هرچی تو دلته بریز بیرون 3
-
@__3BI__ شاااید..
ولی من توتل دیدم..میدونی چی؟خودکاربود خب؟ بازمیشد توش جای فلشو این چیزابود..
خیلی چیزابود..یادم نی دیگه
بعدشم گوشی مخفی ک توگوش میذارن اونم دیدم
خدایا..توبه -
Flight من مراقب اومد نشست رو صندلی کناریم زل زد ب من منم ادا درس خونارو دراوردم هی تست زدم فک نکنه میخواسم از رو دس کناریم نگا کنم (ادم ی کاری میکنه فک میکنع بقیه ام فهمیدن)
اصن ی استدلالای عجیبی میاوردم و خودمو قانع میکردم ک فلان گزینس و میزدم -
@__3BI__ شاااید..
ولی من توتل دیدم..میدونی چی؟خودکاربود خب؟ بازمیشد توش جای فلشو این چیزابود..
خیلی چیزابود..یادم نی دیگه
بعدشم گوشی مخفی ک توگوش میذارن اونم دیدم
خدایا..توبه -
Flight من مراقب اومد نشست رو صندلی کناریم زل زد ب من منم ادا درس خونارو دراوردم هی تست زدم فک نکنه میخواسم از رو دس کناریم نگا کنم (ادم ی کاری میکنه فک میکنع بقیه ام فهمیدن)
اصن ی استدلالای عجیبی میاوردم و خودمو قانع میکردم ک فلان گزینس و میزدم -
@__3BI__ در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
marzyeh78 من مراقبو اسکل کرده بودم دستمو هعی میکردم تو جیبم پامو میخاروندم بیچاره از کنار من جم نمیخورد
من ی دختر درس خون کنارم بود هی سعی کردم ببینم چ تستی رو چ گزینه ای میزنه من تو دفترچه خودم پیدا کنم بزنم بعد حس میکردم فهمیدخواستم ثابت کنم خودم بلدم
ب چشمامم شک کردم باید برم چشم پزشکی چون هیچی نتونسم بخونم از رو دفترچه بغل دستیم