از روزای اول دانشگاهت بگو
-
روز اول دانشگاه من زیادهم خوب نبود.....حسرتی نداشتم چون کم کاری نداشتم ولی خیلی ناراحت بودم که چرا اینجام
-
امروز یه اتفاق جالب افتاد
استاد اومد و اولین جلسه ای بود که بااین استاد داشتیم بعد یهو اومد خب از اون آدمای مذهبی و جاافتاده و باسواد بود ولی درسش اصلا به مذهب ربطی نداره ، خدمات بهداشت جامعه و این حرفاس
بعد خلاصه..همینجوری که اسمارو به ترتیب میخوند یه حضور غیاب کنه و آشنا شه به اسم من رسید گفت بهاره محمدی یهو خودش کل کلاس یه صلوات بلندددد فرستادن... بعد من
یه ذره پاشدم و به نشانه تشکر یه دستی رو سینه گذاشتم و دستی بالا بردم و چرخوندم به نشانه درود به همه کلاس
اصلا یه لحظه احساس امامت کردم
چقد خندیدیم
یه تشت بیارید من می خوام با شما بیعت کنم:smiling_face_with_open_mouth_smiling_eyes: :smiling_face_with_open_mouth_smiling_eyes: :smiling_face_with_open_mouth_smiling_eyes: :smiling_face_with_open_mouth_smiling_eyes:
-
یه تشت بیارید من می خوام با شما بیعت کنم:smiling_face_with_open_mouth_smiling_eyes: :smiling_face_with_open_mouth_smiling_eyes: :smiling_face_with_open_mouth_smiling_eyes: :smiling_face_with_open_mouth_smiling_eyes:
Amin-Mehraji در از روزای اول دانشگاهت بگو
گفته است:
یه تشت بیارید من می خوام با شما بیعت کنم:smiling_face_with_open_mouth_smiling_eyes: :smiling_face_with_open_mouth_smiling_eyes: :smiling_face_with_open_mouth_smiling_eyes: :smiling_face_with_open_mouth_smiling_eyes:
تشت ؟!
تشت واسه چی -
Amin-Mehraji در از روزای اول دانشگاهت بگو
گفته است:
یه تشت بیارید من می خوام با شما بیعت کنم:smiling_face_with_open_mouth_smiling_eyes: :smiling_face_with_open_mouth_smiling_eyes: :smiling_face_with_open_mouth_smiling_eyes: :smiling_face_with_open_mouth_smiling_eyes:
تشت ؟!
تشت واسه چیمگه نمیگی احساس امامت بهت دست داده؟ منم میخوام با امام زمانم بیعت کنم . مگه پارسال که کنکور میدادی نخوندی « من مات و لم یعرف امام زمانه ، مات میته جاهلیه" ؟ باید بهت دست بدم بیعت کنم ولی چون نمیشه باید یه تشت پر از آب بیاریم پسرهای های فروم دونه دونه دست شونو بکنن تو تشت ، تو هم از اون ور دستت رو بکنی تو تشت بیعت صورت بگیره
-
مگه نمیگی احساس امامت بهت دست داده؟ منم میخوام با امام زمانم بیعت کنم . مگه پارسال که کنکور میدادی نخوندی « من مات و لم یعرف امام زمانه ، مات میته جاهلیه" ؟ باید بهت دست بدم بیعت کنم ولی چون نمیشه باید یه تشت پر از آب بیاریم پسرهای های فروم دونه دونه دست شونو بکنن تو تشت ، تو هم از اون ور دستت رو بکنی تو تشت بیعت صورت بگیره
Amin-Mehraji در از روزای اول دانشگاهت بگو
گفته است:
مگه نمیگی احساس امامت بهت دست داده؟ منم میخوام با امام زمانم بیعت کنم . مگه پارسال که کنکور میدادی نخوندی « من مات و لم یعرف امام زمانه ، مات میته جاهلیه" ؟ باید بهت دست بدم بیعت کنم ولی چون نمیشه باید یه تشت پر از آب بیاریم پسرهای های فروم دونه دونه دست شونو بکنن تو تشت ، تو هم از اون ور دستت رو بکنی تو تشت بیعت صورت بگیره
عالی بود
-
مگه نمیگی احساس امامت بهت دست داده؟ منم میخوام با امام زمانم بیعت کنم . مگه پارسال که کنکور میدادی نخوندی « من مات و لم یعرف امام زمانه ، مات میته جاهلیه" ؟ باید بهت دست بدم بیعت کنم ولی چون نمیشه باید یه تشت پر از آب بیاریم پسرهای های فروم دونه دونه دست شونو بکنن تو تشت ، تو هم از اون ور دستت رو بکنی تو تشت بیعت صورت بگیره
Amin-Mehraji در از روزای اول دانشگاهت بگو
گفته است:
مگه نمیگی احساس امامت بهت دست داده؟ منم میخوام با امام زمانم بیعت کنم . مگه پارسال که کنکور میدادی نخوندی « من مات و لم یعرف امام زمانه ، مات میته جاهلیه" ؟ باید بهت دست بدم بیعت کنم ولی چون نمیشه باید یه تشت پر از آب بیاریم پسرهای های فروم دونه دونه دست شونو بکنن تو تشت ، تو هم از اون ور دستت رو بکنی تو تشت بیعت صورت بگیره
