Skip to content
  • دسته‌بندی‌ها
  • 0 نخوانده ها: پست‌های جدید برای شما 0
  • جدیدترین پست ها
  • برچسب‌ها
  • سوال‌های درسی و مشاوره‌ای
  • دوره‌های آلاء
  • گروه‌ها
  • راهنمای آلاخونه
    • معرفی آلاخونه
    • سوال‌پرسیدن | انتشار مطالب آموزشی
    • پاسخ‌دادن و مشارکت در تاپیک‌ها
    • استفاده از ابزارهای ادیتور
    • معرفی گروه‌ها
    • لینک‌های دسترسی سریع
پوسته‌ها
  • Light
  • Cerulean
  • Cosmo
  • Flatly
  • Journal
  • Litera
  • Lumen
  • Lux
  • Materia
  • Minty
  • Morph
  • Pulse
  • Sandstone
  • Simplex
  • Sketchy
  • Spacelab
  • United
  • Yeti
  • Zephyr
  • Dark
  • Cyborg
  • Darkly
  • Quartz
  • Slate
  • Solar
  • Superhero
  • Vapor

  • Default (بدون پوسته)
  • بدون پوسته
بستن
Brand Logo

آلاخونه

  • سوال یا موضوع جدیدی بنویس

  • سوال مشاوره ای
  • سوال زیست
  • سوال ریاضی
  • سوال فیزیک
  • سوال شیمی
  • سایر
  1. خانه
  2. بحث آزاد
  3. هرچی تو دلته بریز بیرون 3
روز آخر ❤️
_
سلام به همه رفقای کنکوری اومدم یه تاپیک بزنم برای روز آخر کنکور، اینجا بچه‌هایی که می‌خوان روز آخر رو مفید درس بخونن، بیان برنامه‌هاشونو پارت‌بندی شده بزارن ️ و هم اونایی که تصمیم گرفتن دیگه درس نخونن و فقط ریلکس کنن، اینجا کنار هم باشیم ، حرف بزنیم ، استرسارو بریزیم دور، انرژی مثبت بدیم و بگیریم ... اگه برنامه‌ریزی برای روز آخر داری، بیا پارت‌هات رو بزار و تا لحظه آخر تلاش کن ( مثل خودم ایده همینه چون مجبورم ) ... اگه تصمیم گرفتی دیگه فقط استراحت کنی که خیلیم عالی ... اگه دکترای پارسالی هستی و تجربه شب قبل کنکور رو داری، لطفا بیا راهنمایی کن، آرامش و انرژی بده :)) ‌ فقط یه خواهش کوچولو دارم لطفا فضای تاپیک آروم و مثبت نگه داریم چون قرار نیست با کارای دیگه اتفاق خاصی بیفته اما با اینکارا اتفاق خاصی میفته @دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا @دانش-آموزان-آلاء @تجربیا
بحث آزاد
برگ انجیر.... ☘️🍀🌿
______
بِسْم رَبّ النور ️ سلام امیدوارم حال دلتون بهترین باشه..... برم سراغ حرف اصلی.... در فکر تاپیکی بودم که هر روز توش چند تا پست قشنگ بزارم و با چند تا عکس و متن نوشته و دل نوشته...... حالمون خوب بشه، انرژی بگیریم در طول روز.....️️ یه جورایی این تاپیک شبیه کانال یا چنل..... البته پست هایی که قرار بزارم برای خودم نیست و صرفا گلچینی از مطالبی که ممکنه توی فضای مجازی یا کتاب ها ببینم و بارگذاری بکنم..... اگر شما هم دوست داشتید خوشحال میشم همراه من بشید.... ️ [image: 1686940882701-img_-_.jpg] پ.ن:اسم تاپیک برگرفته از اسم یک کانالِ و در آخر دعا میکنم دلتون ذهنتون ابری باشه(:️️
بحث آزاد
رقیب
م
کسی هس ساعت مطالعه بالایی داشته باشه بخونیم این 20 روزو؟ ترجیحا دختر باشه تنهایی نمیتونم اگ یکی بود خیلی بهتر پیش میرفتم
بحث آزاد
خــــــــــودنویس
Dr-aculaD
Topic thumbnail image
بحث آزاد
👣ردپا👣
اهوراا
Topic thumbnail image
بحث آزاد
کنکور1405
M
سلام به همه. من بعد از یه مدت دوباره میخوام کنکور 405 رو شرکت کنم. ولی خب کسی رو پیدا نکردم که برای سال405 باشه. و دوستی پیدا نکردم تو این زمینه. هرکی هست بیاد اینجا حرف بزنیم
بحث آزاد
تروخدا بیاین
م
دیروز اشتبا کردم سلامت نخوندم الان چیکار کنم جزوه ای میدونین یکم جمعو جور باشه کتاب اصلن خونده نمیشه خیلی زیاده
بحث آزاد
دستاورد هایِ کوچکِ من🎈
AinoorA
سلام بچه ها امیدوارم حالتون خوب باشه و خیلی سرحال و شاد باشین خب از عنوان تاپیک یچیزایی مشخصه که قراره در مورد چی اینجا حرف بزنیم ولی بزارین توضیحات بیشتر بدم خیلی از ما یوقتایی هست که ممکنه احساس کنیم هیچ کاری نکردیم یا هیچ کاری ازمون برنمیاد و روزمون رو تلف کردیم و.. و ذهنمون ما رو با این افکار جور واجور و عجیب غریب مورد آزار قرار بده و احساس ناتوانی رو بهمون بده در حالی که در واقعیت اینطوری نیست و ما توانا تر از اون چیزی هستیم که توی ذهنمون هست اینجا قراره از موفقیت های کوچولومون حرف بزنیم و رونمایی کنیم تا به ذهنمون ثابت کنیم بفرما آقا دیدییی ما اینیم هر شب از کار های مثبت کوچولوتون بیاین و بگین و این حس مثبت و قشنگ مفید بودن رو به خودتون بدین مثلا کنکوری ها میتونن تموم شدن یه بخش از برنامه اشون رو بگن ، از انجام دادن کار هایی مثل مرتب کردن اتاق ، از گذروندن امتحانای سخت و آب دادن به گل ها و کلی کار کوچیک و مثبت دیگه منتظرتون هستم آلایی ها موفق باشین🥹️ دعوت میکنم از : @دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا @دانش-آموزان-آلاء @فارغ-التحصیلان-آلاء @دانشجویان-درس-خون @دانشجویان-پزشکی @دانشجویان-پیراپزشکی
بحث آزاد
تنهایی حوصله ندارم بیاین با هم نهایی بخونیم
م
سلام بچها هر ساعتی هر درسیو خوندین بیاین بگین این ساعت اینقدر فلان درس رو خوندم انگیزه میگیریم
بحث آزاد
بخدا سوالات اونقد سخت نیستن ولی وقتی میشینم سر جلسه اعداد کوه میشن واسم
م
بچها وقتی میشینم به ارومی حل میکنم سوالاتو میدونم حل میکنم مشکلی ندارم سر جلسه انگار اصن من نخوندم ی جوری میشم میترسم از سوالا مخصوصا سوالاتی ک عدد دارن عددا جلو چشام بزرگ میشن بخدا خنده داره ولی جدی میگم
بحث آزاد
من ِ فارغ 401 هم باید زمین ترمیم کنم؟؟
م
...............
بحث آزاد
شاید شد...چه میدانی؟!
Hg L 0H
مدت هاست که از نشست غبار سرد و تیره به قلبم میگذرد مدت هاست منِ تاریکِ گم شده، در خودم به دنبال روزنه هایی از نور میگردد نفس هایم سخت به جانم می نشینند اشک هایی که سرازیر نمی شوند وجود مرا به ستوه آورده اند دوست دارم بایستم سرم را بالا بگیرم و تا زمانی که صدایم خفه شود فریاد بزنم بماند در پس پرده ی خاکستری غم بماند که چه می شود... شاید شد....چه میدانی؟!
بحث آزاد
بحث آزاد
J
دوستان من تازه وارو سایت شدم میخوام بدونم چطوری باید اسمم رو تغیر بدم درست کردم ولی باز دوباره اینو زده چیکار باید کنم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌.........
بحث آزاد
تمام رو به اتمام
Hg L 0H
حس خفقان، حتی نفس کشیدن هم سخت شده گلویم فشرده تر از قبل راه هوا را بسته پروازی را آغاز کردم که در سرم مقصدش بهشتی برین بود اما اکنون و در این زمان نمیدانم کجا هستم پروازم به سمت جهنم است یا بهشت؟ میشود یا نمیشود تمام وجودم را پر کرده تمام احساسات کودکی از کوچک و بزرگ به مغزم هجوم آورده و دارد تمامِ من را آرام آرام از من میگیرد نکند اینجا جای من است؟ در سرِ کودکیِ من چنین رویایی شکل گرفته بود؟ قلبم سیاه و چشمانم تار شده اند هوای پریدن دارم اما نگار لحظه به لحظه در همان جایی قرار دارم که ایستاده بودم انگار نمیشود قدم از قدم برداشت میخواهم رها باشم از افکاری که مرا خفت میکنند و تا مرز خفه شدن من را به دنبال خود میکشانند میل به رهایی آزادی ام را هم از من گرفته... شوق پریدن آرام آرام گویی دارد تبدیل به میل سقوط میشود مبادا چنین روزی برسد... مبادا....
بحث آزاد
به که باید دل بست؟
blossom.B
به که باید دل بست؟ به که شاید دل بست؟ سینه ها جای محبت , همه از کینه پر است. هیچکس نیست که فریادِ پر از مهر تو را گرم پاسخ گوید. نیست یک تن که در این راه غم آلوده ی عمر , قدمی راه محبت پوید. خط پیشانی هر جمع , خط تنهاییست. همه گلچینِ گلِ امروزند... در نگاه من و تو حسرت بی فرداییست. به که باید دل بست؟ به که شاید دل بست؟ نقش هر خنده که بر روی لبی می شکفد, نقشه‌ای شیطانیست. در نگاهی که تو را وسوسه ی عشق دهد حیله‌ای پنهانیست. خنده ها می شکفد بر لبها, تا که اشکی شکفد بر سرمژگان کسی. همه بر درد کسان می نگرند, لیک دستی نبرند از پی درمان کسی. زير لب زمزمه شادی مردم برخاست, هر کجا مرد توانائي بر خاک نشست . پرچم فتح برافرازد در خاطرِ خلق, هر زمان بر رخ تو هاله زَنَد گردِ شکست. به که بايد دل بست؟ به که شايد دل بست؟ از وفا نام مبر , آن که وفا خوست کجاست؟ ریشه ی عشق فسرد... واژه ی دوست گریخت... سخن از دوست مگو...عشق کجا؟دوست کجا؟ دست گرمی که زمهر , بفشارد دستت در همه شهر مجوی. گل اگر در دل باغ , بر تو لبخند زند بنگرش , لیک مبوی ! لب گرمی که زعشق , ننشیند به لبت به همه عمر مخواه ! سخنی کز سر راز , زده در جانت چنگ به لبت نیز مگوی ! چاه هم با من و تو بيگانه است نیِ صدبند برون آيد از آن... راز تو را فاش کند, درد دل گر بسر چاه کنی خنده ها بر غمِ تو دختر مهتاب زند گر شبي از سر غم آه کني. درد اگر سینه شکافد , نفسی بانگ مزن ! درد خود را به دل چاه مگو! استخوان تو اگر آب کند آتش غم, آب شو...آه مگو ! ديده بر دوز بدين بام بلند مهر و مه را بنگر ! سکه زرد و سپيدی که به سقف فلک است سکه نيرنگ است سکه ای بهر فريب من و تست سکه صد رنگ است . ما همه کودکِ خُرديم و همين زال فلک , با چنين سکه زرد , و همين سکه سيمينِ سپيد , ميفريبد ما را . آسمان با من و ما بيگانه زن و فرزند و در و بام و هوا , بيگانه خويش , در راه نفاق... دوست , در کار فريب... آشنا , بيگانه ... شاخه ی عشق شکست... آهوی مهر گریخت... تار پیوند گسست... به که باید دل بست؟ به که شاید دل بست؟... -مهدی سهیلی
بحث آزاد
ای که با من ، آشنایی داشتی
blossom.B
اِی که با من، آشنایی داشتی ای که در من، آفتابی کاشتی ای که در تعبیرِ بی مقدارِ خویش عشق را، چون نردبام انگاشتی ای که چون نوری به تصویرت رسید پرده ها از پرده ات برداشتی پشتِ پرده چون نبودی جز دروغ بوده ها را با دروغ انباشتی اینک از جورِ تو و جولانِ درد می گریزم از هوای آشتی کاش حیوان، در دلت جایی نداشت کاش از انسان سایه ای می داشتی -فریدون فرخزاد
بحث آزاد
امروز نه آغاز و نه انجام جهان است...
blossom.B
امروز نه آغاز و نه انجام جهان است اي بس غم و شادي که پس پرده نهان است گر مرد رهي غم مخور از دوري و ديري داني که رسيدن هنر گام زمان است تو رهرو ديرينه سرمنزل عشقي بنگر که زخون تو به هر گام نشان است آبي که برآسود زمينش بخورد زود دريا شود آن رود که پيوسته روان است باشد که يکي هم به نشاني بنشيند بس تير که در چله اين کهنه کمان است از روي تو دل کندنم آموخت زمانه اين ديده از آن روست که خونابه فشان است دردا و دريغا که در اين بازي خونين بازيچه ايام دل آدميان است دل برگذر قافله لاله و گل داشت اين دشت که پامال سواران خزان است روزي که بجنبد نفس باد بهاري بيني که گل و سبزه کران تا به کران است اي کوه تو فرياد من امروز شنيدي دردي ست درين سينه که همزاد جهان است از داد و وداد آن همه گفتند و نکردند يارب چه قدر فاصله دست و زبان است خون مي چکد از ديده در اين کنج صبوري اين صبر که من مي کنم افشردن جان است از راه مرو سايه که آن گوهر مقصود گنجي ست که اندر قدم راهروان است -هوشنگ ابتهاج (سایه)
بحث آزاد
پروانه‌ی رنگین
blossom.B
*از پیله بیرون آمدن گاهی رهایی نیست در باغ هم پروانه‌ی رنگین گرفتار است این کشور آن کشور ندارد حس دلتنگی دیوار با هر طرح و نقشی باز دیوار است... -محمد‌علی جوشانی*
بحث آزاد
حواست بوده است حتما...
blossom.B
الا ای حضرت عشقم! حواست هست؟ حواست بوده است آیا؟ که این عبد گنه کارت که خود ، هیراد می‌نامد، چه غم ها سینه‌اش دارد... حواست بوده است آیا؟ که این مخلوق مهجورت از آن عهد طفولیت و تا امروزِ امروزش ذلیل و خاضع و خاشع گدایی می‌کند لطفت... حواست بوده است آیا نشسته کنج دیواری تک و تنها؛ که گشته زندگی‌اش پوچ و بی معنا! دریغ از ذره ای تغییر میان امروز و دیروز و فردا... حواست هست، می‌دانم... حواست بوده است حتما! ولیکن یک نفر اینجا، خلاف دیده‌ای بینا، ندارد دیده‌ای بینا -رضا محمدزاده
بحث آزاد
امیدوارم نشناسند مرا... پیش از این، ستاره بودم!
blossom.B
یک سالِ پیش، ستاره‌ای مُرد. هیچ کس نفهمید؛ همانطور که وقتی متولد شد، کسی نفهمیده بود. همه سرگرم خنده بودند؛ زمانی که مُرد. اما یادم نیست زمانی که متولد شد، دیگران در چه حالی بودند. در آن میان فقط من بودم که دیدم که آن همه نور، چطور درخشید و بزرگ شد.... خیلی زیبا بود؛ انگار هر شب درخشان تر می‌شد... پر قدرت می‌سوخت. برای زنده بودن، باید می‌سوخت... من بودم که پا به پای سوختن هایش، اشک ریختم... اشک هایم برای خاموش کردن بی قراری هایش کافی نبود... نتوانستم خاموش کنم درد را که در لا به لای شعله هایش، ستاره‌ام را می‌سوزاند. ستاره مُرد! این آخرین خاطره‌ایست که از او در ذهن دارم... نتوانستم تقدیرش را عوض کنم.‌‌.. سیاهچاله شد... اکنون حتی نمی‌توانم شعله‌ی شمعی در کنارش بگذارم تا او را در میان تاریکی ها ببینم. سیاهچاله ها نور را می‌گیرند... چه کسی گمان می‌کرد آن همه نور ، اکنون‌ این همه تاریک باشد؟ آن زمان که نورانی بود، کسی ندیدش... نمی‌دانم این کوردلان اکنون سیاهچاله بودنش را چگونه می‌بینند که می‌خندند... آری؛ ستاره مُرد.. همه خندیدند. امشب، به یاد آن ستاره، خواهم گریست.
بحث آزاد

