شــآدکــَــده ی جــوکــیـســـــم
-
سلام دوستااااااااان این تاپیک واسه اینه که تا میتونیم شاد باشیم،هرکی از درس خسته شد یا چیز دیگه،واسه زنگ تفریح بیاد اینجا شاد بشه انرژی بگیره،جوک یا سوتی های خنده دار یا هرچیز خنده دار دیگه رو اینجا بنویسیم :smiling_face_with_open_mouth_smiling_eyes:
-
@tajrobi-nil در شــآدکــَــده ی جــوکــیـســـــم گفته است:
واقعا خیلی دردناکه…
.
.
.
این همه زحمت می کشی هفته رو تموم میکنی
دوباره یکی دیگه شروع میشه!
-
سلام دوستااااااااان این تاپیک واسه اینه که تا میتونیم شاد باشیم،هرکی از درس خسته شد یا چیز دیگه،واسه زنگ تفریح بیاد اینجا شاد بشه انرژی بگیره،جوک یا سوتی های خنده دار یا هرچیز خنده دار دیگه رو اینجا بنویسیم :smiling_face_with_open_mouth_smiling_eyes:
-
سلام دوستااااااااان این تاپیک واسه اینه که تا میتونیم شاد باشیم،هرکی از درس خسته شد یا چیز دیگه،واسه زنگ تفریح بیاد اینجا شاد بشه انرژی بگیره،جوک یا سوتی های خنده دار یا هرچیز خنده دار دیگه رو اینجا بنویسیم :smiling_face_with_open_mouth_smiling_eyes:
-
ﺗﻮ ﺍﺗﻮﺑﻮﺱ ﺩﻭﺗﺎ ﺧﺎﻧﻢ ﺩﻋﻮﺍﺷﻮﻥ ﻣﯿﺸﻪ ﻭﺍﺳﻪ ﻧﺸﺴﺘﻦ ﺭﻭ ﯾﻪ ﺻﻨﺪﻟﯽ..
ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﻣﯿﮕﻪ: ﺍﻭﻧﯽ ﮐﻪ ﻣﺴﻦ ﺗﺮﻩ ﺑﺸﯿﻨﻪ..
ﻭ ﺍﯾﻨﮕﻮﻧﻪ ﺷﺪ ﮐﻪ ﻫﺮﺩﻭ ﺯﻥ ﺑﻪ ﻫﻢ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﺻﻨﺪﻟﯽ ﺗﺎ پاﯾﺎﻥ ﻣﺴﯿﺮ ﺧﺎﻟﯽ ﻣﺎﻧﺪ!!!
-
ي سوال بد جور ذهنمو در گير کرده:
تو قسمت جا تخم مرغي و جا کره اي يخچال خونه شما هم پر از پماد و قرص و شربت و دارو هس يا فقط تو خونه ما اينطوريه؟!
-
سلام دوستااااااااان این تاپیک واسه اینه که تا میتونیم شاد باشیم،هرکی از درس خسته شد یا چیز دیگه،واسه زنگ تفریح بیاد اینجا شاد بشه انرژی بگیره،جوک یا سوتی های خنده دار یا هرچیز خنده دار دیگه رو اینجا بنویسیم :smiling_face_with_open_mouth_smiling_eyes:
بچه های فامیل دور ننه بزرگم جمع شده بودن،
ننه داشت از قدیما میگفت!
که یه دفعه زل زد تو چشم یکی از نوه هاش و پرسید:
عزیزم مگه عقد کردی؟
با تعجب جواب داد نه!
ننه روشو برگردوند و زیر لب گفت:
یاد اون زمون بخیر تا کسی خونه شوهر نمی رفت
نه ابروهاشو برمیداشت نه سرخاب سفیدآب میکرد…
بغل دستیش در گوشش گفت تا ننه نفهمیده پسری پاشو برو گمشو بیرون!
-
ي سوال بد جور ذهنمو در گير کرده:
تو قسمت جا تخم مرغي و جا کره اي يخچال خونه شما هم پر از پماد و قرص و شربت و دارو هس يا فقط تو خونه ما اينطوريه؟!