بابااااااا
اون آب تبرک میشه با دست من -
اینم بگم که امروز محجبه بودم
موهاماز جلو خیلی کوتاس شبیه پسری میشم که مقنعه سرش کرده منم کشیدم جلو
همه میان دانشگاه مقنعه رو به عقب میره مال من ترم به ترم میاد جلو
لامصب خاص
امروز استاد فارما نه دقیقه دیر اومد بچه ها همه تو سالن منتظر بودن نماینده کلاس نگهشون داشته بود که استاد بیاد... رفتم دیدم مناظر نشستن ،رو به روی همه گفتم...پاشید بریم ما دو دقیقه دیر بیایم استاد رامون نمیده الان استاد نه دقیقه دیر اومده ماهم کلاسو کنسل میکنیمنخود نخود هرکه رود خانه خود
و اینگونه بود که کنسل شد
-
@M-an
از روزی که این تاپیکو زدین همش سر میزنم ببینم خودتون چی میگید
مستفیض:| نمیکنید مارو؟ -
@M-an
از روزی که این تاپیکو زدین همش سر میزنم ببینم خودتون چی میگید
مستفیض:| نمیکنید مارو؟@پاییز
یادش بخیر روز اول دانشگاه
یکی با مادرش اومده بود یکی با پدرش یکی با برادرش
منم تنها رفته بودم ثبت نام چیه خب
بعد وایساده بودیم کارت دانشجویی بگیریم
چند نفر بودن شروع کردن به حرف و سوال
منم باهاشون حرف زدم بعد گفتن کجایی هستین و اینا بهم دیگه از منم پرسیدن گفتم تبریز تعجب کردن
گفتن جدی میگی گفتم اره
گفتن بهت نمیاد
گفتم چرا
گفتن آخه هر چی ترک دیدیم وسط حرف زدناشون میرفتن رو ترکی و اینا
اما تو اصلا
پ ن : اینو تو دلی گذاشته بودم
منم براتون می نویسم -
امروز رفتم کلاس
خوب بود بچه ها رو دیدم میگفتن دلتنگ بودن و از این حرفا
کلی خندیدیم با بچه هاو حرف زدیم
داشتیم میومدیم سمت خونه
بگم براتون که
یکی از بچه ها کیفش رو جا گذاشته بود سر کلاس
گفتیم حالا کیف پولش جا مونده
دیدیم نه کلا کیفش که لپ تاپش هم توش بود جا مونده
میگه وای سرمایم جا مونده بود تو کلاس (لپ تاپ هم خیلی گرون شده :| 20 میلیون)
میگیم بهش حواست کجا بود آدم 20تومنو جا میزاره آخهحالا خلاصه گفتم براتون
-
من خودم دانشجو نیستم
ولی دبیرستان که بودم یه طرحی داشتم واسه خوارزمی که به خاطرش میرفتم دانشگاه فردوسی
یه استاد و دو تا دانشجو کمکم میکردن مشاوره میدادن بهم
روز اولی که خواستم برم دانشگاه،
از زیرگذر مترو که خارج شدم،
چشمم افتاد به نگهبان دانشگاه
گفتم الانه که بگه کارت دانشجویی
گوشیمو درآوردم گذاشتم رو گوشم مثلا دارم تلفن صوبت میکنم
با عجله شروع کردم به دویدن
نزدیک در ورودی که شدم گفتم رسیدم رسیدم الان میام
مثلا انقد عجله دارم نگهبانو ندیدم
بعد قهمیدم بنده خدا گیر نمیده به کسی اصن
با یکی از اون دانشجوعا هنوزم در ارتباطم
لنتی هنوزم به خاطر اینکه با فرم مدرسه میرفتم دانشگاه سوژه م میکنه
یکی نیست بگه اگه برمیگشتم خونه لباسامو عوض کنم که باس دو ساعت پشت در کلاس شما معطل میموندم
تا تشریف بیارید بیرون بگید امرو مخم کار نمیکنه باشه برا بعد
این بشر 50بار همین جمله رو تحویلم داد که بقیه ش واسه بعد الان تعطیله مخم
خدا نکنه یکی بفهمه کارت پیشش گیره
میشست عکس وایبرشو نشونم میداد
خدایی خواستین از یه دانشجو کمک بگیرین یکم تحقیق کنید مطمئن بشید طرف خسته نیست
این از عیار علمیشم مهمتره -
روز اول : خیلی شیک و رسمی رفتم به سرپرست مراجعه کردم تا ببینم کدوم اتاقم |:
گفت برید اتاقه 5+1 |:
دیگه کاملا مشخص بود چ نوع اتاقی دارم نیاز ب توضیحش نبود|:
نه اسپیلت داشت
نه یخچال
نه کمد
فقط ی اتاق 6 نفره |:
چون این اتاق به اتاقه 5وصل میشد ی جوری تصمیم گرفتن ک اسمشو بزارن 5+1! تمیز هم مشخص بود که تشبیه ایران تو گروه5+1 اهه|:
همه هم میومدن دم در اتاقمون تا اتاقمون ببینم
ی جوری اینقدر با کمبود امکانات مواجه بودیم
مثل مردم سومالی بهمون نگاه میشد|:
نابود شدیم کلا|:
من ک روز اول همچنان شاد و خرم و نرم و نازک و چست و چابک بودم...
