دستاورد هایِ کوچکِ من

[بهاره]

آسمان ِ آبی در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

بهاره در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

revival در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

بهاره در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

باز از این موجدات عجیب الخلقه

به این میگن تخم مرغ پسرم

واییی یاد یه دوبله ی مشهدی افتادم

کار خودم بوده

[revival]

@نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

revival در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است

@بهره

بله دقتتو دیدیم

خواستم ببینم بین شما دوتا کدوم تیزبین تر و سریعتره ک تو بردی

[revival]

بهاره در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

revival در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

@نوشابه
بهاره
فقط خواستم دقتتون رو در هنگام بحران بسنجم

کم نیاری یه وقت

نه حواسم هست

[آسِمان آبی]

باز اون پایین اون شکلی شد
نگین ایندفعه ام که شماها نمیبینین

[بهاره]

[آسِمان آبی]

آسمان ِ آبی در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

باز اون پایین اون شکلی شد
نگین ایندفعه ام که شماها نمیبینین

نکنه تب و اینا به مغزم فشار اورده که اون پایینو شیش تایی میبینم

[revival]

آسمان ِ آبی در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

آسمان ِ آبی در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

باز اون پایین اون شکلی شد
نگین ایندفعه ام که شماها نمیبینین

نکنه تب و اینا به مغزم فشار اورده که اون پایینو شیش تایی میبینم

از شام ک بگذرم ولی گاهی مال منم اینطور میشه

[بهاره]

عاغا من برم
خوش گذشت
شب بخیر
و خداحافظتون

[آسِمان آبی]

revival خوبه پس هنوز سالمم

[آسِمان آبی]

بهاره شبت خوش:)

[Dr-acula]

لباسام تو ماشین لباسشویی انداخته بودم عصر الان یادم اومد

[Dr-acula]

جیغ یک گربه ام و زندگی ام در گونی ست
بغض را می کنم و گریه ی من قانونی ست
.
شب شده می روم از خواب به رؤیایی که...
خواب ، خونی و شبم خونی و رؤیا خونی ست!
.
آنچه گفتم شدی و آنچه نگفتم بودی
گربه ی مرده شدم ، گریه ی جفتم بودی
.
مثل یک بغض گلوگیر، پُر از لخته ی خون
تف شدم از شب غمگین تو با بی ادبی
.
خسته از قبل، ولی خسته تر از آینده
تف شدم بر سر سیگاری ِ تو با خنده
.
دشمنانم وسط ِ کوچه معطّل بودند
و رفیقان که همه بر سر ِ منقل بودند!
.
آسمان، دود... خدا دود... رفیقانم دود...
اوّل قصّه یکی بود و یکی باز نبود
.
قرص را می خوری و پُر شده از سردردی
در زمان عوضی رفته و برمی گردی
.
آخرین وقت نمازی و اتاقی غصبی!
خسته از اینهمه تردید به من می چسبی
.
مثل یک گربه که رؤیاش پلنگی بوده
مثل خوابی که تهش صبح قشنگی بوده!
.
در سرم وحشت فردا و پُر از دیروزم
بغلم می کنی و در بغلت می سوزم

[revival]

دل را به کف هر که دهم باز پس آرد
کس تاب نگهداری دیوانه ندارد

در انجمن عقل فروشان ننهم پای
دیوانه سر صحبت فرزانه ندارد

تا چند کنی قصه اسکندر و دارا
ده روزه عمر این همه افسانه ندارد

[Acola]

ی مشت بیهوده !

[99]

Unique 7

[99]

اینک من و آلاء و درس.

[No_one]

:smiling_face_with_open_mouth_smiling_eyes: :smiling_face_with_open_mouth_cold_sweat: کاش کلاغه به خونش میرسید

[99]

@milad91 در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

:smiling_face_with_open_mouth_smiling_eyes: :smiling_face_with_open_mouth_cold_sweat: کاش کلاغه به خونش میرسید
نه قصه ی ما به سر برسه خیلیه...

[Acola]

از همان جاک رسد درد همان جاست دوا!

مولانا(:

[missdiba]

سلام بچه‌ها میگم کسی واسه صبح ساعت 6 بیدار شدن راهکاری داره؟!؟!
(شبا 12 میخوابم.هرچی گوشیم زنگ میزنه پامیشم قطعش میکنم میگم یکم دیگه بخوابم بعد پامیشم ولی....)