@negin7881 در شــآدکــَــده ی جــوکــیـســـــم گفته است:
ي سوال بد جور ذهنمو در گير کرده:
تو قسمت جا تخم مرغي و جا کره اي يخچال خونه شما هم پر از پماد و قرص و شربت و دارو هس يا فقط تو خونه ما اينطوريه؟!
مال ماهم اینطوریه
-
@negin7881 در شــآدکــَــده ی جــوکــیـســـــم گفته است:
ي سوال بد جور ذهنمو در گير کرده:
تو قسمت جا تخم مرغي و جا کره اي يخچال خونه شما هم پر از پماد و قرص و شربت و دارو هس يا فقط تو خونه ما اينطوريه؟!
مال ماهم اینطوریه
@miss-besharati در شــآدکــَــده ی جــوکــیـســـــم گفته است:
@negin7881 در شــآدکــَــده ی جــوکــیـســـــم گفته است:
ي سوال بد جور ذهنمو در گير کرده:
تو قسمت جا تخم مرغي و جا کره اي يخچال خونه شما هم پر از پماد و قرص و شربت و دارو هس يا فقط تو خونه ما اينطوريه؟!
مال ماهم اینطوریه
چرا واقعن؟؟
-
@miss-besharati در شــآدکــَــده ی جــوکــیـســـــم گفته است:
@negin7881 در شــآدکــَــده ی جــوکــیـســـــم گفته است:
ي سوال بد جور ذهنمو در گير کرده:
تو قسمت جا تخم مرغي و جا کره اي يخچال خونه شما هم پر از پماد و قرص و شربت و دارو هس يا فقط تو خونه ما اينطوريه؟!
مال ماهم اینطوریه
چرا واقعن؟؟
@negin7881 در شــآدکــَــده ی جــوکــیـســـــم گفته است:
@miss-besharati در شــآدکــَــده ی جــوکــیـســـــم گفته است:
@negin7881 در شــآدکــَــده ی جــوکــیـســـــم گفته است:
ي سوال بد جور ذهنمو در گير کرده:
تو قسمت جا تخم مرغي و جا کره اي يخچال خونه شما هم پر از پماد و قرص و شربت و دارو هس يا فقط تو خونه ما اينطوريه؟!
مال ماهم اینطوریه
چرا واقعن؟؟
آره واقعا..
-
ایرانیه میره پاریس میبینه یه مردی به زنش میگه اون خورشیدو میبینی؟
زنه میگه آرهفرانسویه به زنش میگه تو واسم مثل اونی.
مرد ایرانی میاد ایران میگه بذارزنمو خوشحال کنم
به زنش میگه تو اون خورشیدو میبینی
زنش میگه پ نه پ مثه ننت کورم!!!
ینی آدم بغض گلوشو میگیره وقتی این همه محبت رو میبینه.... -
ایرانیه میره پاریس میبینه یه مردی به زنش میگه اون خورشیدو میبینی؟
زنه میگه آرهفرانسویه به زنش میگه تو واسم مثل اونی.
مرد ایرانی میاد ایران میگه بذارزنمو خوشحال کنم
به زنش میگه تو اون خورشیدو میبینی
زنش میگه پ نه پ مثه ننت کورم!!!
ینی آدم بغض گلوشو میگیره وقتی این همه محبت رو میبینه....@negin7881 در شــآدکــَــده ی جــوکــیـســـــم گفته است:
ایرانیه میره پاریس میبینه یه مردی به زنش میگه اون خورشیدو میبینی؟
زنه میگه آرهفرانسویه به زنش میگه تو واسم مثل اونی.
مرد ایرانی میاد ایران میگه بذارزنمو خوشحال کنم
به زنش میگه تو اون خورشیدو میبینی
زنش میگه پ نه پ مثه ننت کورم!!!
