ایستگاه آخر...(آخرین یادداشتهای یک دیوانه در فضای مجازی!)
-
@آذرخش کاش منم میتونستم اینطوری برم
عزیزم ایشالا موفق باشی. -
@آذرخش
-
دلم واسه خودم تنگ شده .......
انگار خیلی از حرفاتو من نوشته بودم
هنوزم توو واقعیت همون آدم جدی و قاطع و سرد و خشک سابقم توو خیلی از جمعا
و پرانرژی و پر روحیه و شوخ طبع با خانوما
اما مجازیم اونی نبود که باید باشه
اگه واقعیم اینقد تغییر میکرد نمیتونستم اینقد راحت خودمو ببخشم
البته اینجا باعث شد خیلی از بد بینیام کم بشه به خیلی چیزا
اگه برگردم خیلی از پستا رو نمیذارم البته خیلیاشم میذارم
ولی بازم باورم نمیشه خیلیاشونو من نوشتم یا این من بودم که جلوشون ایموجی خنده گذاشتم و خندیدم
خیلی دلم واسه اون آدم سابق قبل کنکور تنگ شده همون آدمی که اخمش توو خیلی از جمعا از رو صورتش کنار نمیرفت و هنوزم نمیره اما مجازیش مثل اوایلش نیستوقتی میخواستم چن روز پیش تغییر کنم بعضی از بچه ها فک کردن که عه پزشکی قبول شده خودشو گرفته
درحالیکه خیلی چیزا توو زندگی هست که از درسو پزشکی و اینا خیلی مهمتره
به قول یکی که خیلی دوسش دارم توو این انجمن
وقتی خواستی تغییر کنی اول اونی که هستی رو بپذیر و بعد عوضش کن
من آدمی نبودم که هی گله و ناله کنم وفتی یه موضوع ناخوشایند میدیدم یا میشنیدم خودمو اینقد غرق درس می کردم و می زدم به اون راه که تهش خودم تعجب می کردم
من نمیرم و میمونم و کمک می کنم البته با مدیریت زمان و همینطور جدیت
خدارو شکر که خیلی چیزا رو مجازی تجربه کردم نه واقعی
میشم همونی که میخوام اگه خدا بخواد -
romisa در ایستگاه آخر...(آخرین یادداشتهای یک دیوانه در فضای مجازی!) گفته است:
دلم واسه خودم تنگ شده .......
انگار خیلی از حرفاتو من نوشته بودم
هنوزم توو واقعیت همون آدم جدی و قاطع و سرد و خشک سابقم توو خیلی از جمعا
و پرانرژی و پر روحیه و شوخ طبع با خانوما
اما مجازیم اونی نبود که باید باشه
اگه واقعیم اینقد تغییر میکرد نمیتونستم اینقد راحت خودمو ببخشم
البته اینجا باعث شد خیلی از بد بینیام کم بشه به خیلی چیزا
اگه برگردم خیلی از پستا رو نمیذارم البته خیلیاشم میذارم
ولی بازم باورم نمیشه خیلیاشونو من نوشتم یا این من بودم که جلوشون ایموجی خنده گذاشتم و خندیدم
خیلی دلم واسه اون آدم سابق قبل کنکور تنگ شده همون آدمی که اخمش توو خیلی از جمعا از رو صورتش کنار نمیرفت و هنوزم نمیره اما مجازیش مثل اوایلش نیستوقتی میخواستم چن روز پیش تغییر کنم بعضی از بچه ها فک کردن که عه پزشکی قبول شده خودشو گرفته
درحالیکه خیلی چیزا توو زندگی هست که از درسو پزشکی و اینا خیلی مهمتره
به قول یکی که خیلی دوسش دارم توو این انجمن
وقتی خواستی تغییر کنی اول اونی که هستی رو بپذیر و بعد عوضش کن
من آدمی نبودم که هی گله و ناله کنم وفتی یه موضوع ناخوشایند میدیدم یا میشنیدم خودمو اینقد غرق درس می کردم و می زدم به اون راه که تهش خودم تعجب می کردم
من نمیرم و میمونم و کمک می کنم البته با مدیریت زمان و همینطور جدیت
خدارو شکر که خیلی چیزا رو مجازی تجربه کردم نه واقعی
میشم همونی که میخوام اگه خدا بخوادعذر خواهی میکنم یه سوالی پیش اومد , خیلی از پستارو نمیذارید پس بعضی از پست ها میمونه چجوری باز خیلی هاشو میذارید؟؟ :smiling_face_with_open_mouth_cold_sweat:
#محسن_کیایی_ساخت_ایران_شوخی@آذرخش ان شاءالله همیشه در هر مرحله از زندگیتون موفق باشید و به خودتون افتخار کنید و سالمو شاد کنار خانوادتون و دوستاتون زندگی فوق العاده زیبایی داشته باشید...
