شده و متاسفانه در اسناد و مدارک موجود، نام قربانی و قاتل ذکر نشده است.
بنابراین، کارآگاه اسمیت مجبور است با مطالعه تمامی برگه ها و مدارک مکتوب و با کمک جزئیات موجود در آن ها به شناسایی قاتل و مقتول بپردازد.
1 جان. جان یک بازیکن آماتور تنیس است. یک روز پس از وقوع قتل، او در مسابقه در مقابل فردی که هیچ ارتباطی به پرونده قتل ندارد، به رقابت پرداخت.
2.جک: جک یک سال پیش از وقوع قتل به شهر نقل‌مکان کرده بود. او در یک جزیره کوچک که بیشتر ساکنین آن جا ماهی‌گیر هستند، متولد شده و رشد کرده بود. به همین خاطر رویای بزرگ جک در زندگی داشتن یک کشتی دو دکله ماهی‌گیری است.
3.استیو .استیو به عنوان یک مدل مشغول فعالیت است و کاملا خودشیفته است. به طوری که چند روز پیش از وقوع قتل، او به عنوان مدل در مقابل «بیل» نشست تا یک پرتره قدی از وی ترسیم کند.
4.بیل .بیل یک نقاش مشهور پرتره است. او گفته که انتظار دارد پرتره «استیو» را تا هفته دیگر به پایان برساند.
5.الکس. درست پس از وقوع قتل، الکس به همراه یک تیم تحقیقاتی برای مطالعه زندگی جانوران دریایی به قطب جنوب سفر کرد. او هنوز هم به‌همراه ۲۰ دانشمند دیگر در جنوبگان است.
همچنین باید اشاره کنیم که کارآگاه این پرونده برای تسریع روند شناسایی قاتل و مقتول، نکات زیر را نیز درنظر گرفته است:
یک هفته پیش از وقوع قتل، پای قاتل شکسته است.
استیو و الکس، ۶ ماه پیش از قتل با هم آشنا شده بودند.
الکس و قاتل از دوران کودکی یکدیگر را می شناختند – آن ها در یک شهر بزرگ همسایه هم بودند.آیا با این مدارک می توانید حدس بزنید که قاتل و مقتول چه کسانی هستند؟
