هرچی تو دلته بریز بیرون 3
-
صوفی ?(:
-
صوفی بخون
از نفس بدت ب خداپناه ببر
تو ک ادعای مردن داشتی میترسی ب خدا پناه ببری؟ -
@m__sadra__b میخواستم چند رو دیگه بیام با بچه های المپ گپ بزنم یه چیایی عم بگم بهشون
الان دارم فک میکنم بسه دیگه انقد ادعا بیایم پایین از منبر . بیشعورا حق ندارن ادعای فضل کنن
چی فک میکنم در مورد خودم؟؟صوفی ؟؟؟
-
@m__sadra__b میخواستم چند رو دیگه بیام با بچه های المپ گپ بزنم یه چیایی عم بگم بهشون
الان دارم فک میکنم بسه دیگه انقد ادعا بیایم پایین از منبر . بیشعورا حق ندارن ادعای فضل کنن
چی فک میکنم در مورد خودم؟؟صوفی یه لحظه خصوصی میری رو منبر؟!
-
صوفی ؟؟؟
@m__sadra__b
فهمیدنش انقد سخت بود؟
موضوع دبیر شاخ شهره که بعد مدتها زنگ میزنه میگه در به در دنبالته
کسی که هنوزم میگه ناراحته المپو ول کردم
کسی که تا یه ماه باهات حرف نزد از حرصی که سر المپ خورد ولی همون موقع زنگ زد با بابات حرف زد
موضوع منم که انقد نفهمم
آخریش و یکی از مهمتریناش همین امرو صبح
دارم بالا میارم از خودم -
@m__sadra__b
فهمیدنش انقد سخت بود؟
موضوع دبیر شاخ شهره که بعد مدتها زنگ میزنه میگه در به در دنبالته
کسی که هنوزم میگه ناراحته المپو ول کردم
کسی که تا یه ماه باهات حرف نزد از حرصی که سر المپ خورد ولی همون موقع زنگ زد با بابات حرف زد
موضوع منم که انقد نفهمم
آخریش و یکی از مهمتریناش همین امرو صبح
دارم بالا میارم از خودمصوفی خب اره(:
ولی الان فهمیدم فک کنم
... -
@نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

نکته تستیش به درد کنکوری های باهوش میخوره حتما
ممنون که انقد به فکر بچه هایی -
@M-an علیکم بالتصحیح الخواب