-
Heroes_Hunter
قیدهای زیست باهات چکار کرده داداش
-
@milad91
:smiling_face_with_open_mouth_smiling_eyes: اره من خیلی رو اینا دقت میکنم چون نامرد طراح ها دقیقا دست میزارن رو همین قیدا شمام به توصیه من بهشون دقت کنید( همگی )
نکته ی قشنگیو گفتی -
Heroes_Hunter
با اینکه به موضوع تاپیک نمیخوره با اجازه از استارتر
راستیتش این مبحث قیدا یکم پیچیدست
دو گروه وجود داره
یکی میگه بسیاری با اغلب و بیشتر یکیه
یکی میگه اینطور نیست و فرق داره
مثلا شما یه گروه ده هزار نفری از مردمو درنظر بگیرید
فک کنید سه هزارتاشون چش سبزن شش هزارتا چش مشکی هزار تا هم رنگای دیگه
در اینصورت میگیم بسیاری از این گروه چش سبزن چون خیلیاشون اینطورین
اما اکثریت و بیشترشون چش مشکین
پس طبق این مثال فرضیه گروه دو میتونه درست باشهاما اغلب توو کنکور نظر گروه یک درسته
پس همون راه خودتونو پیش برید و یکی در نظر بگیریدجمله من طبق گروه دو بود
-
راه رفتنی رو باید رفت بالاخره ...
مسیر سختی پیش رومه دعام کنید لطفا...
فراموشتون نمیکنم...
خدانگهدار...اللهم عجل لولیک الفرج...
#پایان
-
romisa راستیت هم فک کنم درست نباشه چون راست گفتن فارسی هس ولی یت برای عرب ها بکار میره..:smiling_face_with_open_mouth_cold_sweat: استارتر داره میره و ما ازین حرفا میزنیم تو تاپیک خدافظیش ... خیلی متوجه حرفتون نشدم ولی فک کنم درست گفتید.. فقط یکم گروه یکو دو و مثالشو خوب متوجه نشدم که ولش برای این تاپیک نیست. ناراحت نشید از حرفام شوخین. ممنون از کمکتون چشم همونکارو انجام میدم.
-
@آذرخش زندگیو هر طور دوس داشته باشی خودشو برات ارایش میکنه
-
@آذرخش موفق باشید
ولی بنظرم این راه سخت رو دارید برای خودتون بسیار سخت تر میکنید که کار درستی نیست. -
دیوانه همیشه به محل جرم برمیگردد :|
-
اولا يادتون باشه كه نااميدي بزرگترين حربه ي شيطانه و اما علي (ع) هم گفتن كه نااميدي بزرگترين گناهه .
ضمنا توي اين مسير ميشه از همه چي رد شد اما نااميدي چراغ قرمزه كه هيچ راه عبوري ازش نداريد . پس همينجا نااميدي رو بفرستيد بره پي كارش .
در مورد موبايل . ببنيد من تو اين يه سال بارها و بارها روش هاي مختلفي رو آزمون و خطا كردم تا ببينم بهترين روش چيه و خداروشكر تو خيلي از موارد بهش رسيدم .
موبايل يكي از مخرب ترين چيزها توي اين مسيره .
من يه مدت روي همين امتحان ميكردم . مثلا يه مدت موبايلم رو خاموش كردم و يه مدت همزمان با درس خوندن پيام هم ميدادم .
تو روش اول تمركز فوق العاده بالايي داشتم تا حدي كه با جرئت به همه ميگفتم بازده مطالعاتي من 100 درصده .
اما تو روش دوم ميشد مثلا درسي كه تو نيم ساعت بايد تموم ميشد رو توي 1/5 ساعت ميخوندم و با بازده زير 50 درصد .
