هرچی تو دلته بریز بیرون 3
-
-
@Syner در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
فااطمه دقیقا منم با اون کتاب شروع کردم و چون ثبات نداشتم پایه های ستون های در حال شکل گیریمم خراب کرد
باید ببینین قراره به کجا برسه مسیری ک انتخاب میکنید اول مسیرو بشناسید بعد منبع انتخاب کنید براش و بعد به یه هویت واحد برسین درواقع پایه های ستون های در حال شکل گیریتونو از نو بسازید ولی انقدر محکم بسازیدش ک خراب نشه هیچوقت
فااطمه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
@Syner در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
فااطمه دقیقا منم با اون کتاب شروع کردم و چون ثبات نداشتم پایه های ستون های در حال شکل گیریمم خراب کرد
باید ببینین قراره به کجا برسه مسیری ک انتخاب میکنید اول مسیرو بشناسید بعد منبع انتخاب کنید براش و بعد به یه هویت واحد برسین درواقع پایه های ستون های در حال شکل گیریتونو از نو بسازید ولی انقدر محکم بسازیدش ک خراب نشه هیچوقت
اینکه اول مسیرو انتخاب کنیم بعد منبع یه ایراد بهش وارده و اون اینکه خود اون مسیر منطبق بر چه معیاری انتخاب میشه؟ اگر بنا باشه به پاره ای از الهامات یا عقاید جمعی دامن بزنیم این احتمال هم وجود داره که از تعصب پیروی کنیم. موافقم که باید تقدم و تاخر قائل شد برای مطالعه ی کتابها . اما این محکم ساختن ستون عقاید و بعد از اون اقدام کردن به مطالعه کمی نامعقول به نظر میرسه. هرچند متداول و مرسومه!
-
اعتراف میکنم پست بالارو چن بار خوندم فک کردم مسیر، منبع ،تعصب ، عدم تقدم تاخر،کدوم اوله کدوم بعده
مشکل از منه قاطی کردم
-
اکالیپتوس من کل دیشبو بیدار بودم یعنی بیشتر از یک ونیم روز . هیچ بعید نیست ایراد از طرف من باشه
اگه لازمه جاییشو توضیح بدم درخدمتم(:صوفی نه پست در پست شد خطوط فکریم بهم ریخت
پیشنهاد میکنم امشب حتما بخوابید بعد 12 بیدار نباشید به فکر سلامتیتونم باشید ...
مثلا اینجاکه گفتین
این محکم ساختن ستون عقاید و بعد از اون اقدام کردن به مطالعه کمی نامعقول به نظر میرسه. هرچند متداول و مرسومه! -
بچه ها کسی که از ریاضی و فیزیک و شیمی هیچی نمیفهمه و تا حالا چیزی ازش نخونده باید از کجا و چطوری شروع کنه؟!
-
بچه ها کسی که از ریاضی و فیزیک و شیمی هیچی نمیفهمه و تا حالا چیزی ازش نخونده باید از کجا و چطوری شروع کنه؟!
supersmart
به نظرم از فیلمای آلا شروع کنید -
supersmart
به نظرم از فیلمای آلا شروع کنید -
supersmart
برای شما فیزیک استاد کازرانیان یا طلوعی
ریاضی استاد امینی
شیمی استاد آقاجانی -
supersmart
برای شما فیزیک استاد کازرانیان یا طلوعی
ریاضی استاد امینی
شیمی استاد آقاجانیromisa من امسال نمیتونم کنکور بدم
برای زیست شناسی نظام جدید کدوم دبیر خوبه؟!
استاد آقاجانی هم فکر میکنم فقط برای نظام قدیم داشته باشن -
romisa من امسال نمیتونم کنکور بدم
برای زیست شناسی نظام جدید کدوم دبیر خوبه؟!
استاد آقاجانی هم فکر میکنم فقط برای نظام قدیم داشته باشنsupersmart
استاد آقاجانی شیمی رو عالی گفتن حتی برای نظام جدید هم به نظر من میشه
برای جدید همه از استاد موقاری برای زیست تعریف میکنن -
supersmart
استاد آقاجانی شیمی رو عالی گفتن حتی برای نظام جدید هم به نظر من میشه
برای جدید همه از استاد موقاری برای زیست تعریف میکننromisa عاها ممنون از لطفتون : )
-
صوفی نه پست در پست شد خطوط فکریم بهم ریخت
پیشنهاد میکنم امشب حتما بخوابید بعد 12 بیدار نباشید به فکر سلامتیتونم باشید ...