هرچی تو دلته بریز بیرون 3

زمان بندی شده سنجاق شده قفل شده است منتقل شده بحث آزاد
گفتگو
282.1k دیدگاه‌ها 639 کاربران 635.2k بازدیدها 486 Watching
  • قدیمی‌ترین به جدید‌ترین
  • جدید‌ترین به قدیمی‌ترین
  • بیشترین رای ها
پاسخ
  • پاسخ به عنوان موضوع
وارد شوید تا پست بفرستید
این موضوع پاک شده است. تنها کاربرانِ با حق مدیریت موضوع می‌توانند آن را ببینند.
  • B Blank

    صوفی 😐

    صوفیص آفلاین
    صوفیص آفلاین
    صوفی
    نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
    #127141

    @7-UNIQUE من بد گرفتم پس
    بیخیال

    1 پاسخ آخرین پاسخ
    1
    • Dr-aculaD Dr-acula

      @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

      @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

      @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

      @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

      @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

      @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

      @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

      @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

      @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

      میدونید که همه پیامبرا قبل از بعثت به چوپانی مشغول بودن ، به نوعی این چوپانی یه شغل خاص محسوب میشه و من به کسی ک براش ارزش قائلم میگم چوپان .. به نوعی اسوه من هستن
      گفتم در جریان باشید

      خب با این حساب هر جامعه انسانی ک در نظر بگیریم نیازمند تعدادی اسوه یا بهتر بگم چوپانه! حالا این جامعه میتونه مجازی باشه یا واقعی کوچیک باشه یا بزرگ ب هر حال اهمیتی نداره

      خب پس جامعه مورد نظر ما ممکنه یک چوپان یا بلکه چند چوپان داشته باشه که طبیعتا هر چه تعداد چوپانها بیشتر باشه اداره گله گوسفند‌ها راحت تره

      خب سوال پیش میاد که حماقت گوسفنده که اهلیش کرده یا تفکر برترش؟ یا اینکه اصلا اهلی شدن گوسفند دست چوپانه یا خود گوسفند؟ و اینکه هدف چوپان از هدایت گوسفند ها چیه؟

      کلا به چوپانها یه وقت برنخوره چون من خودم رو گوسفند این جامعه میدونم و چشمم به اسوه هاست به چوپانهای خوب

      خب گوسفند ها هم دسته بندی دارن یه دسته شون گوسفندای خوبن که همیشه پا به پای چوپان قدم میزنن و خوب شیر میدن اینا خیلی خوبن
      یه دسته دیگه گوسفندایی هستن که از گله عقب میمونن و گیج میزنن گاهی براشون سوال پیش میادکه من ناچارا جز این دسته هستم

      خب از هر چی ک بگذریم نوبت چوپانهاست
      چوپانها همیشه شخصیت های کم حرف و متفکرن که کارهاشون پر از حکمته حتی اینکه پوزه گرگ رو میشکنن هم باز هدف داره مثلا سعدی میگه :

      شنیدم گوسپندی را بزرگی
      رهانید از دهان و دست گرگی
      شبانگه کارد در حلقش بمالید
      روان گوسپند از وی بنالید
      که از چنگال گرگم در ربودی
      چو دیدم عاقبت خود گرگ بودی