خب كدوم بهتره ؟ قطعا اوليش . و از طرفي خيلي از اطرافيانم رو ميديدم كه گوشي هاشون روشنه و باهاش كار ميكنن.
نتيجه ش چي شد ؟ اين شد كه من شدم رتبه 1 شهر و نفر دوم تو دخترا 250 رتبه با من فاصله داره .
حالا در پايان چي ؟ من ميتونم الان از گوشيم استفاده كنم اما آيا اون ميتونه الان رتبه ي 59 بگيره ؟ نه نميتونه ...
براي رسيدن به هدفهاي بزرگ بايد از يه سري وابستگي ها گذشت . سخته اما ممكنه . من خودم خيلي به نت وابسته بودم و خصوصا آيريسك .
اما منطقي فكر كردم و از آيريسك خداحافظي كردمو ديگه نيومدم . قاطعانه . اما يه نفر ديگه بود كه هي خداحافظي ميكرد و لي 2 روز بعد ميومد تو سايت و از صبح تا شب اينجا بود.
حالا چي شد ؟ آيا آيريسك تموم شد ؟ آيا اين 1 سال كه نيومدم چيزي ازم كم شد ؟ چيزي رو از دست دادم ؟ نه...چيزي رو هم بدست آوردم.
چي رو ؟ رتبه 2 رقمي كنكور رو ... رتبه 1 شهر رو ... ارزش و اعتبار رو ... ببينيد چقدر اعضاي سايت برام ارزش قائلن . چون ميتونم كمك شون كنم . چون مفيدم اما اون زمان اگه ميموندم هيچوقت نميتونستم مفيد باشم.
يادمه اواسط سال يه فيلمي گذاشته بود به اسم آواي باران كه 99 درصد بچه ها ميديدن اونو . اما من از مهر كلا تلويزيون رو تعطيل كرده بودم .
حالا نتيجه ش چي شد ؟ رتبه 1 شهر مال من شد و دوباره شبكه ي آي فيلم داره آواي باران رو پخش ميكنه و من با خيال راحت ميتونم بشينم اين فيلم رو ببينم.
حالا شما هم گوشي رو بذاريد كنار . اولش سخته اما كم كم عادت ميكنيد . دقيقا به خاطر همينه كه گفتم از الان بايد عادت بديد كه كاراي جانبي رو ترك كنيد.
يه چيزي ميگم شايد باور نكنيد . بعد از اين همه مدت با توجه به اون وابستگي كه به گوشي و نت داشتم ، بعد از اتمام كنكور ديگه اصلا دلم نيمخواست گوشيمو روشن كنم يا بيام نت !
پس همه چي به عادت تون بستگي داره . خودتون منطقي تصميم بگيريد . آيا سالهاي ديگه نميتونيد از موبايل استفاده كنيد ؟ چرا مي تونيد ...
اما آيا سال هاي ديگه مي تونيد به رتبه ي خوب كنكور برسيد ؟ نه...
اميدوارم حرفام مفيد باشه و اگه بازم كمكي خواستيد من در خدمتم.
موفق باشيد
زهره تاج ابادی رتبه 59 کنکور
-
سوال درسی دلیل محکمی واسه برگشتن نبود
دوباره خوندم یادداشتمو و دوباره خودم شدم
هویت من ارتباط رسمی و کوتاه با آقایون رو میطلبه
و هدر ندادن سرمایه ی عمرم
و وحدت درون
که هر سه ش با حضور در انجمن سلب شد از من
دیگه اشتباهات تکراریو تکرار نمیکنم
مقصد مشخصه
مسیر هم مشخص
واقعا آدم اینجا بودن نیستم
خدانگهدار همگی
یاعلی -
بنده ی خدا
طوری میگی ادم اینجا نیستم...انگار اینجا چیه؟
هرچی ب گردن انجمن ننداز...مقصر فقط خوده خودتیییییی
وقتی خودت نمیتوونی تایم مشخصی از نت استفاده کنی گناه انجمن چیه؟
امیدوارم فردا دوباره نیایی !!و اینو هم گردن انجمن نندازی -
بنده ی خدا
ان شاالله موفق باشی و دوباره دنبال بهونه نباشی