هر چی میشد میگفتم اره خوبه خداروشکر |: خیلی ها همینم ندارم
و ب این صورت خودم و بچه ها رو توجیه میکردم /:بقیشم حال ندارم بگم چیشد |:
حالا بعدا میام میگم خیلی زیاده -
سلام
اگه بخوام من بگم و باز کنم قضایا رو الا فیلتر میشه که(شوخی)
خب
از روزای اول دانشگاه مثلا همین دیروز بود
برامون جشن ورودی کامپیوتر گرفتن
اشکالامون رو از سال بالایی ها پرسیدیم و فهمیدم که کدوم استادا نمره نمیدن و میندازن ادمو
بستنی و میوه و شیرینی و ابمیوه دادن
خوش گذشت ولی
ناراحت بودم
عکس هایی از شریف توی ذهنم بود
ولی من توی جشن شریف نبودم....
ادمایی که کنارم نشسته بودن المپیادی نبودند
رتبه های زیر 100 کنکور نبودند
شاید مشکلی بوده که دانشگاه بهتر در نیومدیم و حتما هم مشکلی بوده
شما تلاشتونو بکنید با ادمای کوول بیوفتید
ادمای باحال که لذت ببرین از رقابتتون
ارزو ی موفقیت برای الایی ها -
سلام
اگه بخوام من بگم و باز کنم قضایا رو الا فیلتر میشه که(شوخی)
خب
از روزای اول دانشگاه مثلا همین دیروز بود
برامون جشن ورودی کامپیوتر گرفتن
اشکالامون رو از سال بالایی ها پرسیدیم و فهمیدم که کدوم استادا نمره نمیدن و میندازن ادمو
بستنی و میوه و شیرینی و ابمیوه دادن
خوش گذشت ولی
ناراحت بودم
عکس هایی از شریف توی ذهنم بود
ولی من توی جشن شریف نبودم....
ادمایی که کنارم نشسته بودن المپیادی نبودند
رتبه های زیر 100 کنکور نبودند
شاید مشکلی بوده که دانشگاه بهتر در نیومدیم و حتما هم مشکلی بوده
شما تلاشتونو بکنید با ادمای کوول بیوفتید
ادمای باحال که لذت ببرین از رقابتتون
ارزو ی موفقیت برای الایی ها@نجف-زاده عالی بود ممنونم ک صادقانه گفتید
-
سلام
اگه بخوام من بگم و باز کنم قضایا رو الا فیلتر میشه که(شوخی)
خب
از روزای اول دانشگاه مثلا همین دیروز بود
برامون جشن ورودی کامپیوتر گرفتن
اشکالامون رو از سال بالایی ها پرسیدیم و فهمیدم که کدوم استادا نمره نمیدن و میندازن ادمو
بستنی و میوه و شیرینی و ابمیوه دادن
خوش گذشت ولی
ناراحت بودم
عکس هایی از شریف توی ذهنم بود
ولی من توی جشن شریف نبودم....
ادمایی که کنارم نشسته بودن المپیادی نبودند
رتبه های زیر 100 کنکور نبودند
شاید مشکلی بوده که دانشگاه بهتر در نیومدیم و حتما هم مشکلی بوده
شما تلاشتونو بکنید با ادمای کوول بیوفتید
ادمای باحال که لذت ببرین از رقابتتون
ارزو ی موفقیت برای الایی ها@نجف-زاده
حالا که اینطوره پس سطح توقعتونو ببرید بالا
سعی کنید جزء نفرات برتر و معدل الفای دانشگاه شید
یکی از موفقترین های الکترونیک رو به شخصه میشناسم که با رتبه 4-5هزار اینطورا دانشگاه رفت(سر لجبازی درس نخوند)
بعد بدون کنکور رفت شریف
دیتیل خواستید پی وی عرض میکنم
آشناست آخه
خلاصه که فاز برندارین بیخود
ارتباط فرادانشگاهی برقرار کنید
به یه نحوی خودتونو بچسبونید به شریف
موفقیت یک فراینده
یک نهالو کاشتید
صبر داشته باشید ببینید اگه واسش زمان بذارید ,
چه درخت تنومندی میشه که تصورشم براتون ممکن نبود
بیخود اوقات تلخی نکنین
از غذای سلف و بدبختیای خوابگاه که در امانید
دست مامانتونم ببوسین
ازکافورهم خبری نیستمحض اسپم نبودن
اتوبوس تو دانشگاه عم صفایی داشتا
حس میکردی اومدی سیلیکون ولی