      البته بگم که گرگ خودش خیلی وقتا میتونه سگ گله مجاور باشه !
      خب پس اسوه ها باید گوسفند ها رو هدایت کنن رشد بدن بهشون زندگی بدن ... پس تقسیم بندی میشن به چوپانهای پشت پرده و متفکر و چوپانهای اجرایی ک نمود همون تفکراتن البته چوپانهای با قابلیت دوگانه دیگه بهترین اسوه ها هستن

      بله چوپانها میتونن به چوپانهای عقیدتی تبدیل بشن به چوپانهای فان و تسهیل کننده فضا چوپان سیاست گذار چوپان علمی چوپان مالی و البته ک چوپان دروغگو

      این وسط یه حریم دائمی هست بین چوپان و گوسفند .. البته ک گوسفندای دسته اول فارغ از این حریمند و کلا نیازی هم به نزدیکی با چوپان ندارن ولی چوپانهای دسته دوم هر از گاهی به چوپان فکر میکنن هر از گاهی شک میکنن و هر از گاهی فکر چوپان شدن به سرشون میزنه! خب طبیعیه که اسوه باید فکری به حال اینا بکنه

      Dr-aculaD آفلاین
      Dr-aculaD آفلاین
      Dr-acula
      اخراج شده
      نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
      #127142

      @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

      @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

      @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

      @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

      @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

      @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

      @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

      @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

      @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

      @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

      میدونید که همه پیامبرا قبل از بعثت به چوپانی مشغول بودن ، به نوعی این چوپانی یه شغل خاص محسوب میشه و من به کسی ک براش ارزش قائلم میگم چوپان .. به نوعی اسوه من هستن
      گفتم در جریان باشید

      خب با این حساب هر جامعه انسانی ک در نظر بگیریم نیازمند تعدادی اسوه یا بهتر بگم چوپانه! حالا این جامعه میتونه مجازی باشه یا واقعی کوچیک باشه یا بزرگ ب هر حال اهمیتی نداره

      خب پس جامعه مورد نظر ما ممکنه یک چوپان یا بلکه چند چوپان داشته باشه که طبیعتا هر چه تعداد چوپانها بیشتر باشه اداره گله گوسفند‌ها راحت تره

      خب سوال پیش میاد که حماقت گوسفنده که اهلیش کرده یا تفکر برترش؟ یا اینکه اصلا اهلی شدن گوسفند دست چوپانه یا خود گوسفند؟ و اینکه هدف چوپان از هدایت گوسفند ها چیه؟

      کلا به چوپانها یه وقت برنخوره چون من خودم رو گوسفند این جامعه میدونم و چشمم به اسوه هاست به چوپانهای خوب

      خب گوسفند ها هم دسته بندی دارن یه دسته شون گوسفندای خوبن که همیشه پا به پای چوپان قدم میزنن و خوب شیر میدن اینا خیلی خوبن
      یه دسته دیگه گوسفندایی هستن که از گله عقب میمونن و گیج میزنن گاهی براشون سوال پیش میادکه من ناچارا جز این دسته هستم

      خب از هر چی ک بگذریم نوبت چوپانهاست
      چوپانها همیشه شخصیت های کم حرف و متفکرن که کارهاشون پر از حکمته حتی اینکه پوزه گرگ رو میشکنن هم باز هدف داره مثلا سعدی میگه :

      شنیدم گوسپندی را بزرگی
      رهانید از دهان و دست گرگی
      شبانگه کارد در حلقش بمالید
      روان گوسپند از وی بنالید
      که از چنگال گرگم در ربودی
      چو دیدم عاقبت خود گرگ بودی

      البته بگم که گرگ خودش خیلی وقتا میتونه سگ گله مجاور باشه !
      خب پس اسوه ها باید گوسفند ها رو هدایت کنن رشد بدن بهشون زندگی بدن ... پس تقسیم بندی میشن به چوپانهای پشت پرده و متفکر و چوپانهای اجرایی ک نمود همون تفکراتن البته چوپانهای با قابلیت دوگانه دیگه بهترین اسوه ها هستن

      بله چوپانها میتونن به چوپانهای عقیدتی تبدیل بشن به چوپانهای فان و تسهیل کننده فضا چوپان سیاست گذار چوپان علمی چوپان مالی و البته ک چوپان دروغگو

      این وسط یه حریم دائمی هست بین چوپان و گوسفند .. البته ک گوسفندای دسته اول فارغ از این حریمند و کلا نیازی هم به نزدیکی با چوپان ندارن ولی چوپانهای دسته دوم هر از گاهی به چوپان فکر میکنن هر از گاهی شک میکنن و هر از گاهی فکر چوپان شدن به سرشون میزنه! خب طبیعیه که اسوه باید فکری به حال اینا بکنه

      چوپان یا بهتره بگم اسوه به گوسفند های دسته دوم نزدیک میشه باهاشون حرف میزنه و تفکرات کوچک گوسفند رو میخونه ، سعی میکنه تا تبدیلشون کنه به چوپان دسته یک یا دیگه نهایتا نشد گوشتش رو در راه خدا تقسیم کنه (گفتم ک اسوه ست حتی این کارش هم پر از خیر و برکته)

      Dr-aculaD 1 پاسخ آخرین پاسخ
      0
      • صوفیص صوفی

        @m__sadra__b
        برو زندگیتو کن فراموش کن رفیقی به اسم صوفی داشتی
        رفاقت با یه بازنده خوبیت نداره
        پذیرفتم که تموم شد همه چی
        آقا تسلیم(:

        _ آفلاین
        _ آفلاین
        __chakisaldva__
        نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
        #127143

        صوفی -___________

        صفربیشتر ازهیچیه.
        صفربیشتر ازهیچیه..
        صفربیشتر ازهیچیه...

        1 پاسخ آخرین پاسخ
        0
        • صوفیص صوفی

          مرگ تدریجی یک رویا ......
          مرد آقا تموم(:
          فاتحه بخونید و خلاص
          هرچی بود تموم شد
          هر چی بودم مرد
          من اینم
          همین وجود بی معنی
          جهنم من از همین الان شروع شده
          اینجوری که بوش میاد فیهاخالدون هم هستیم
          هیزمشم خودمم
          من اینم فقط
          یه شعله که فقط خودشو میسوزونه
          حتی نور و گرما هم نداره به کسی بده
          اون آدم مرد
          من اینم(:

          _ آفلاین
          _ آفلاین
          __chakisaldva__
          نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
          #127144

          صوفی بیخود همینی
          حتی اگه همینی هم عزیزی

          صفربیشتر ازهیچیه.
          صفربیشتر ازهیچیه..
          صفربیشتر ازهیچیه...

          صوفیص 1 پاسخ آخرین پاسخ
          0
          • Dr-aculaD Dr-acula

            @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

            @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

            @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

            @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

            @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

            @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

            @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

            @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

            @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

            @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

            میدونید که همه پیامبرا قبل از بعثت به چوپانی مشغول بودن ، به نوعی این چوپانی یه شغل خاص محسوب میشه و من به کسی ک براش ارزش قائلم میگم چوپان .. به نوعی اسوه من هستن
            گفتم در جریان باشید

            خب با این حساب هر جامعه انسانی ک در نظر بگیریم نیازمند تعدادی اسوه یا بهتر بگم چوپانه! حالا این جامعه میتونه مجازی باشه یا واقعی کوچیک باشه یا بزرگ ب هر حال اهمیتی نداره

            خب پس جامعه مورد نظر ما ممکنه یک چوپان یا بلکه چند چوپان داشته باشه که طبیعتا هر چه تعداد چوپانها بیشتر باشه اداره گله گوسفند‌ها راحت تره

            خب سوال پیش میاد که حماقت گوسفنده که اهلیش کرده یا تفکر برترش؟ یا اینکه اصلا اهلی شدن گوسفند دست چوپانه یا خود گوسفند؟ و اینکه هدف چوپان از هدایت گوسفند ها چیه؟

            کلا به چوپانها یه وقت برنخوره چون من خودم رو گوسفند این جامعه میدونم و چشمم به اسوه هاست به چوپانهای خوب

            خب گوسفند ها هم دسته بندی دارن یه دسته شون گوسفندای خوبن که همیشه پا به پای چوپان قدم میزنن و خوب شیر میدن اینا خیلی خوبن
            یه دسته دیگه گوسفندایی هستن که از گله عقب میمونن و گیج میزنن گاهی براشون سوال پیش میادکه من ناچارا جز این دسته هستم

            خب از هر چی ک بگذریم نوبت چوپانهاست
            چوپانها همیشه شخصیت های کم حرف و متفکرن که کارهاشون پر از حکمته حتی اینکه پوزه گرگ رو میشکنن هم باز هدف داره مثلا سعدی میگه :

            شنیدم گوسپندی را بزرگی
            رهانید از دهان و دست گرگی
            شبانگه کارد در حلقش بمالید
            روان گوسپند از وی بنالید
            که از چنگال گرگم در ربودی
            چو دیدم عاقبت خود گرگ بودی

            البته بگم که گرگ خودش خیلی وقتا میتونه سگ گله مجاور باشه !
            خب پس اسوه ها باید گوسفند ها رو هدایت کنن رشد بدن بهشون زندگی بدن ... پس تقسیم بندی میشن به چوپانهای پشت پرده و متفکر و چوپانهای اجرایی ک نمود همون تفکراتن البته چوپانهای با قابلیت دوگانه دیگه بهترین اسوه ها هستن

            بله چوپانها میتونن به چوپانهای عقیدتی تبدیل بشن به چوپانهای فان و تسهیل کننده فضا چوپان سیاست گذار چوپان علمی چوپان مالی و البته ک چوپان دروغگو

            این وسط یه حریم دائمی هست بین چوپان و گوسفند .. البته ک گوسفندای دسته اول فارغ از این حریمند و کلا نیازی هم به نزدیکی با چوپان ندارن ولی چوپانهای دسته دوم هر از گاهی به چوپان فکر میکنن هر از گاهی شک میکنن و هر از گاهی فکر چوپان شدن به سرشون میزنه! خب طبیعیه که اسوه باید فکری به حال اینا بکنه

