-
mohammad666666 دانی ز چه غنچه خون كند چهره ز شرم؟
زان روی كــه كـــار او گل انداختــــن است -
دیدی ای دل که غم عشق دگرباره چه کرد
چون بشد دلبر و بایاروفادار چه کرد -
تا دل هرزه گرد من رفت به چین زلف او
زان سفر دراز خود عزم وطن نمیکند -
mohammad666666 دلبری با دلبری دل از کفم دزدید و رفت هرچه کردم ناله از دل سنگدل نشنیدو رفت
-
وگر کنم طلب نیم بوسه صد افسوس
ز حلقه ی دهنش چون شکر فرو ریزد -
مریم عباسپور حیف یکم زود تایپ می کردم برنده بودم
-
mohammad666666 دانی که چرا سرنهان باتو نگویم طوطی صفتی طاقت اسرار نداری
-
در این ظلمت سرا تا که به بوی دوست بنشینم گهی انگشت بر دندان گهی سر بر سر زانو
-
ما و می و زاهدان و تقوی تا یار سر کدام دارد
-
@Mr-MILAD یاد روزی که به عشق تو گرفتار شدم از سر خویش گذرکرده سوی یار شدم
-
مریم عباسپور تو را من چشم در راهم شباهنگام که میگیرند شاخه ها رنگ سیاهی
-
@Mr-MILAD یکی را به سر برنهد تاج بخت یکی را به خاک اندر ارد زتخت
-
در آن شمایل مطبوع هیچ نتوان گفت جز این قدر که رقیبان تندخو داری
-
مریم عباسپورreplied to mohammad666666 on ۲۶ آذر ۱۳۹۷، ۲۰:۵۵ آخرین ویرایش توسط مریم عباسپور انجام شده
mohammad666666 دست طمع چو پیش کسان می کنی دراز پل بسته ای که بگذری از ابروی خویش
-
تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد وجود نازکت آزرده گزند مباد
-
زدانش به اندر جهان هیچ نیستتن مرده و جان نادان یکیست
پست 23195 از 24543