️
️
اطلاعیه ثبت‌نام ایجاد و ترمیم سابقه تحصیلی
رتبه های تک رقمی کنکور۹۸
-
کلاس پنجم بودم،معلم ورزش اومد پا تخته نوشت؛
«قلعه گیری چیست؟»
هرکی جواب داد تو برگه بنویسه بهم بده،هرکلاسی ده نفری بلد بودن،همه رفتیم توی نمازخونه،ی ردیف شطرنج چید،گفت همزمان با همتون بازی میکنم هرکی ازم ببره میفرستمش مسابقات شطرنج...من شطرنجم خیلی خوب بود (اینو بعدا فهمیدم!!!!)چند دقیقه نگذشت بردمش...واسه مسابقات صبح باید ی آدرسی میبودم،مسابقات شروع شد...
گفتن این لباس زرد ک افتادی باش چند دوره قهرمانه! روبه روم ک نشست
گفت؛
ببین به تعداد حاصل ضرب خانه های این شطرنج من تکنیک بلدم!!!دوس داری با چه روشی ببرمت؟ناپلئونی بزنم بت خوبه؟!کم وقتم هم میگیری اینطوری...
کپ کرده بودم،من ی پسربچه ی ساده و تنها از ی مدرسه ابتدایی نابود ک حتی معلمم بام نبود!!،و حتی شطرنجم کسی یادم نداده بود(خوندم قبلا نگاه دست این و اون کرده بودم بچگی)،اون فقط قبل مسابقه دونفر ک بهشون میگ استاد کنارش بودن و دائم داشتن حرف میزدن باش،ازدم اونجا میشناختنش آقای فلانی و...
پیش خودم میگفتم نگاه ببین چندتا فقط استاد داره،این همه تکنیک ک میگ،این همه دوره مسابقات و هزار چیز دیگ،تو حتی....
من باختم به طرز وحشتناکی...
شب اومدم خونه حتی بدون هیچ حس ناراحت کننده ای چون تفکرم این بود اون حقش بود!!!
من باختم نه واسه اینکه اون بهتر بود
نه،چون بهم القا کردن«تو محکومی به باخت»...
بعدها فهمیدن فن ناپلونی همونی بود ک من به معلم ورزشم زده بودم و ازش بردم !! اما فقط اسمشو نمیدونستم!الانم وضع همینه،ی عده دائم از کلاس و مشاورهای انچنانی و تکنیک های فلان و...واست میگن...
درحالیکه چه کشکی چه آشی!ی سری فرعیات ک خودت اگ خوب بخونی به هزاران برابرش میرسی!(ک قبلا توی ی پست همینجا توضیحش دادم کامل)
نذار الکی محکومت کنن ،جایگاتو بگیرن!الکی نکش کنار...
و حقیقت اینه ازشون برتری،باهوش تری،با استعدادتری،پس جون هرکی دوس داری بهونه الکی نیار،بزرگشون نکن،خودتو ببین،چرا ببازی؟!
چون اونا فک میکنن برندن و تو بازنده؟!و تلاش نکرده کنار میکشی!همین؟!
میشینه رو کتاب اما با حالت رخوت،لم داده،خواب آلود،با تفکر شکست...
هروقت با تموم توانت وارد شدی،میفهمی کسی نمیتونه جلوتو بگیره...زندگی بعضیا مثل نمودار های تابع نماییه،ی قسمتی دائم زیرن یه دفعه میان بالا...وقتی نمودار میاد بالا ک از x=0 میگذره!یعنی وقعتیکه درونشو مثل صفر خالی کرد از هوس،تنبلی خواب سستی و...!
بشین آروم منطقی فک کن،حساب کن کجای‌راهی،چقدر مونده چقدر اومدی،چقدر خطا داشتی و... وبرنامه بچین واسه موفقیتت!
ی ماشینو میشه تایجایی هول داد اما اگ بخواد مسافت طولانی رو بره باید موتورشو روشن کنه...ژن خودتنظیمگرتو فعال کن!هرشب خودتو چک کن کجای مسیری،
'خودت بمب انگیزه ی خودت باش'
و رو پات وایسا!
اگ تنهایی از تنهایی نترس،هرکسی ی قسمتی از زندگیشو باید تنها بره،راهشو جدا کنه و درگیر احساس نشه،مثل یه بچه اهوی وحشت زده نباش ک دائم دنبال پناهگاهه،مثل ی پلنگ باش ک آروم ،حتی توی سخت ترین ، سردترین و طوفانی ترین شبا، سیاهی ها رو میشکافه و به نوک قله فک میکنه...