            چوپان یا بهتره بگم اسوه به گوسفند های دسته دوم نزدیک میشه باهاشون حرف میزنه و تفکرات کوچک گوسفند رو میخونه ، سعی میکنه تا تبدیلشون کنه به چوپان دسته یک یا دیگه نهایتا نشد گوشتش رو در راه خدا تقسیم کنه (گفتم ک اسوه ست حتی این کارش هم پر از خیر و برکته)

            Dr-aculaD آفلاین
            Dr-aculaD آفلاین
            Dr-acula
            اخراج شده
            نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
            #127145

            @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

            @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

            @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

            @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

            @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

            @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

            @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

            @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

            @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

            @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

            @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

            میدونید که همه پیامبرا قبل از بعثت به چوپانی مشغول بودن ، به نوعی این چوپانی یه شغل خاص محسوب میشه و من به کسی ک براش ارزش قائلم میگم چوپان .. به نوعی اسوه من هستن
            گفتم در جریان باشید

            خب با این حساب هر جامعه انسانی ک در نظر بگیریم نیازمند تعدادی اسوه یا بهتر بگم چوپانه! حالا این جامعه میتونه مجازی باشه یا واقعی کوچیک باشه یا بزرگ ب هر حال اهمیتی نداره

            خب پس جامعه مورد نظر ما ممکنه یک چوپان یا بلکه چند چوپان داشته باشه که طبیعتا هر چه تعداد چوپانها بیشتر باشه اداره گله گوسفند‌ها راحت تره

            خب سوال پیش میاد که حماقت گوسفنده که اهلیش کرده یا تفکر برترش؟ یا اینکه اصلا اهلی شدن گوسفند دست چوپانه یا خود گوسفند؟ و اینکه هدف چوپان از هدایت گوسفند ها چیه؟

            کلا به چوپانها یه وقت برنخوره چون من خودم رو گوسفند این جامعه میدونم و چشمم به اسوه هاست به چوپانهای خوب

            خب گوسفند ها هم دسته بندی دارن یه دسته شون گوسفندای خوبن که همیشه پا به پای چوپان قدم میزنن و خوب شیر میدن اینا خیلی خوبن
            یه دسته دیگه گوسفندایی هستن که از گله عقب میمونن و گیج میزنن گاهی براشون سوال پیش میادکه من ناچارا جز این دسته هستم

            خب از هر چی ک بگذریم نوبت چوپانهاست
            چوپانها همیشه شخصیت های کم حرف و متفکرن که کارهاشون پر از حکمته حتی اینکه پوزه گرگ رو میشکنن هم باز هدف داره مثلا سعدی میگه :

            شنیدم گوسپندی را بزرگی
            رهانید از دهان و دست گرگی
            شبانگه کارد در حلقش بمالید
            روان گوسپند از وی بنالید
            که از چنگال گرگم در ربودی
            چو دیدم عاقبت خود گرگ بودی

            البته بگم که گرگ خودش خیلی وقتا میتونه سگ گله مجاور باشه !
            خب پس اسوه ها باید گوسفند ها رو هدایت کنن رشد بدن بهشون زندگی بدن ... پس تقسیم بندی میشن به چوپانهای پشت پرده و متفکر و چوپانهای اجرایی ک نمود همون تفکراتن البته چوپانهای با قابلیت دوگانه دیگه بهترین اسوه ها هستن

            بله چوپانها میتونن به چوپانهای عقیدتی تبدیل بشن به چوپانهای فان و تسهیل کننده فضا چوپان سیاست گذار چوپان علمی چوپان مالی و البته ک چوپان دروغگو

            این وسط یه حریم دائمی هست بین چوپان و گوسفند .. البته ک گوسفندای دسته اول فارغ از این حریمند و کلا نیازی هم به نزدیکی با چوپان ندارن ولی چوپانهای دسته دوم هر از گاهی به چوپان فکر میکنن هر از گاهی شک میکنن و هر از گاهی فکر چوپان شدن به سرشون میزنه! خب طبیعیه که اسوه باید فکری به حال اینا بکنه

            چوپان یا بهتره بگم اسوه به گوسفند های دسته دوم نزدیک میشه باهاشون حرف میزنه و تفکرات کوچک گوسفند رو میخونه ، سعی میکنه تا تبدیلشون کنه به چوپان دسته یک یا دیگه نهایتا نشد گوشتش رو در راه خدا تقسیم کنه (گفتم ک اسوه ست حتی این کارش هم پر از خیر و برکته)

            چوپان خوب معمولا چوپانیه که خودش رو میزنه به نفهمیدن زبون گوسفند و فقط بع بعش رو میشنوه و انکار میکنه این اسوه و الگو ممکنه سردرد هم بگیره

            Dr-aculaD 1 پاسخ آخرین پاسخ
            0
            • _ __chakisaldva__

              صوفی بیخود همینی
              حتی اگه همینی هم عزیزی

              صوفیص آفلاین
              صوفیص آفلاین
              صوفی
              نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
              #127146

              @m__sadra__b
              پس هنو نشناختی منو
              بذار یکم بگذره
              حالیت که شد یه بازنده ی ابدی ام خودت راهتو میگیری میری(:

              _ 1 پاسخ آخرین پاسخ
              1
              • Dr-aculaD Dr-acula

                @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

                @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

                @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

                @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

                @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

                @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

                @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

                @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

                @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

                @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

                @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

                میدونید که همه پیامبرا قبل از بعثت به چوپانی مشغول بودن ، به نوعی این چوپانی یه شغل خاص محسوب میشه و من به کسی ک براش ارزش قائلم میگم چوپان .. به نوعی اسوه من هستن
                گفتم در جریان باشید

                خب با این حساب هر جامعه انسانی ک در نظر بگیریم نیازمند تعدادی اسوه یا بهتر بگم چوپانه! حالا این جامعه میتونه مجازی باشه یا واقعی کوچیک باشه یا بزرگ ب هر حال اهمیتی نداره

                خب پس جامعه مورد نظر ما ممکنه یک چوپان یا بلکه چند چوپان داشته باشه که طبیعتا هر چه تعداد چوپانها بیشتر باشه اداره گله گوسفند‌ها راحت تره

                خب سوال پیش میاد که حماقت گوسفنده که اهلیش کرده یا تفکر برترش؟ یا اینکه اصلا اهلی شدن گوسفند دست چوپانه یا خود گوسفند؟ و اینکه هدف چوپان از هدایت گوسفند ها چیه؟

                کلا به چوپانها یه وقت برنخوره چون من خودم رو گوسفند این جامعه میدونم و چشمم به اسوه هاست به چوپانهای خوب

                خب گوسفند ها هم دسته بندی دارن یه دسته شون گوسفندای خوبن که همیشه پا به پای چوپان قدم میزنن و خوب شیر میدن اینا خیلی خوبن
                یه دسته دیگه گوسفندایی هستن که از گله عقب میمونن و گیج میزنن گاهی براشون سوال پیش میادکه من ناچارا جز این دسته هستم

                خب از هر چی ک بگذریم نوبت چوپانهاست
                چوپانها همیشه شخصیت های کم حرف و متفکرن که کارهاشون پر از حکمته حتی اینکه پوزه گرگ رو میشکنن هم باز هدف داره مثلا سعدی میگه :

                شنیدم گوسپندی را بزرگی
                رهانید از دهان و دست گرگی
                شبانگه کارد در حلقش بمالید
                روان گوسپند از وی بنالید
                که از چنگال گرگم در ربودی
                چو دیدم عاقبت خود گرگ بودی

                البته بگم که گرگ خودش خیلی وقتا میتونه سگ گله مجاور باشه !
                خب پس اسوه ها باید گوسفند ها رو هدایت کنن رشد بدن بهشون زندگی بدن ... پس تقسیم بندی میشن به چوپانهای پشت پرده و متفکر و چوپانهای اجرایی ک نمود همون تفکراتن البته چوپانهای با قابلیت دوگانه دیگه بهترین اسوه ها هستن

                بله چوپانها میتونن به چوپانهای عقیدتی تبدیل بشن به چوپانهای فان و تسهیل کننده فضا چوپان سیاست گذار چوپان علمی چوپان مالی و البته ک چوپان دروغگو

                این وسط یه حریم دائمی هست بین چوپان و گوسفند .. البته ک گوسفندای دسته اول فارغ از این حریمند و کلا نیازی هم به نزدیکی با چوپان ندارن ولی چوپانهای دسته دوم هر از گاهی به چوپان فکر میکنن هر از گاهی شک میکنن و هر از گاهی فکر چوپان شدن به سرشون میزنه! خب طبیعیه که اسوه باید فکری به حال اینا بکنه

                چوپان یا بهتره بگم اسوه به گوسفند های دسته دوم نزدیک میشه باهاشون حرف میزنه و تفکرات کوچک گوسفند رو میخونه ، سعی میکنه تا تبدیلشون کنه به چوپان دسته یک یا دیگه نهایتا نشد گوشتش رو در راه خدا تقسیم کنه (گفتم ک اسوه ست حتی این کارش هم پر از خیر و برکته)

                چوپان خوب معمولا چوپانیه که خودش رو میزنه به نفهمیدن زبون گوسفند و فقط بع بعش رو میشنوه و انکار میکنه این اسوه و الگو ممکنه سردرد هم بگیره

                Dr-aculaD آفلاین
                Dr-aculaD آفلاین
                Dr-acula
                اخراج شده
                نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط Dr-acula انجام شده
                #127147

                @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

                @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

                @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

                @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

                @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

                @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

                @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

                @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

                @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

                @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

                @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

                @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

                میدونید که همه پیامبرا قبل از بعثت به چوپانی مشغول بودن ، به نوعی این چوپانی یه شغل خاص محسوب میشه و من به کسی ک براش ارزش قائلم میگم چوپان .. به نوعی اسوه من هستن
                گفتم در جریان باشید

                خب با این حساب هر جامعه انسانی ک در نظر بگیریم نیازمند تعدادی اسوه یا بهتر بگم چوپانه! حالا این جامعه میتونه مجازی باشه یا واقعی کوچیک باشه یا بزرگ ب هر حال اهمیتی نداره