ینی آدم بغض گلوشو میگیره وقتی این همه محبت رو میبینه....وایی.خخخخ
-
بچه های فامیل دور ننه بزرگم جمع شده بودن،
ننه داشت از قدیما میگفت!
که یه دفعه زل زد تو چشم یکی از نوه هاش و پرسید:
عزیزم مگه عقد کردی؟
با تعجب جواب داد نه!
ننه روشو برگردوند و زیر لب گفت:
یاد اون زمون بخیر تا کسی خونه شوهر نمی رفت
نه ابروهاشو برمیداشت نه سرخاب سفیدآب میکرد…
بغل دستیش در گوشش گفت تا ننه نفهمیده پسری پاشو برو گمشو بیرون!
@tajrobi-nil در شــآدکــَــده ی جــوکــیـســـــم گفته است:
بچه های فامیل دور ننه بزرگم جمع شده بودن،
ننه داشت از قدیما میگفت!
که یه دفعه زل زد تو چشم یکی از نوه هاش و پرسید:
عزیزم مگه عقد کردی؟
با تعجب جواب داد نه!
ننه روشو برگردوند و زیر لب گفت:
یاد اون زمون بخیر تا کسی خونه شوهر نمی رفت
نه ابروهاشو برمیداشت نه سرخاب سفیدآب میکرد…
بغل دستیش در گوشش گفت تا ننه نفهمیده پسری پاشو برو گمشو بیرون!
واییییییی خخخخخخخخخ
-
-
دکتر برای يه بنده خدائی شياف تجويز کرد ، يارو رفت و يکهفته بعد اومد گفت آقای دکتر حالم خوب نشد بدتر هم شدم گفت چرا ، گفت نميدونم تا اين کپسول ها که دادين را ميخورم دلم آشوب ميشه
-
دکتر برای يه بنده خدائی شياف تجويز کرد ، يارو رفت و يکهفته بعد اومد گفت آقای دکتر حالم خوب نشد بدتر هم شدم گفت چرا ، گفت نميدونم تا اين کپسول ها که دادين را ميخورم دلم آشوب ميشه
@DR-moein در شــآدکــَــده ی جــوکــیـســـــم گفته است:
دکتر برای يه بنده خدائی شياف تجويز کرد ، يارو رفت و يکهفته بعد اومد گفت آقای دکتر حالم خوب نشد بدتر هم شدم گفت چرا ، گفت نميدونم تا اين کپسول ها که دادين را ميخورم دلم آشوب ميشه
خبر از دکتره نداری؟!!
-
طرف خودشو میمالیده به سپر ماشین ! میگن چی کار میکنی بابا, میگه دارم اوقاتمو سپری میکنم
:smiling_face_with_open_mouth_cold_sweat: -
تو راهپیمایی امروز یه دخترِ پرچم ایرانو با ماژیک کشیده بود رو صورتش !
پریدم پرچم رو بوس کنم
با کیفش محکم کوبید تو ملاجم !؟!
.
.
.ایا این بود احترام به پرچم !؟
ایا چنین برخوردی با یک شخص وطن پرست صحیح است!؟ -
از یارو میپرسن تو از زنت میترسی؟
میگه: کی؟ من؟ هه
چرا بترسم؟
اتومو کردم، ظرفارم شستم
گردگیریمم تموم شده
بچه رو هم عوض کردم
غذاشم دادم
دیگه از چی بترسم؟کسی میترسه که کاراش مونده باشه
-
من حداقل 14حقیقت رو راجع به شما میدونم...
- الان بیداری
- گوشیت روشنه
- یه انسان هستی
- داری pm منو میخونی
- تو نمیتونی وقتی زبونت بیرونه بگی ژ
- الان داری امتحان میکنی
- الان خندت گرفت
- اصلا ندیدی که عدد6رو جا انداختم
- الان برگشتی چک کنی ببینی جا انداختم یا نه
- الان باز خندیدی
- نمیدونی که من یه عدد رو هم چندبار نوشتم
- الان چک کردی ببینی کدومه
- پیداش نکردی داری میخندی