Skip to content
  • دسته‌بندی‌ها
  • 0 نخوانده ها: پست‌های جدید برای شما 0
  • جدیدترین پست ها
  • برچسب‌ها
  • سوال‌های درسی و مشاوره‌ای
  • دوره‌های آلاء
  • گروه‌ها
  • راهنمای آلاخونه
    • معرفی آلاخونه
    • سوال‌پرسیدن | انتشار مطالب آموزشی
    • پاسخ‌دادن و مشارکت در تاپیک‌ها
    • استفاده از ابزارهای ادیتور
    • معرفی گروه‌ها
    • لینک‌های دسترسی سریع
پوسته‌ها
  • Light
  • Brite
  • Cerulean
  • Cosmo
  • Flatly
  • Journal
  • Litera
  • Lumen
  • Lux
  • Materia
  • Minty
  • Morph
  • Pulse
  • Sandstone
  • Simplex
  • Sketchy
  • Spacelab
  • United
  • Yeti
  • Zephyr
  • Dark
  • Cyborg
  • Darkly
  • Quartz
  • Slate
  • Solar
  • Superhero
  • Vapor

  • Default (بدون پوسته)
  • بدون پوسته
بستن
Brand Logo

آلاخونه

  • سوال یا موضوع جدیدی بنویس

  • سوال مشاوره ای
  • سوال زیست
  • سوال ریاضی
  • سوال فیزیک
  • سوال شیمی
  • سایر
  1. خانه
  2. بحث آزاد
  3. خــــــــــودنویس
دسته گل💐
زهرا بنده خدا 2ز
Topic thumbnail image
بحث آزاد
دستاورد هایِ کوچکِ من🎈
A
سلام بچه ها امیدوارم حالتون خوب باشه و خیلی سرحال و شاد باشین خب از عنوان تاپیک یچیزایی مشخصه که قراره در مورد چی اینجا حرف بزنیم ولی بزارین توضیحات بیشتر بدم خیلی از ما یوقتایی هست که ممکنه احساس کنیم هیچ کاری نکردیم یا هیچ کاری ازمون برنمیاد و روزمون رو تلف کردیم و.. و ذهنمون ما رو با این افکار جور واجور و عجیب غریب مورد آزار قرار بده و احساس ناتوانی رو بهمون بده در حالی که در واقعیت اینطوری نیست و ما توانا تر از اون چیزی هستیم که توی ذهنمون هست اینجا قراره از موفقیت های کوچولومون حرف بزنیم و رونمایی کنیم تا به ذهنمون ثابت کنیم بفرما آقا دیدییی ما اینیم هر شب از کار های مثبت کوچولوتون بیاین و بگین و این حس مثبت و قشنگ مفید بودن رو به خودتون بدین مثلا کنکوری ها میتونن تموم شدن یه بخش از برنامه اشون رو بگن ، از انجام دادن کار هایی مثل مرتب کردن اتاق ، از گذروندن امتحانای سخت و آب دادن به گل ها و کلی کار کوچیک و مثبت دیگه منتظرتون هستم آلایی ها موفق باشین🥹️ دعوت میکنم از : @دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا @دانش-آموزان-آلاء @فارغ-التحصیلان-آلاء @دانشجویان-درس-خون @دانشجویان-پزشکی @دانشجویان-پیراپزشکی
بحث آزاد
روز آخر ❤️
_
سلام به همه رفقای کنکوری اومدم یه تاپیک بزنم برای روز آخر کنکور، اینجا بچه‌هایی که می‌خوان روز آخر رو مفید درس بخونن، بیان برنامه‌هاشونو پارت‌بندی شده بزارن ️ و هم اونایی که تصمیم گرفتن دیگه درس نخونن و فقط ریلکس کنن، اینجا کنار هم باشیم ، حرف بزنیم ، استرسارو بریزیم دور، انرژی مثبت بدیم و بگیریم ... اگه برنامه‌ریزی برای روز آخر داری، بیا پارت‌هات رو بزار و تا لحظه آخر تلاش کن ( مثل خودم ایده همینه چون مجبورم ) ... اگه تصمیم گرفتی دیگه فقط استراحت کنی که خیلیم عالی ... اگه دکترای پارسالی هستی و تجربه شب قبل کنکور رو داری، لطفا بیا راهنمایی کن، آرامش و انرژی بده :)) ‌ فقط یه خواهش کوچولو دارم لطفا فضای تاپیک آروم و مثبت نگه داریم چون قرار نیست با کارای دیگه اتفاق خاصی بیفته اما با اینکارا اتفاق خاصی میفته @دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا @دانش-آموزان-آلاء @تجربیا