                خب پس جامعه مورد نظر ما ممکنه یک چوپان یا بلکه چند چوپان داشته باشه که طبیعتا هر چه تعداد چوپانها بیشتر باشه اداره گله گوسفند‌ها راحت تره

                خب سوال پیش میاد که حماقت گوسفنده که اهلیش کرده یا تفکر برترش؟ یا اینکه اصلا اهلی شدن گوسفند دست چوپانه یا خود گوسفند؟ و اینکه هدف چوپان از هدایت گوسفند ها چیه؟

                کلا به چوپانها یه وقت برنخوره چون من خودم رو گوسفند این جامعه میدونم و چشمم به اسوه هاست به چوپانهای خوب

                خب گوسفند ها هم دسته بندی دارن یه دسته شون گوسفندای خوبن که همیشه پا به پای چوپان قدم میزنن و خوب شیر میدن اینا خیلی خوبن
                یه دسته دیگه گوسفندایی هستن که از گله عقب میمونن و گیج میزنن گاهی براشون سوال پیش میادکه من ناچارا جز این دسته هستم

                خب از هر چی ک بگذریم نوبت چوپانهاست
                چوپانها همیشه شخصیت های کم حرف و متفکرن که کارهاشون پر از حکمته حتی اینکه پوزه گرگ رو میشکنن هم باز هدف داره مثلا سعدی میگه :

                شنیدم گوسپندی را بزرگی
                رهانید از دهان و دست گرگی
                شبانگه کارد در حلقش بمالید
                روان گوسپند از وی بنالید
                که از چنگال گرگم در ربودی
                چو دیدم عاقبت خود گرگ بودی

                البته بگم که گرگ خودش خیلی وقتا میتونه سگ گله مجاور باشه !
                خب پس اسوه ها باید گوسفند ها رو هدایت کنن رشد بدن بهشون زندگی بدن ... پس تقسیم بندی میشن به چوپانهای پشت پرده و متفکر و چوپانهای اجرایی ک نمود همون تفکراتن البته چوپانهای با قابلیت دوگانه دیگه بهترین اسوه ها هستن

                بله چوپانها میتونن به چوپانهای عقیدتی تبدیل بشن به چوپانهای فان و تسهیل کننده فضا چوپان سیاست گذار چوپان علمی چوپان مالی و البته ک چوپان دروغگو

                این وسط یه حریم دائمی هست بین چوپان و گوسفند .. البته ک گوسفندای دسته اول فارغ از این حریمند و کلا نیازی هم به نزدیکی با چوپان ندارن ولی چوپانهای دسته دوم هر از گاهی به چوپان فکر میکنن هر از گاهی شک میکنن و هر از گاهی فکر چوپان شدن به سرشون میزنه! خب طبیعیه که اسوه باید فکری به حال اینا بکنه

                چوپان یا بهتره بگم اسوه به گوسفند های دسته دوم نزدیک میشه باهاشون حرف میزنه و تفکرات کوچک گوسفند رو میخونه ، سعی میکنه تا تبدیلشون کنه به چوپان دسته یک یا دیگه نهایتا نشد گوشتش رو در راه خدا تقسیم کنه (گفتم ک اسوه ست حتی این کارش هم پر از خیر و برکته)

                چوپان خوب معمولا چوپانیه که خودش رو میزنه به نفهمیدن زبون گوسفند و فقط بع بعش رو میشنوه و انکار میکنه این اسوه و الگو ممکنه سردرد هم بگیره

                البته بازم تاکید میکنم همه انبیا قبل از رسالت چوپان بودن

                Dr-aculaD 1 پاسخ آخرین پاسخ
                0
                • صوفیص صوفی

                  @m__sadra__b
                  پس هنو نشناختی منو
                  بذار یکم بگذره
                  حالیت که شد یه بازنده ی ابدی ام خودت راهتو میگیری میری(:

                  _ آفلاین
                  _ آفلاین
                  __chakisaldva__
                  نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                  #127148

                  صوفی شر تحویلمون نده-___

                  صفربیشتر ازهیچیه.
                  صفربیشتر ازهیچیه..
                  صفربیشتر ازهیچیه...

                  صوفیص 1 پاسخ آخرین پاسخ
                  0
                  • _ __chakisaldva__

                    صوفی شر تحویلمون نده-___

                    صوفیص آفلاین
                    صوفیص آفلاین
                    صوفی
                    نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                    #127149

                    @m__sadra__b
                    منکه همون اول گفتم برو
                    من شر و ور زیاد میگم
                    برو تو

                    _ 1 پاسخ آخرین پاسخ
                    1
                    • صوفیص صوفی

                      @m__sadra__b
                      منکه همون اول گفتم برو
                      من شر و ور زیاد میگم
                      برو تو

                      _ آفلاین
                      _ آفلاین
                      __chakisaldva__
                      نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                      #127150

                      صوفی بحث از یه جایی میگزره من نمیتونم جلو جمع ادامه بدم
                      دایره لغاتم بدرد خصوصی میخوره فقط(:

                      صفربیشتر ازهیچیه.
                      صفربیشتر ازهیچیه..
                      صفربیشتر ازهیچیه...

                      صوفیص 1 پاسخ آخرین پاسخ
                      0
                      • Dr-aculaD Dr-acula

                        @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

                        @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

                        @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

                        @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

                        @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

                        @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

                        @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

                        @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

                        @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

                        @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

                        @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

                        @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

                        میدونید که همه پیامبرا قبل از بعثت به چوپانی مشغول بودن ، به نوعی این چوپانی یه شغل خاص محسوب میشه و من به کسی ک براش ارزش قائلم میگم چوپان .. به نوعی اسوه من هستن
                        گفتم در جریان باشید

                        خب با این حساب هر جامعه انسانی ک در نظر بگیریم نیازمند تعدادی اسوه یا بهتر بگم چوپانه! حالا این جامعه میتونه مجازی باشه یا واقعی کوچیک باشه یا بزرگ ب هر حال اهمیتی نداره

                        خب پس جامعه مورد نظر ما ممکنه یک چوپان یا بلکه چند چوپان داشته باشه که طبیعتا هر چه تعداد چوپانها بیشتر باشه اداره گله گوسفند‌ها راحت تره

                        خب سوال پیش میاد که حماقت گوسفنده که اهلیش کرده یا تفکر برترش؟ یا اینکه اصلا اهلی شدن گوسفند دست چوپانه یا خود گوسفند؟ و اینکه هدف چوپان از هدایت گوسفند ها چیه؟

                        کلا به چوپانها یه وقت برنخوره چون من خودم رو گوسفند این جامعه میدونم و چشمم به اسوه هاست به چوپانهای خوب

                        خب گوسفند ها هم دسته بندی دارن یه دسته شون گوسفندای خوبن که همیشه پا به پای چوپان قدم میزنن و خوب شیر میدن اینا خیلی خوبن
                        یه دسته دیگه گوسفندایی هستن که از گله عقب میمونن و گیج میزنن گاهی براشون سوال پیش میادکه من ناچارا جز این دسته هستم

                        خب از هر چی ک بگذریم نوبت چوپانهاست
                        چوپانها همیشه شخصیت های کم حرف و متفکرن که کارهاشون پر از حکمته حتی اینکه پوزه گرگ رو میشکنن هم باز هدف داره مثلا سعدی میگه :

                        شنیدم گوسپندی را بزرگی
                        رهانید از دهان و دست گرگی
                        شبانگه کارد در حلقش بمالید
                        روان گوسپند از وی بنالید
                        که از چنگال گرگم در ربودی
                        چو دیدم عاقبت خود گرگ بودی

                        البته بگم که گرگ خودش خیلی وقتا میتونه سگ گله مجاور باشه !
                        خب پس اسوه ها باید گوسفند ها رو هدایت کنن رشد بدن بهشون زندگی بدن ... پس تقسیم بندی میشن به چوپانهای پشت پرده و متفکر و چوپانهای اجرایی ک نمود همون تفکراتن البته چوپانهای با قابلیت دوگانه دیگه بهترین اسوه ها هستن

                        بله چوپانها میتونن به چوپانهای عقیدتی تبدیل بشن به چوپانهای فان و تسهیل کننده فضا چوپان سیاست گذار چوپان علمی چوپان مالی و البته ک چوپان دروغگو

                        این وسط یه حریم دائمی هست بین چوپان و گوسفند .. البته ک گوسفندای دسته اول فارغ از این حریمند و کلا نیازی هم به نزدیکی با چوپان ندارن ولی چوپانهای دسته دوم هر از گاهی به چوپان فکر میکنن هر از گاهی شک میکنن و هر از گاهی فکر چوپان شدن به سرشون میزنه! خب طبیعیه که اسوه باید فکری به حال اینا بکنه

                        چوپان یا بهتره بگم اسوه به گوسفند های دسته دوم نزدیک میشه باهاشون حرف میزنه و تفکرات کوچک گوسفند رو میخونه ، سعی میکنه تا تبدیلشون کنه به چوپان دسته یک یا دیگه نهایتا نشد گوشتش رو در راه خدا تقسیم کنه (گفتم ک اسوه ست حتی این کارش هم پر از خیر و برکته)

                        چوپان خوب معمولا چوپانیه که خودش رو میزنه به نفهمیدن زبون گوسفند و فقط بع بعش رو میشنوه و انکار میکنه این اسوه و الگو ممکنه سردرد هم بگیره

                        البته بازم تاکید میکنم همه انبیا قبل از رسالت چوپان بودن

                        Dr-aculaD آفلاین
                        Dr-aculaD آفلاین
                        Dr-acula
                        اخراج شده
                        نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                        #127151

                        @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

                        @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

                        @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

                        @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

                        @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

                        @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

                        @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

                        @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

                        @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

                        @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

                        @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

                        @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

                        @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

                        میدونید که همه پیامبرا قبل از بعثت به چوپانی مشغول بودن ، به نوعی این چوپانی یه شغل خاص محسوب میشه و من به کسی ک براش ارزش قائلم میگم چوپان .. به نوعی اسوه من هستن
                        گفتم در جریان باشید