مثلا اینجاکه گفتین
این محکم ساختن ستون عقاید و بعد از اون اقدام کردن به مطالعه کمی نامعقول به نظر میرسه. هرچند متداول و مرسومه!اکالیپتوس در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
صوفی نه پست در پست شد خطوط فکریم بهم ریخت
مثلا اینجاکه گفتین
این محکم ساختن ستون عقاید و بعد از اون اقدام کردن به مطالعه کمی نامعقول به نظر میرسه. هرچند متداول و مرسومه!اولا که راحت باش تو صحبت کردن لطفا خخخ
ثانیا ببین فاطمه میگه اول ستون عقیده ت رو محکم کن تا موقع مطالعه ی آثار فیلسوفی که مثلا خداباور نیست، دچار بحران سردرگمی نشی. من معتقدم اینکه یک نوشته میتونه آدمو به ژرفای تردید ببره کاملا درسته. و اینکه این تردید میتونه دودمان آدمو به باد بده(!) هم محتمله. ولی یه اشکالی وجود داره. ما اگه قرار باشه در مورد مسائل عقیدتی و ایدئولوژی ها به قطعیت و یقین برسیم ( ستون عقایدمونو محکم کنیم ) و بعد از اون با پیش داوری ها و گزینش های قضاوت شده و بر اساس استاندارد های از قبل تعیین شده شروع به مطالعه کنیم ، دوتا سوال مطرح میشه . اول اینکه اساسا دنبال چی هستیم؟ وقتی همه چیز از قبل معینه. خب جواب این سوال رو میشه اینطور داد که ما دنیال عمیق تر کردن عقایدمون و حتی وسعت بخشیدن به اونها هستیم. حالا سوال مهمتری پیش میاد . اون هم اینکه این مسیری که از قبل انتخاب شده و ما قراره به زحمت خودمون رو در چارچوب های معین اون حرکت بدیم، چطور انتخاب شده؟ آیا برای انتخاب همون مسیر ازبین چندین مسیر پیش رو و برای اطمینان حاصل کردن از درست بودن اون انتخاب، نیاز به مطالعه و تفکر و تعمق نداریم؟ پس چطور مطالعه رو ارجاع میدیم به بعد از محکم شدن عقاید؟ بدون مطالعه، چطور به اون شتون استحکام بخشیدیم؟ بر اساس شهود؟ بر اساس عقاید متداول؟ واقعا بر چه اساس؟ پس درسته که باید مراقب تقدم و تاخر مطالعه ی کتابها بود( یعنی تحقیق کرد که اول کدوم منبع مطالعه بشه ، بعد کدوم، بعد کدوم...) ولی کلیت مطالعه رو نمیشه به بعد محکم شدن عقاید موکول کرد. و آخرین عبارتهای پست قبلم هم اشاره به این داره که معتقدم این روشی که بهش اشاره شد اگرچه درست به نظر نمیرسه و به اندازه کافی عقلانی نیست ولی در جامعه به شدت مرسومه. یعنی عموم ابتدا عقایدی رو انتخاب میکنن بعد بر اساس اون عقاید دست به انتخاب میزنن . کسی هم نمیپرسه این عقاید از کجا اومدن و چطور از فردی به فرد دیگه اینقدر متفاوتن. و چطور کسی در موردشون تحقیق و تعمق نمیکنه. و چطور همه اینقدر مطمئنند!پ.ن: طولانی شد !
-
اکالیپتوس در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
صوفی نه پست در پست شد خطوط فکریم بهم ریخت
مثلا اینجاکه گفتین
این محکم ساختن ستون عقاید و بعد از اون اقدام کردن به مطالعه کمی نامعقول به نظر میرسه. هرچند متداول و مرسومه!اولا که راحت باش تو صحبت کردن لطفا خخخ
ثانیا ببین فاطمه میگه اول ستون عقیده ت رو محکم کن تا موقع مطالعه ی آثار فیلسوفی که مثلا خداباور نیست، دچار بحران سردرگمی نشی. من معتقدم اینکه یک نوشته میتونه آدمو به ژرفای تردید ببره کاملا درسته. و اینکه این تردید میتونه دودمان آدمو به باد بده(!) هم محتمله. ولی یه اشکالی وجود داره. ما اگه قرار باشه در مورد مسائل عقیدتی و ایدئولوژی ها به قطعیت و یقین برسیم ( ستون عقایدمونو محکم کنیم ) و بعد از اون با پیش داوری ها و گزینش های قضاوت شده و بر اساس استاندارد های از قبل تعیین شده شروع به مطالعه کنیم ، دوتا سوال مطرح میشه . اول اینکه اساسا دنبال چی هستیم؟ وقتی همه چیز از قبل معینه. خب جواب این سوال رو میشه اینطور داد که ما دنیال عمیق تر کردن عقایدمون و حتی وسعت بخشیدن به اونها هستیم. حالا سوال مهمتری پیش میاد . اون هم اینکه این مسیری که از قبل انتخاب شده و ما قراره به زحمت خودمون رو در چارچوب های معین اون حرکت بدیم، چطور انتخاب شده؟ آیا برای انتخاب همون مسیر ازبین چندین مسیر پیش رو و برای اطمینان حاصل کردن از درست بودن اون انتخاب، نیاز به مطالعه و تفکر و تعمق نداریم؟ پس چطور مطالعه رو ارجاع میدیم به بعد از محکم شدن عقاید؟ بدون مطالعه، چطور به اون شتون استحکام بخشیدیم؟ بر اساس شهود؟ بر اساس عقاید متداول؟ واقعا بر چه اساس؟ پس درسته که باید مراقب تقدم و تاخر مطالعه ی کتابها بود( یعنی تحقیق کرد که اول کدوم منبع مطالعه بشه ، بعد کدوم، بعد کدوم...) ولی کلیت مطالعه رو نمیشه به بعد محکم شدن عقاید موکول کرد. و آخرین عبارتهای پست قبلم هم اشاره به این داره که معتقدم این روشی که بهش اشاره شد اگرچه درست به نظر نمیرسه و به اندازه کافی عقلانی نیست ولی در جامعه به شدت مرسومه. یعنی عموم ابتدا عقایدی رو انتخاب میکنن بعد بر اساس اون عقاید دست به انتخاب میزنن . کسی هم نمیپرسه این عقاید از کجا اومدن و چطور از فردی به فرد دیگه اینقدر متفاوتن. و چطور کسی در موردشون تحقیق و تعمق نمیکنه. و چطور همه اینقدر مطمئنند!پ.ن: طولانی شد !