به امید موفقت هممون:) -
یعنی بدترین وضع کنکورو داریم امسال ما نظام قدیما
از ی طرف سهمیمون برحسب جمعیته(کمتره)و فارغای رشته های دیگ مثل ریاضی(مهندسیاشون و..) و ...میفتن باما،تموم پیر!های کنکور ؛طرف هفت هشت سال کنکور داده و الان میدونه اخرین فرصتشه،میفتن با ما،تاثیر قطعی معدل و...از ی طرف نمیشه امید ب کنکور مجدد بست با این همه تغییر کتاب.
باید از بین این همه غول ک افتادن بین ما نظام قدیما اومد بالا،و تک شد،کار سختیه اما نشد نی،
#باید متفاوت از دیروز زندگی کرد و گذشته رو تکرار نکرد و برای یبارم شده تموم قد مقابل خودمون وایسیم
ب‌قول بیدل
بحرتوفان جوشی وپرواز شوخی موج‌تست
مانده‌ای‌افسرده ولب‌خشک چون‌ساحل چرا -
کلاس پنجم بودم،معلم ورزش اومد پا تخته نوشت؛
«قلعه گیری چیست؟»
هرکی جواب داد تو برگه بنویسه بهم بده،هرکلاسی ده نفری بلد بودن،همه رفتیم توی نمازخونه،ی ردیف شطرنج چید،گفت همزمان با همتون بازی میکنم هرکی ازم ببره میفرستمش مسابقات شطرنج...من شطرنجم خیلی خوب بود (اینو بعدا فهمیدم!!!!)چند دقیقه نگذشت بردمش...واسه مسابقات صبح باید ی آدرسی میبودم،مسابقات شروع شد...
گفتن این لباس زرد ک افتادی باش چند دوره قهرمانه! روبه روم ک نشست
گفت؛
ببین به تعداد حاصل ضرب خانه های این شطرنج من تکنیک بلدم!!!دوس داری با چه روشی ببرمت؟ناپلئونی بزنم بت خوبه؟!کم وقتم هم میگیری اینطوری...
کپ کرده بودم،من ی پسربچه ی ساده و تنها از ی مدرسه ابتدایی نابود ک حتی معلمم بام نبود!!،و حتی شطرنجم کسی یادم نداده بود(خوندم قبلا نگاه دست این و اون کرده بودم بچگی)،اون فقط قبل مسابقه دونفر ک بهشون میگ استاد کنارش بودن و دائم داشتن حرف میزدن باش،ازدم اونجا میشناختنش آقای فلانی و...
پیش خودم میگفتم نگاه ببین چندتا فقط استاد داره،این همه تکنیک ک میگ،این همه دوره مسابقات و هزار چیز دیگ،تو حتی....
من باختم به طرز وحشتناکی...
شب اومدم خونه حتی بدون هیچ حس ناراحت کننده ای چون تفکرم این بود اون حقش بود!!!
من باختم نه واسه اینکه اون بهتر بود
نه،چون بهم القا کردن«تو محکومی به باخت»...
بعدها فهمیدن فن ناپلونی همونی بود ک من به معلم ورزشم زده بودم و ازش بردم !! اما فقط اسمشو نمیدونستم!الانم وضع همینه،ی عده دائم از کلاس و مشاورهای انچنانی و تکنیک های فلان و...واست میگن...
درحالیکه چه کشکی چه آشی!ی سری فرعیات ک خودت اگ خوب بخونی به هزاران برابرش میرسی!(ک قبلا توی ی پست همینجا توضیحش دادم کامل)
نذار الکی محکومت کنن ،جایگاتو بگیرن!الکی نکش کنار...
و حقیقت اینه ازشون برتری،باهوش تری،با استعدادتری،پس جون هرکی دوس داری بهونه الکی نیار،بزرگشون نکن،خودتو ببین،چرا ببازی؟!
چون اونا فک میکنن برندن و تو بازنده؟!و تلاش نکرده کنار میکشی!همین؟!
میشینه رو کتاب اما با حالت رخوت،لم داده،خواب آلود،با تفکر شکست...
هروقت با تموم توانت وارد شدی،میفهمی کسی نمیتونه جلوتو بگیره...زندگی بعضیا مثل نمودار های تابع نماییه،ی قسمتی دائم زیرن یه دفعه میان بالا...وقتی نمودار میاد بالا ک از x=0 میگذره!یعنی وقعتیکه درونشو مثل صفر خالی کرد از هوس،تنبلی خواب سستی و...!
بشین آروم منطقی فک کن،حساب کن کجای‌راهی،چقدر مونده چقدر اومدی،چقدر خطا داشتی و... وبرنامه بچین واسه موفقیتت!