                        خب با این حساب هر جامعه انسانی ک در نظر بگیریم نیازمند تعدادی اسوه یا بهتر بگم چوپانه! حالا این جامعه میتونه مجازی باشه یا واقعی کوچیک باشه یا بزرگ ب هر حال اهمیتی نداره

                        خب پس جامعه مورد نظر ما ممکنه یک چوپان یا بلکه چند چوپان داشته باشه که طبیعتا هر چه تعداد چوپانها بیشتر باشه اداره گله گوسفند‌ها راحت تره

                        خب سوال پیش میاد که حماقت گوسفنده که اهلیش کرده یا تفکر برترش؟ یا اینکه اصلا اهلی شدن گوسفند دست چوپانه یا خود گوسفند؟ و اینکه هدف چوپان از هدایت گوسفند ها چیه؟

                        کلا به چوپانها یه وقت برنخوره چون من خودم رو گوسفند این جامعه میدونم و چشمم به اسوه هاست به چوپانهای خوب

                        خب گوسفند ها هم دسته بندی دارن یه دسته شون گوسفندای خوبن که همیشه پا به پای چوپان قدم میزنن و خوب شیر میدن اینا خیلی خوبن
                        یه دسته دیگه گوسفندایی هستن که از گله عقب میمونن و گیج میزنن گاهی براشون سوال پیش میادکه من ناچارا جز این دسته هستم

                        خب از هر چی ک بگذریم نوبت چوپانهاست
                        چوپانها همیشه شخصیت های کم حرف و متفکرن که کارهاشون پر از حکمته حتی اینکه پوزه گرگ رو میشکنن هم باز هدف داره مثلا سعدی میگه :

                        شنیدم گوسپندی را بزرگی
                        رهانید از دهان و دست گرگی
                        شبانگه کارد در حلقش بمالید
                        روان گوسپند از وی بنالید
                        که از چنگال گرگم در ربودی
                        چو دیدم عاقبت خود گرگ بودی

                        البته بگم که گرگ خودش خیلی وقتا میتونه سگ گله مجاور باشه !
                        خب پس اسوه ها باید گوسفند ها رو هدایت کنن رشد بدن بهشون زندگی بدن ... پس تقسیم بندی میشن به چوپانهای پشت پرده و متفکر و چوپانهای اجرایی ک نمود همون تفکراتن البته چوپانهای با قابلیت دوگانه دیگه بهترین اسوه ها هستن

                        بله چوپانها میتونن به چوپانهای عقیدتی تبدیل بشن به چوپانهای فان و تسهیل کننده فضا چوپان سیاست گذار چوپان علمی چوپان مالی و البته ک چوپان دروغگو

                        این وسط یه حریم دائمی هست بین چوپان و گوسفند .. البته ک گوسفندای دسته اول فارغ از این حریمند و کلا نیازی هم به نزدیکی با چوپان ندارن ولی چوپانهای دسته دوم هر از گاهی به چوپان فکر میکنن هر از گاهی شک میکنن و هر از گاهی فکر چوپان شدن به سرشون میزنه! خب طبیعیه که اسوه باید فکری به حال اینا بکنه

                        چوپان یا بهتره بگم اسوه به گوسفند های دسته دوم نزدیک میشه باهاشون حرف میزنه و تفکرات کوچک گوسفند رو میخونه ، سعی میکنه تا تبدیلشون کنه به چوپان دسته یک یا دیگه نهایتا نشد گوشتش رو در راه خدا تقسیم کنه (گفتم ک اسوه ست حتی این کارش هم پر از خیر و برکته)

                        چوپان خوب معمولا چوپانیه که خودش رو میزنه به نفهمیدن زبون گوسفند و فقط بع بعش رو میشنوه و انکار میکنه این اسوه و الگو ممکنه سردرد هم بگیره

                        البته بازم تاکید میکنم همه انبیا قبل از رسالت چوپان بودن

                        من همیشه عاشق چوپانها هستم چون واقعا اسوه هستن و واقعا دوسداشتنی هستن اما نکته ای ک هست قدرت چوپانه.
                        چوپان میتونه یک گوسفند دسته دوم رو برای نمونه هم ک شده جلوی چشم بقیه گوسفندا سلاخی کنه و هیچ کس از جاش هم تکون نخوره
                        چوپان همیشه به خاطر تفکرش قابل احترامه اما مهم اینه که چرا چوپانی میکنه؟

                        Dr-aculaD 1 پاسخ آخرین پاسخ
                        1
                        • _ __chakisaldva__

                          صوفی بحث از یه جایی میگزره من نمیتونم جلو جمع ادامه بدم
                          دایره لغاتم بدرد خصوصی میخوره فقط(:

                          صوفیص آفلاین
                          صوفیص آفلاین
                          صوفی
                          نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                          #127152

                          @m__sadra__b
                          بازم معرفت تو
                          برو رفیق انرژیتو هدر نده تمومه دیگه

                          _ 1 پاسخ آخرین پاسخ
                          1
                          • صوفیص آفلاین
                            صوفیص آفلاین
                            صوفی
                            نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                            #127153

                            @m__sadra__b
                            به قول شاعر یه جسم بی روحم ی روح دل مرده چهلمم که رفت به فکر سالم باش 🙂

                            _ 1 پاسخ آخرین پاسخ
                            1
                            • Dr-aculaD Dr-acula

                              @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

                              @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

                              @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

                              @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

                              @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

                              @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

                              @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

                              @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

                              @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

                              @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

                              @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

                              @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

                              @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

                              میدونید که همه پیامبرا قبل از بعثت به چوپانی مشغول بودن ، به نوعی این چوپانی یه شغل خاص محسوب میشه و من به کسی ک براش ارزش قائلم میگم چوپان .. به نوعی اسوه من هستن
                              گفتم در جریان باشید

                              خب با این حساب هر جامعه انسانی ک در نظر بگیریم نیازمند تعدادی اسوه یا بهتر بگم چوپانه! حالا این جامعه میتونه مجازی باشه یا واقعی کوچیک باشه یا بزرگ ب هر حال اهمیتی نداره

                              خب پس جامعه مورد نظر ما ممکنه یک چوپان یا بلکه چند چوپان داشته باشه که طبیعتا هر چه تعداد چوپانها بیشتر باشه اداره گله گوسفند‌ها راحت تره

                              خب سوال پیش میاد که حماقت گوسفنده که اهلیش کرده یا تفکر برترش؟ یا اینکه اصلا اهلی شدن گوسفند دست چوپانه یا خود گوسفند؟ و اینکه هدف چوپان از هدایت گوسفند ها چیه؟

                              کلا به چوپانها یه وقت برنخوره چون من خودم رو گوسفند این جامعه میدونم و چشمم به اسوه هاست به چوپانهای خوب

                              خب گوسفند ها هم دسته بندی دارن یه دسته شون گوسفندای خوبن که همیشه پا به پای چوپان قدم میزنن و خوب شیر میدن اینا خیلی خوبن
                              یه دسته دیگه گوسفندایی هستن که از گله عقب میمونن و گیج میزنن گاهی براشون سوال پیش میادکه من ناچارا جز این دسته هستم

                              خب از هر چی ک بگذریم نوبت چوپانهاست
                              چوپانها همیشه شخصیت های کم حرف و متفکرن که کارهاشون پر از حکمته حتی اینکه پوزه گرگ رو میشکنن هم باز هدف داره مثلا سعدی میگه :

                              شنیدم گوسپندی را بزرگی
                              رهانید از دهان و دست گرگی
                              شبانگه کارد در حلقش بمالید
                              روان گوسپند از وی بنالید
                              که از چنگال گرگم در ربودی
                              چو دیدم عاقبت خود گرگ بودی

                              البته بگم که گرگ خودش خیلی وقتا میتونه سگ گله مجاور باشه !
                              خب پس اسوه ها باید گوسفند ها رو هدایت کنن رشد بدن بهشون زندگی بدن ... پس تقسیم بندی میشن به چوپانهای پشت پرده و متفکر و چوپانهای اجرایی ک نمود همون تفکراتن البته چوپانهای با قابلیت دوگانه دیگه بهترین اسوه ها هستن

                              بله چوپانها میتونن به چوپانهای عقیدتی تبدیل بشن به چوپانهای فان و تسهیل کننده فضا چوپان سیاست گذار چوپان علمی چوپان مالی و البته ک چوپان دروغگو

                              این وسط یه حریم دائمی هست بین چوپان و گوسفند .. البته ک گوسفندای دسته اول فارغ از این حریمند و کلا نیازی هم به نزدیکی با چوپان ندارن ولی چوپانهای دسته دوم هر از گاهی به چوپان فکر میکنن هر از گاهی شک میکنن و هر از گاهی فکر چوپان شدن به سرشون میزنه! خب طبیعیه که اسوه باید فکری به حال اینا بکنه

                              چوپان یا بهتره بگم اسوه به گوسفند های دسته دوم نزدیک میشه باهاشون حرف میزنه و تفکرات کوچک گوسفند رو میخونه ، سعی میکنه تا تبدیلشون کنه به چوپان دسته یک یا دیگه نهایتا نشد گوشتش رو در راه خدا تقسیم کنه (گفتم ک اسوه ست حتی این کارش هم پر از خیر و برکته)

                              چوپان خوب معمولا چوپانیه که خودش رو میزنه به نفهمیدن زبون گوسفند و فقط بع بعش رو میشنوه و انکار میکنه این اسوه و الگو ممکنه سردرد هم بگیره

                              البته بازم تاکید میکنم همه انبیا قبل از رسالت چوپان بودن

                              من همیشه عاشق چوپانها هستم چون واقعا اسوه هستن و واقعا دوسداشتنی هستن اما نکته ای ک هست قدرت چوپانه.
                              چوپان میتونه یک گوسفند دسته دوم رو برای نمونه هم ک شده جلوی چشم بقیه گوسفندا سلاخی کنه و هیچ کس از جاش هم تکون نخوره
                              چوپان همیشه به خاطر تفکرش قابل احترامه اما مهم اینه که چرا چوپانی میکنه؟

