ردپا
هرچی تو دلته بریز بیرون 3
-
abcc در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
یا مثلا تو انجمن باشی و ...
دیگ جریت نمیکنم کسی پشت سرم باشه بیام توی انحمن:/
-
ققنوس
یه حس بدیه:/
اخرین بار این حسو داشتم باشگاه تموم شده بود استاده داشت حرف میزد که فلان کردیم و فلان کردیم و...
دوستم پیام داد که چ میکنی یساعته در باشگاه منتظریم
نوشتم بابا استاده داره چاخان میگه:/
واسه خود استاده فرستادمش:/گوشیش دستش بود همون لحظه خوندش:/
بازم همین لبخند ملیحو زدم و نگاه ها خیره ماندrevival واییییییی یه بار به معلم فیزیکم همینجوری پیام اشتباهی دادم : /
-
اول دبیرستان داشتیم با بچه ها ادای یکی از معلما رو در میاوردیم (خدا ببخشه مارو:smiling_face_with_open_mouth_cold_sweat:
همون لحظه مدیر سر رسید
یادمه نتونست خندشو کنترل کنه وقتی قیافمونو با اون عینک و مقنعه دید
بعدم در همون حال خنده گفت بهم از تو توقع نداشتم دیگه
تا چند وقت روم نمیشد تو صورت مدیرمون نیگاه کنم
نفهمیدم هیچ وقت حرفامونم شنید یا نه ولی خدا کنه نشنیده باشه -
@Zohraam من اینترنتی خریدم ۲۷۰پشیمونم چندروزه عزادارم
@rhilda در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
@Zohraam من اینترنتی خریدم ۲۷۰پشیمونم چندروزه عزادارم
ن بابا اعتمادی نیست
ولی کفشه ها جز مدود کفشاییه ک من گرون خریدم ازم بعیده این کارا -
فقط سوتیای من
گشنه ام بود یه دوست شیطان دارم داشت مرتب عکس غذا بهم نشون میداد... یهو رسید به یه قرمه سبزی منم که عاااشق قورمه سبزی ام گفتم ژووووون دستت بره تو دستم
دقیقا همون لحظه یه پسره خوشتیپ رد شد فک کرده بود اونو میگم دیگه مگه ول میکرد
صدبارررر از جلومون رد شد.. بار اول کتشو باز کرد بار دوم آستینای کتشو داد بالا یعنی دیگه خواستم بگم داداش چه خبرته سفت بگیر بابا منظورم این قورمه سبزی بود دیگه گفتم لعنت بر شیطون خودمون پاشدیم رفتیم بهاره در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
فقط سوتیای من
گشنه ام بود یه دوست شیطان دارم داشت مرتب عکس غذا بهم نشون میداد... یهو رسید به یه قرمه سبزی منم که عاااشق قورمه سبزی ام گفتم ژووووون دستت بره تو دستم دقیقا همون لحظه یه پسره خوشتیپ رد شد فک کرده بود اونو میگم دیگه مگه ول میکرد
صدبارررر از جلومون رد شد.. بار اول کتشو باز کرد بار دوم آستینای کتشو داد بالا یعنی دیگه خواستم بگم داداش چه خبرته سفت بگیر بابا منظورم این قورمه سبزی بود دیگه گفتم لعنت بر شیطون خودمون پاشدیم رفتیم ایناهاش
یه جای قصه مشکوکه
اگ واقعا به قورمه سبزیه بوده چرا در تعریف پسره میگ؛"یه پسر خوشتیپ"
درمفهومی جز مفهوم کنایی هم ادم خوشش نمیاد دستش بره توی قورمه سبزی درنتیحه معمولا ظاهر که میاد جلو باطن ضرب المثل رو استفاده نمیکنهتوی ذهنم این بود که این به پسره گفته بعد دوستش دیدش گفته به قورمه سبزی دارم میگم تو ادامه بده
-
بهاره در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
فقط سوتیای من
گشنه ام بود یه دوست شیطان دارم داشت مرتب عکس غذا بهم نشون میداد... یهو رسید به یه قرمه سبزی منم که عاااشق قورمه سبزی ام گفتم ژووووون دستت بره تو دستم دقیقا همون لحظه یه پسره خوشتیپ رد شد فک کرده بود اونو میگم دیگه مگه ول میکرد
صدبارررر از جلومون رد شد.. بار اول کتشو باز کرد بار دوم آستینای کتشو داد بالا یعنی دیگه خواستم بگم داداش چه خبرته سفت بگیر بابا منظورم این قورمه سبزی بود دیگه گفتم لعنت بر شیطون خودمون پاشدیم رفتیم ایناهاش
یه جای قصه مشکوکه
اگ واقعا به قورمه سبزیه بوده چرا در تعریف پسره میگ؛"یه پسر خوشتیپ"
درمفهومی جز مفهوم کنایی هم ادم خوشش نمیاد دستش بره توی قورمه سبزی درنتیحه معمولا ظاهر که میاد جلو باطن ضرب المثل رو استفاده نمیکنهتوی ذهنم این بود که این به پسره گفته بعد دوستش دیدش گفته به قورمه سبزی دارم میگم تو ادامه بده
-
بهاره در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
فقط سوتیای من
گشنه ام بود یه دوست شیطان دارم داشت مرتب عکس غذا بهم نشون میداد... یهو رسید به یه قرمه سبزی منم که عاااشق قورمه سبزی ام گفتم ژووووون دستت بره تو دستم دقیقا همون لحظه یه پسره خوشتیپ رد شد فک کرده بود اونو میگم دیگه مگه ول میکرد
صدبارررر از جلومون رد شد.. بار اول کتشو باز کرد بار دوم آستینای کتشو داد بالا یعنی دیگه خواستم بگم داداش چه خبرته سفت بگیر بابا منظورم این قورمه سبزی بود دیگه گفتم لعنت بر شیطون خودمون پاشدیم رفتیم ایناهاش
یه جای قصه مشکوکه
اگ واقعا به قورمه سبزیه بوده چرا در تعریف پسره میگ؛"یه پسر خوشتیپ"
درمفهومی جز مفهوم کنایی هم ادم خوشش نمیاد دستش بره توی قورمه سبزی درنتیحه معمولا ظاهر که میاد جلو باطن ضرب المثل رو استفاده نمیکنهتوی ذهنم این بود که این به پسره گفته بعد دوستش دیدش گفته به قورمه سبزی دارم میگم تو ادامه بده
-
مدرسه
مدرسه
چقد دوست داشتم اون روزا برگردن:/
هیچوقت یادم نیمره برگشتم ب معلم زبان حرف گفتم از انور خیابون صدامو شنید برگشت نگام کرد همچین تا تهشو خوندم منم برگشتم با لبخند ملیح بای بای کردم باهاش