ی ماشینو میشه تایجایی هول داد اما اگ بخواد مسافت طولانی رو بره باید موتورشو روشن کنه...ژن خودتنظیمگرتو فعال کن!هرشب خودتو چک کن کجای مسیری،
'خودت بمب انگیزه ی خودت باش'
و رو پات وایسا!
اگ تنهایی از تنهایی نترس،هرکسی ی قسمتی از زندگیشو باید تنها بره،راهشو جدا کنه و درگیر احساس نشه،مثل یه بچه اهوی وحشت زده نباش ک دائم دنبال پناهگاهه،مثل ی پلنگ باش ک آروم ،حتی توی سخت ترین ، سردترین و طوفانی ترین شبا، سیاهی ها رو میشکافه و به نوک قله فک میکنه...
به امید موفقت هممون:)revival
بسیار عالی -
face_with_cold_sweat:
[0_1544191967880_#خودت!.3gp](در حال بارگذاری 100%) : -
face_with_cold_sweat:
[0_1544191967880_#خودت!.3gp](در حال بارگذاری 100%) :فاطمه ـ بوشهر فاطمه جان بارکذاری کامل نشده
-
اینو از تاپیک بقلی«مقاله»کش رفتم
اگر میخواهید در کنکور قبول شوید مثل یک کنکوری رفتار کنید
نمیشه تا شب توی اینستا و آلا و چت و... بود و انتظار داشت ک...revival در رتبه های تک رقمی کنکور۹۸ گفته است:
اینو از تاپیک بقلی«مقاله»کش رفتم
اگر میخواهید در کنکور قبول شوید مثل یک کنکوری رفتار کنید
نمیشه تا شب توی اینستا و آلا و چت و... بود و انتظار داشت ک...کش رفتن اصلا کار خوبی نیست
مواظب باشین استارتر تاپیک همسایه مورد پیگرد قانونی قرارتون نده
البته با توجه به کلی متن خوب که اینجا دارید اشکالی نداره
متشکر بابت تموم متن های این چند وقته
عالین : )
این یک حقیقته : برای موفق شدن تو‌کنکور باید حرفه ی درس خوند ،جدی وکاملا جدی ....نه که هر وقت دل خواست وهر جور که شد -
-
ایهام در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
اگه به من بگن زيباترين واژه اي که يادگرفتي چيه؟
ميگم
پذيرشه...
پذیرش يعني
پذيرفتن شرايط با تمام سختي هاش
پذيرش يعني
پذيرفتن آدما با تمام نقص هاشون
پذيرش يعني
پذيرفتن اینکه مشکلات هست و بايد به مسير ادامه داد
پذيرش يعني
پذيرفتن اينکه گاهي من هم اشتباه ميکنم
پذيرش يعني
پذيرفتن اينکه من کامل نيستم
پذيرش يعني
پذيرفتن اينکه هيچ کس مسئول زندگي من نيست
پذيرش يعني
پذيرفتن اينکه از ديگران انتظاری نداشته باشیموداشتن پذيرش توي زندگي
يعني پايان دادن به تمام دعواها ، اختلاف ها و جدل ها !!!!ایهام
با اجازت
-
-
maryamii سلام راستش حرفاتونو خوندم خیلی تحت تاثیر قرار گرفتم خاستم منم چیزای بگم کوچیکتر ازاونیم ک بخام تحت تاثیر قرار بدم راستش ما خدای خودمونو فراموش کردیم فراموش کردیم اره خودش گفته تو هرچی میخای بگو من بهت میدم کاش ما ادما همه چیزمونو از خدا بخایم نه برا کنکور برا همچی مگ ما چیزی غیر از خدا روی زمین داریم یادمونو رفته اصن کی مارو بو جود اورده چقد دوریم ازش چقد ناشکری کردیم چقد...نمیخام انگیزه کنکوری بدم نمیگم خودم من فرشتم نه منم مث همه تو حدیث قدسی هست ک خدا میگهاگ بنده من بدونه چقدرررر دوسش دارم میمیره فک کنین دیگ چی از این بهتر دیگ چی از این....تو سوره اعراف ایه128خدا میگه ک زمین از ان خداست ان را ب هرکس از بندگانش ک بخواهد میدم دیگ خدا چجوری ب ما بگه ما اونقدر ازش خاستیم ینی ی چیز دیگ نمیدونم حدیث مال کیه ولی خدا ب نسبتی که ما گمان میکنیم برایمان کار انجام میدهد.دقیقا همان قدر برایمان کار انجام میدهد یکم فکر کنین ما چی خاستم چقد ایمان داشتیم ب خدا.حدیث پیامبرقسم ب خدایی ک معبودی جز اونیست هرگاه بنده ی مومنی حسن ظن به خدا داشته باشد خدانزد گمان بنده ی مومن خویش است زیرا خداوندکریم است و تمام نیکی هابه دست اوست حیا میکند از اینک بنده ی مومنش حسن ظن ب او داشته باشد سپس او گمان و امید اورا ناکام کندبنابراین حسن ظن ی خدا داشته باشید و ب سوی او رقبت کنید ی مدت اینجوری باشین ببین حالتون چجوری میشه اگ چیزی از خدا میخاین مثلا کنکور قبول شین باید یقین داشته باشین ک خدا جواب تلاشتونومیده این یقینه کارهرکسی نیس برای چیزای کویچک از خدا بخاین ببیند چ معجزه ای میشه براتون......باخداباش پادشاهی کن
-
maryamii قانون جذیم یکم خوندم ادم ب هرچیزی فکرکنه همون میشه هرررررررچیزی اینم تو قران اثبات شده ب اندازی فکرت خدا برات کار انجام میده خدا بدیو برا هیشکی نمیخاد کافیه ازش بخاین اعتماد کنین جز خدا چیزی نداریم اینو بفهمیم
-
این پست پاک شده!