                              Dr-aculaD آفلاین
                              Dr-aculaD آفلاین
                              Dr-acula
                              اخراج شده
                              نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                              #127154

                              @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

                              @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

                              @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

                              @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

                              @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

                              @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

                              @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

                              @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

                              @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

                              @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

                              @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

                              @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

                              @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

                              @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

                              میدونید که همه پیامبرا قبل از بعثت به چوپانی مشغول بودن ، به نوعی این چوپانی یه شغل خاص محسوب میشه و من به کسی ک براش ارزش قائلم میگم چوپان .. به نوعی اسوه من هستن
                              گفتم در جریان باشید

                              خب با این حساب هر جامعه انسانی ک در نظر بگیریم نیازمند تعدادی اسوه یا بهتر بگم چوپانه! حالا این جامعه میتونه مجازی باشه یا واقعی کوچیک باشه یا بزرگ ب هر حال اهمیتی نداره

                              خب پس جامعه مورد نظر ما ممکنه یک چوپان یا بلکه چند چوپان داشته باشه که طبیعتا هر چه تعداد چوپانها بیشتر باشه اداره گله گوسفند‌ها راحت تره

                              خب سوال پیش میاد که حماقت گوسفنده که اهلیش کرده یا تفکر برترش؟ یا اینکه اصلا اهلی شدن گوسفند دست چوپانه یا خود گوسفند؟ و اینکه هدف چوپان از هدایت گوسفند ها چیه؟

                              کلا به چوپانها یه وقت برنخوره چون من خودم رو گوسفند این جامعه میدونم و چشمم به اسوه هاست به چوپانهای خوب

                              خب گوسفند ها هم دسته بندی دارن یه دسته شون گوسفندای خوبن که همیشه پا به پای چوپان قدم میزنن و خوب شیر میدن اینا خیلی خوبن
                              یه دسته دیگه گوسفندایی هستن که از گله عقب میمونن و گیج میزنن گاهی براشون سوال پیش میادکه من ناچارا جز این دسته هستم

                              خب از هر چی ک بگذریم نوبت چوپانهاست
                              چوپانها همیشه شخصیت های کم حرف و متفکرن که کارهاشون پر از حکمته حتی اینکه پوزه گرگ رو میشکنن هم باز هدف داره مثلا سعدی میگه :

                              شنیدم گوسپندی را بزرگی
                              رهانید از دهان و دست گرگی
                              شبانگه کارد در حلقش بمالید
                              روان گوسپند از وی بنالید
                              که از چنگال گرگم در ربودی
                              چو دیدم عاقبت خود گرگ بودی

                              البته بگم که گرگ خودش خیلی وقتا میتونه سگ گله مجاور باشه !
                              خب پس اسوه ها باید گوسفند ها رو هدایت کنن رشد بدن بهشون زندگی بدن ... پس تقسیم بندی میشن به چوپانهای پشت پرده و متفکر و چوپانهای اجرایی ک نمود همون تفکراتن البته چوپانهای با قابلیت دوگانه دیگه بهترین اسوه ها هستن

                              بله چوپانها میتونن به چوپانهای عقیدتی تبدیل بشن به چوپانهای فان و تسهیل کننده فضا چوپان سیاست گذار چوپان علمی چوپان مالی و البته ک چوپان دروغگو

                              این وسط یه حریم دائمی هست بین چوپان و گوسفند .. البته ک گوسفندای دسته اول فارغ از این حریمند و کلا نیازی هم به نزدیکی با چوپان ندارن ولی چوپانهای دسته دوم هر از گاهی به چوپان فکر میکنن هر از گاهی شک میکنن و هر از گاهی فکر چوپان شدن به سرشون میزنه! خب طبیعیه که اسوه باید فکری به حال اینا بکنه

                              چوپان یا بهتره بگم اسوه به گوسفند های دسته دوم نزدیک میشه باهاشون حرف میزنه و تفکرات کوچک گوسفند رو میخونه ، سعی میکنه تا تبدیلشون کنه به چوپان دسته یک یا دیگه نهایتا نشد گوشتش رو در راه خدا تقسیم کنه (گفتم ک اسوه ست حتی این کارش هم پر از خیر و برکته)

                              چوپان خوب معمولا چوپانیه که خودش رو میزنه به نفهمیدن زبون گوسفند و فقط بع بعش رو میشنوه و انکار میکنه این اسوه و الگو ممکنه سردرد هم بگیره

                              البته بازم تاکید میکنم همه انبیا قبل از رسالت چوپان بودن

                              من همیشه عاشق چوپانها هستم چون واقعا اسوه هستن و واقعا دوسداشتنی هستن اما نکته ای ک هست قدرت چوپانه.
                              چوپان میتونه یک گوسفند دسته دوم رو برای نمونه هم ک شده جلوی چشم بقیه گوسفندا سلاخی کنه و هیچ کس از جاش هم تکون نخوره
                              چوپان همیشه به خاطر تفکرش قابل احترامه اما مهم اینه که چرا چوپانی میکنه؟

                              چوپان همیشه مودبه همیشه شیر گوسفند ها رو میدوشه تا یه وقت سینه های گوسفند منفجر نشه پشم هاش رو میتراشه تا از گرمای لعنتی تابستون خلاص بشه و اسوه ها همیشه دوستداشتنی هستن چون دائم به فکر گوسفندها هستن و خودشون رو وقف گوسفند ها کردن

                              Dr-aculaD 1 پاسخ آخرین پاسخ
                              1
                              • صوفیص صوفی

                                @m__sadra__b
                                بازم معرفت تو
                                برو رفیق انرژیتو هدر نده تمومه دیگه

                                _ آفلاین
                                _ آفلاین
                                __chakisaldva__
                                نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                                #127155

                                صوفی -_______

                                صفربیشتر ازهیچیه.
                                صفربیشتر ازهیچیه..
                                صفربیشتر ازهیچیه...

                                marylbM 1 پاسخ آخرین پاسخ
                                1
                                • _ __chakisaldva__

                                  صوفی -_______

                                  marylbM آفلاین
                                  marylbM آفلاین
                                  marylb
                                  نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                                  #127156

                                  @m__sadra__b الان ظهره:smiling_face_with_open_mouth_smiling_eyes: به وقت من

                                  _ 1 پاسخ آخرین پاسخ
                                  1
                                  • فااطمهف آفلاین
                                    فااطمهف آفلاین
                                    فااطمه
                                    نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط فااطمه انجام شده
                                    #127157

                                    IMG_20190124_134838_940-1.jpg
                                    🙂
                                    یه حال خوب

                                    می باید به فضیلتهایت عشق ورزی زیرا که بر سر آنها فناخواهی شد

                                    1 پاسخ آخرین پاسخ
                                    2
                                    • صوفیص صوفی

                                      @m__sadra__b
                                      به قول شاعر یه جسم بی روحم ی روح دل مرده چهلمم که رفت به فکر سالم باش 🙂

                                      _ آفلاین
                                      _ آفلاین
                                      __chakisaldva__
                                      نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                                      #127158

                                      صوفی -__________

                                      صفربیشتر ازهیچیه.
                                      صفربیشتر ازهیچیه..
                                      صفربیشتر ازهیچیه...

                                      1 پاسخ آخرین پاسخ
                                      0
                                      • Dr-aculaD Dr-acula

                                        @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

                                        @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

                                        @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

                                        @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

                                        @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

                                        @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

                                        @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

                                        @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

                                        @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

                                        @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

                                        @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

                                        @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

                                        @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

                                        @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

                                        میدونید که همه پیامبرا قبل از بعثت به چوپانی مشغول بودن ، به نوعی این چوپانی یه شغل خاص محسوب میشه و من به کسی ک براش ارزش قائلم میگم چوپان .. به نوعی اسوه من هستن
                                        گفتم در جریان باشید

                                        خب با این حساب هر جامعه انسانی ک در نظر بگیریم نیازمند تعدادی اسوه یا بهتر بگم چوپانه! حالا این جامعه میتونه مجازی باشه یا واقعی کوچیک باشه یا بزرگ ب هر حال اهمیتی نداره

                                        خب پس جامعه مورد نظر ما ممکنه یک چوپان یا بلکه چند چوپان داشته باشه که طبیعتا هر چه تعداد چوپانها بیشتر باشه اداره گله گوسفند‌ها راحت تره

                                        خب سوال پیش میاد که حماقت گوسفنده که اهلیش کرده یا تفکر برترش؟ یا اینکه اصلا اهلی شدن گوسفند دست چوپانه یا خود گوسفند؟ و اینکه هدف چوپان از هدایت گوسفند ها چیه؟

                                        کلا به چوپانها یه وقت برنخوره چون من خودم رو گوسفند این جامعه میدونم و چشمم به اسوه هاست به چوپانهای خوب

                                        خب گوسفند ها هم دسته بندی دارن یه دسته شون گوسفندای خوبن که همیشه پا به پای چوپان قدم میزنن و خوب شیر میدن اینا خیلی خوبن
                                        یه دسته دیگه گوسفندایی هستن که از گله عقب میمونن و گیج میزنن گاهی براشون سوال پیش میادکه من ناچارا جز این دسته هستم

                                        خب از هر چی ک بگذریم نوبت چوپانهاست
                                        چوپانها همیشه شخصیت های کم حرف و متفکرن که کارهاشون پر از حکمته حتی اینکه پوزه گرگ رو میشکنن هم باز هدف داره مثلا سعدی میگه :

                                        شنیدم گوسپندی را بزرگی
                                        رهانید از دهان و دست گرگی
                                        شبانگه کارد در حلقش بمالید
                                        روان گوسپند از وی بنالید
                                        که از چنگال گرگم در ربودی
                                        چو دیدم عاقبت خود گرگ بودی

                                        البته بگم که گرگ خودش خیلی وقتا میتونه سگ گله مجاور باشه !
                                        خب پس اسوه ها باید گوسفند ها رو هدایت کنن رشد بدن بهشون زندگی بدن ... پس تقسیم بندی میشن به چوپانهای پشت پرده و متفکر و چوپانهای اجرایی ک نمود همون تفکراتن البته چوپانهای با قابلیت دوگانه دیگه بهترین اسوه ها هستن