-
mohammadhassan
می بی -
#قانون_طبیعت، قسمت یک (از دو):
شخصیت محوری #بودیسم خدا نیست بلکه انسانیست به نام “سیدارتا گوتاما”. بر اساس سنت بودایی، گوتاما در حدود ۵۰۰ قبل از میلاد وارث یک پادشاهی کوچک در هیمالایا بود. این شاهزادهی جوان از رنج و مصائبی که در اطرافش میدید عمیقا متأثر میشد. میدید که مرد و زن و کودک و سالخورده همه نه فقط از مصیبتهای اتفاقی مثل جنگ و بیماریهای همهگیر بلکه همچنین از اضطراب و درماندگی و نارضایتی هم رنج میبرند که همگی بخشی جداییناپذیر از وضعیت انسان به نظر میرسند. مردم به دنبال ثروت و قدرت هستند و علم و مال میاندوزند، فرزند به دنیا میآورند، خانه و قصر میسازند. اما هرچه هم که بهدست آورند هرگز راضی و خشنود نیستند. کسانی که در فقر زندگی میکنند آرزوی ثروت دارند. کسانی که یک میلیون دارند آرزوی ۲ میلیون میکنند. کسانی که ۲ میلیون دارند آرزوی ده میلیون میکنند. حتی ثروتمندان و مشاهیر هم به ندرت خشنود هستند. آنها هم گرفتار اندوه و نگرانی هستند، تا اینکه بیماری و پیری و مرگ نقطهی پایانی تلخ بر زندگیشان میگذارد. هر آنچه آدمی بیندوزد همچون دود ناپدید میشود. زندگی، رقابتی بیرحمانه است. اما چه طور میتوان از آن رها شد؟
گوتاما در ۲۹ سالگی، نیمه شبی قصر و خانواده و مایملک خود را رها کرد و همچون خانهبهدوشان سراسر شمال هند را به دنبال راهی برای فرار از رنج زیر پا گذاشت. او از معابد هندو دیدار کرد و پای صحبت مرشدان نشست، اما هیچ چیز به کلی تسکیناش نداد و همواره اثری از نارضایتی در خود احساس میکرد. ولی مایوس نشد و عزم خود را جزم کرد که خودش درباره رنج تحقیق کند، تا اینکه به روشی برای رهایی کامل دست یافت. شش سال را به تعمق درباره ماهیت و علت و علاج اندوه بشری سپری کرد. در آخر به این نتیجه رسید که علت رنج بداقبالی یا بیعدالتی اجتماعی یا هویوهوس خدایان نیست، بلکه رنج ناشی از «الگوهای رفتاری ذهن» هر انسانی است.
دریافت گوتاما این بود که تجربیات ذهنی هرچه که باشند، ذهن معمولا با میل و کشش بیاختیار عکسالعمل نشان میدهد و میل و کشش بیاختیار همواره ناخشنودی به همراه میآورد. ذهن هنگامی که چیزی ناخوشایند را تجربه میکند، خواهان خلاصی از آزردگی میشود؛ هنگامی که چیزی خوشایند را تجربه میکند، خواهان آن است که خشنودیاش پایدار بماند و شدت یابد. از اینرو ذهن همواره ناخشنود و بیقرار است. هنگامی که با تجربیات ناخوشایندی مثل درد روبهرو میشویم این موضوع کاملا روشن میشود. تا زمانی که درد ادامه مییابد، ناخشنودیم و برای رهایی از آن هر کاری میکنیم. اما حتی وقتی که تجربیات خوشایندی داریم، باز هیچگاه راضی نیستیم؛ یا میترسیم که لذتمان از بین برود یا میخواهیم که لذتمان بیشتر شود. مردم سالها آرزوی یافتن عشق را میکنند، اما وقتی آن را مییابند به ندرت راضیاند. بعضی اضطراب آنرا دارند که محبوب ترکشان کند؛ بعضی دیگر احساس میکنند که به کم رضایت دادهاند و میتوانستهاند فرد بهتری پیدا کنند. و همه ما افرادی از هر دو نوع را در اطراف خود میشناسیم.
خدایان بزرگ میتوانند برایمان باران نازل کنند، نهادهای اجتماعی میتوانند عدالت و سلامتمان را تامین کنند، و اتفاقات خوش یمن میتوانند ما را میلیونر کنند، اما هیچکدام نمیتوانند الگوهای ذهنی پایه ما را تغییر دهند. به این ترتیب، حتی بزرگترین شاهان هم به زندگی در اضطراب، فرار مستمر از اندوه و نگرانی، و جستجوی دائم برای لذت بیشتر محكوماند.
گوتاما دریافت که راهی برای خروج از این دور باطل وجود دارد. اگر وقتی که ذهن با چیزی خوشایند یا ناخوشایند روبهرو میشود فقط آنها را همانطور که هستند دریابد، پس رنجی وجود ندارد. اگر احساس غم و اندوه کنید بیآنکه آرزوی از بین بردن آن غم و اندوه را داشته باشید، همچنان غمگین خواهید بود اما این عذابتان نخواهد داد. در حقیقت، در اندوه میتواند غنایی وجود داشته باشد. اگر احساس نشاط کنید بیآنکه آرزوی تداوم آنرا داشته باشید یا بخواهید آنرا افزایش دهید، این احساس نشاط شما تداوم خواهد یافت بیآنکه آرامش ذهنیتان را از دست بدهید.
#یووال_نوح_هراری، برگرفته از کتاب #انسان_خردمند (ساپینس)
ردپا



️
️