-
-
-
اینم واسه اونک قول دادم پستای آخر نباشه...
این ۶ ماه واسه ما نظام قدیما،آخرین شیش ماه این دوره زندگیمون میشه!
و البته نظام جدیدا هم!ک نخوندنشون و توهم سال بعد چه خطای جبران ناشدنی میشه
۶ ماهی ک دیگ هیچ جبرانی توش نیست،این ثانیه ک دارم مینویسم و میره ،بین زنجیرای کلماتم گیر میکنه و هیچوقت برنمیگرده،هیچ چیز بدست نمیاد مگ اینک واسش قربانی داد،ماها چی ها رو قربانی چی میکنیم؟!...ماها خیلی اوقات توی توهمیم،زنجیرای الکی به دست و پامون میبنیدم،احساساتمون رو توشون میدمیم و مثل آتیشای زیر خاکستر وقتی گُر گرفتن ی خاکستر ازمون میمونه...ساعتها کارهای بیهوده،هزاران خطا،هزاران توهم،هزاران ....
اره گاهی پر از بغضی،گاهی ترس،گاهی هرچی میکنی نمیشه خوند گاهی پر از حس های...
ی منطقه ی امن ایجاد کن واسه خودت توی ذهنت ک هرچی شد تو باید کار خودتو بکنی...نمیشه همون ادم گذشته باشی و انتظار داشته باشی سرنوشتت عوض شه،اره تغییر سخته اما اخرش شیرین میشه...
میشه تا اخر تلاش کرد و اخرش جشن و شادی و... یا ی حسرت دیگ بزنی وسط پیشونی زندگیت و گریه و..
میشه انقدر بخونی ک فقط توی دفترچه ی انتخاب رشتت یی باک ی دانشگاه بزنی اونی ک دوسش داری،و میتونه این شیش ماه هم مثل قبل بگذرونی و ی شهر دور،ی دانشگاه داغون ی رشته داغونتر...
اره یه جایی پرت شدی توی دره های عمیق،وسط بغض و خون میبنی ک روی خط الرئس کوه یه عده دارن میرن،ادمایی ک هیچی ازشون کم نداشتی شاید هزار بهونه خودتو اروم کنی اما حقیقتو ته قلبت گوش کن...میخوای هنوز این ته بمونی؟!
نمیدونم چی از خودت توی ذهنته،این تصور شکست و... رو میتونی تا وقتی پیر شدی نگه داری یا عوضش کنی ،نه با توهم و حرف ،با عمل کردنت!
میتونی تا اخر عمر شکست بخوری،یا دیگ بگی بسه!بسه!بسههههههه،و پای حرفت بمونی و همه چی رو تغییر بدی،شاید استخونات خورد شه اما با تیکه هاش بعدش ی ادم جدید میسازی!میتونی پایان بدی ب تموم این....
اگ خودت فکری به حال خودت نکنی کسی نمیتونه کمکی کنه بهت...
کمتر از ی هفته مونده شروع زمستان،میشه همه چی رو درست کرد اگ تصمیم بگیری همه چی‌رو تحمل کنی و ...
(وهرکی ک بعدا متنو میخونه،ماها سالها و... بدون تا خودتو عوض نکنی سرنوشت قبلت تکرار میشه و وقتی عوض شدی ب مطلوب خودت، تازه زندگیت شروع میشه و این لحظه رو بسم الله بگو،چشم ببند رو خیلی چیزا،بزار از درد و بغض مثل الان یکی تیکه تیکه شی ولی ؛نه بگو!
)
یاعلی...