                                        بله چوپانها میتونن به چوپانهای عقیدتی تبدیل بشن به چوپانهای فان و تسهیل کننده فضا چوپان سیاست گذار چوپان علمی چوپان مالی و البته ک چوپان دروغگو

                                        این وسط یه حریم دائمی هست بین چوپان و گوسفند .. البته ک گوسفندای دسته اول فارغ از این حریمند و کلا نیازی هم به نزدیکی با چوپان ندارن ولی چوپانهای دسته دوم هر از گاهی به چوپان فکر میکنن هر از گاهی شک میکنن و هر از گاهی فکر چوپان شدن به سرشون میزنه! خب طبیعیه که اسوه باید فکری به حال اینا بکنه

                                        چوپان یا بهتره بگم اسوه به گوسفند های دسته دوم نزدیک میشه باهاشون حرف میزنه و تفکرات کوچک گوسفند رو میخونه ، سعی میکنه تا تبدیلشون کنه به چوپان دسته یک یا دیگه نهایتا نشد گوشتش رو در راه خدا تقسیم کنه (گفتم ک اسوه ست حتی این کارش هم پر از خیر و برکته)

                                        چوپان خوب معمولا چوپانیه که خودش رو میزنه به نفهمیدن زبون گوسفند و فقط بع بعش رو میشنوه و انکار میکنه این اسوه و الگو ممکنه سردرد هم بگیره

                                        البته بازم تاکید میکنم همه انبیا قبل از رسالت چوپان بودن

                                        من همیشه عاشق چوپانها هستم چون واقعا اسوه هستن و واقعا دوسداشتنی هستن اما نکته ای ک هست قدرت چوپانه.
                                        چوپان میتونه یک گوسفند دسته دوم رو برای نمونه هم ک شده جلوی چشم بقیه گوسفندا سلاخی کنه و هیچ کس از جاش هم تکون نخوره
                                        چوپان همیشه به خاطر تفکرش قابل احترامه اما مهم اینه که چرا چوپانی میکنه؟

                                        چوپان همیشه مودبه همیشه شیر گوسفند ها رو میدوشه تا یه وقت سینه های گوسفند منفجر نشه پشم هاش رو میتراشه تا از گرمای لعنتی تابستون خلاص بشه و اسوه ها همیشه دوستداشتنی هستن چون دائم به فکر گوسفندها هستن و خودشون رو وقف گوسفند ها کردن

                                        Dr-aculaD آفلاین
                                        Dr-aculaD آفلاین
                                        Dr-acula
                                        اخراج شده
                                        نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                                        #127159

                                        @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

                                        @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

                                        @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

                                        @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

                                        @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

                                        @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

                                        @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

                                        @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

                                        @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

                                        @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

                                        @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

                                        @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

                                        @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

                                        @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

                                        @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

                                        میدونید که همه پیامبرا قبل از بعثت به چوپانی مشغول بودن ، به نوعی این چوپانی یه شغل خاص محسوب میشه و من به کسی ک براش ارزش قائلم میگم چوپان .. به نوعی اسوه من هستن
                                        گفتم در جریان باشید

                                        خب با این حساب هر جامعه انسانی ک در نظر بگیریم نیازمند تعدادی اسوه یا بهتر بگم چوپانه! حالا این جامعه میتونه مجازی باشه یا واقعی کوچیک باشه یا بزرگ ب هر حال اهمیتی نداره

                                        خب پس جامعه مورد نظر ما ممکنه یک چوپان یا بلکه چند چوپان داشته باشه که طبیعتا هر چه تعداد چوپانها بیشتر باشه اداره گله گوسفند‌ها راحت تره

                                        خب سوال پیش میاد که حماقت گوسفنده که اهلیش کرده یا تفکر برترش؟ یا اینکه اصلا اهلی شدن گوسفند دست چوپانه یا خود گوسفند؟ و اینکه هدف چوپان از هدایت گوسفند ها چیه؟

                                        کلا به چوپانها یه وقت برنخوره چون من خودم رو گوسفند این جامعه میدونم و چشمم به اسوه هاست به چوپانهای خوب

                                        خب گوسفند ها هم دسته بندی دارن یه دسته شون گوسفندای خوبن که همیشه پا به پای چوپان قدم میزنن و خوب شیر میدن اینا خیلی خوبن
                                        یه دسته دیگه گوسفندایی هستن که از گله عقب میمونن و گیج میزنن گاهی براشون سوال پیش میادکه من ناچارا جز این دسته هستم

                                        خب از هر چی ک بگذریم نوبت چوپانهاست
                                        چوپانها همیشه شخصیت های کم حرف و متفکرن که کارهاشون پر از حکمته حتی اینکه پوزه گرگ رو میشکنن هم باز هدف داره مثلا سعدی میگه :

                                        شنیدم گوسپندی را بزرگی
                                        رهانید از دهان و دست گرگی
                                        شبانگه کارد در حلقش بمالید
                                        روان گوسپند از وی بنالید
                                        که از چنگال گرگم در ربودی
                                        چو دیدم عاقبت خود گرگ بودی

                                        البته بگم که گرگ خودش خیلی وقتا میتونه سگ گله مجاور باشه !
                                        خب پس اسوه ها باید گوسفند ها رو هدایت کنن رشد بدن بهشون زندگی بدن ... پس تقسیم بندی میشن به چوپانهای پشت پرده و متفکر و چوپانهای اجرایی ک نمود همون تفکراتن البته چوپانهای با قابلیت دوگانه دیگه بهترین اسوه ها هستن

                                        بله چوپانها میتونن به چوپانهای عقیدتی تبدیل بشن به چوپانهای فان و تسهیل کننده فضا چوپان سیاست گذار چوپان علمی چوپان مالی و البته ک چوپان دروغگو

                                        این وسط یه حریم دائمی هست بین چوپان و گوسفند .. البته ک گوسفندای دسته اول فارغ از این حریمند و کلا نیازی هم به نزدیکی با چوپان ندارن ولی چوپانهای دسته دوم هر از گاهی به چوپان فکر میکنن هر از گاهی شک میکنن و هر از گاهی فکر چوپان شدن به سرشون میزنه! خب طبیعیه که اسوه باید فکری به حال اینا بکنه

                                        چوپان یا بهتره بگم اسوه به گوسفند های دسته دوم نزدیک میشه باهاشون حرف میزنه و تفکرات کوچک گوسفند رو میخونه ، سعی میکنه تا تبدیلشون کنه به چوپان دسته یک یا دیگه نهایتا نشد گوشتش رو در راه خدا تقسیم کنه (گفتم ک اسوه ست حتی این کارش هم پر از خیر و برکته)

                                        چوپان خوب معمولا چوپانیه که خودش رو میزنه به نفهمیدن زبون گوسفند و فقط بع بعش رو میشنوه و انکار میکنه این اسوه و الگو ممکنه سردرد هم بگیره

                                        البته بازم تاکید میکنم همه انبیا قبل از رسالت چوپان بودن

                                        من همیشه عاشق چوپانها هستم چون واقعا اسوه هستن و واقعا دوسداشتنی هستن اما نکته ای ک هست قدرت چوپانه.
                                        چوپان میتونه یک گوسفند دسته دوم رو برای نمونه هم ک شده جلوی چشم بقیه گوسفندا سلاخی کنه و هیچ کس از جاش هم تکون نخوره
                                        چوپان همیشه به خاطر تفکرش قابل احترامه اما مهم اینه که چرا چوپانی میکنه؟

                                        چوپان همیشه مودبه همیشه شیر گوسفند ها رو میدوشه تا یه وقت سینه های گوسفند منفجر نشه پشم هاش رو میتراشه تا از گرمای لعنتی تابستون خلاص بشه و اسوه ها همیشه دوستداشتنی هستن چون دائم به فکر گوسفندها هستن و خودشون رو وقف گوسفند ها کردن

                                        خب این ظواهر هست تا حدودی اما وقتی چوپان زرنگ تر باشه چوپانهایی رو در لباس گوسفند وارد گله میکنه تا حرف ها رو بشنون تا خوب خوب همه چی آنالیز شه تا چیزی کم نزاره

                                        Dr-aculaD 1 پاسخ آخرین پاسخ
                                        0
                                        • marylbM marylb

                                          @m__sadra__b الان ظهره:smiling_face_with_open_mouth_smiling_eyes: به وقت من

                                          _ آفلاین
                                          _ آفلاین
                                          __chakisaldva__
                                          نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                                          #127160

                                          @nogteh شب(:-__-

                                          صفربیشتر ازهیچیه.
                                          صفربیشتر ازهیچیه..
                                          صفربیشتر ازهیچیه...

                                          marylbM 1 پاسخ آخرین پاسخ
                                          1
                                          پاسخ
                                          • پاسخ به عنوان موضوع
                                          وارد شوید تا پست بفرستید
                                          • قدیمی‌ترین به جدید‌ترین
                                          • جدید‌ترین به قدیمی‌ترین
                                          • بیشترین رای ها


                                          • 1
                                          • 2
                                          • 6356
                                          • 6357
                                          • 6358
                                          • 6359
                                          • 6360
                                          • 14102
                                          • 14103
                                          • درون آمدن

                                          • حساب کاربری ندارید؟ نام‌نویسی

                                          • برای جستجو وارد شوید و یا ثبت نام کنید
                                          • اولین پست
                                            آخرین پست
                                          0
                                          • دسته‌بندی‌ها
                                          • نخوانده ها: پست‌های جدید برای شما 0
                                          • جدیدترین پست ها
                                          • برچسب‌ها
                                          • سوال‌های درسی و مشاوره‌ای
                                          • دوره‌های آلاء
                                          • گروه‌ها
                                          • راهنمای آلاخونه
                                            • معرفی آلاخونه
                                            • سوال‌پرسیدن | انتشار مطالب آموزشی
                                            • پاسخ‌دادن و مشارکت در تاپیک‌ها
                                            • استفاده از ابزارهای ادیتور
                                            • معرفی گروه‌ها
                                            • لینک‌های دسترسی سریع