بحث آزاد
برگ انجیر.... ☘️🍀🌿
______
بِسْم رَبّ النور ️ سلام امیدوارم حال دلتون بهترین باشه..... برم سراغ حرف اصلی.... در فکر تاپیکی بودم که هر روز توش چند تا پست قشنگ بزارم و با چند تا عکس و متن نوشته و دل نوشته...... حالمون خوب بشه، انرژی بگیریم در طول روز.....️️ یه جورایی این تاپیک شبیه کانال یا چنل..... البته پست هایی که قرار بزارم برای خودم نیست و صرفا گلچینی از مطالبی که ممکنه توی فضای مجازی یا کتاب ها ببینم و بارگذاری بکنم..... اگر شما هم دوست داشتید خوشحال میشم همراه من بشید.... ️ [image: 1686940882701-img_-_.jpg] پ.ن:اسم تاپیک برگرفته از اسم یک کانالِ و در آخر دعا میکنم دلتون ذهنتون ابری باشه(:️️
بحث آزاد
رقیب
م
کسی هس ساعت مطالعه بالایی داشته باشه بخونیم این 20 روزو؟ ترجیحا دختر باشه تنهایی نمیتونم اگ یکی بود خیلی بهتر پیش میرفتم
بحث آزاد
خــــــــــودنویس
Dr-aculaD
Topic thumbnail image
بحث آزاد
👣ردپا👣
اهوراا
Topic thumbnail image
بحث آزاد
کنکور1405
M
سلام به همه. من بعد از یه مدت دوباره میخوام کنکور 405 رو شرکت کنم. ولی خب کسی رو پیدا نکردم که برای سال405 باشه. و دوستی پیدا نکردم تو این زمینه. هرکی هست بیاد اینجا حرف بزنیم
بحث آزاد
تروخدا بیاین
م
دیروز اشتبا کردم سلامت نخوندم الان چیکار کنم جزوه ای میدونین یکم جمعو جور باشه کتاب اصلن خونده نمیشه خیلی زیاده
بحث آزاد
تنهایی حوصله ندارم بیاین با هم نهایی بخونیم
م
سلام بچها هر ساعتی هر درسیو خوندین بیاین بگین این ساعت اینقدر فلان درس رو خوندم انگیزه میگیریم
بحث آزاد
بخدا سوالات اونقد سخت نیستن ولی وقتی میشینم سر جلسه اعداد کوه میشن واسم
م
بچها وقتی میشینم به ارومی حل میکنم سوالاتو میدونم حل میکنم مشکلی ندارم سر جلسه انگار اصن من نخوندم ی جوری میشم میترسم از سوالا مخصوصا سوالاتی ک عدد دارن عددا جلو چشام بزرگ میشن بخدا خنده داره ولی جدی میگم
بحث آزاد
من ِ فارغ 401 هم باید زمین ترمیم کنم؟؟
م
...............
بحث آزاد
شاید شد...چه میدانی؟!
Hg L 0H
مدت هاست که از نشست غبار سرد و تیره به قلبم میگذرد مدت هاست منِ تاریکِ گم شده، در خودم به دنبال روزنه هایی از نور میگردد نفس هایم سخت به جانم می نشینند اشک هایی که سرازیر نمی شوند وجود مرا به ستوه آورده اند دوست دارم بایستم سرم را بالا بگیرم و تا زمانی که صدایم خفه شود فریاد بزنم بماند در پس پرده ی خاکستری غم بماند که چه می شود... شاید شد....چه میدانی؟!
بحث آزاد
بحث آزاد
J
دوستان من تازه وارو سایت شدم میخوام بدونم چطوری باید اسمم رو تغیر بدم درست کردم ولی باز دوباره اینو زده چیکار باید کنم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌.........
بحث آزاد
تمام رو به اتمام
Hg L 0H
حس خفقان، حتی نفس کشیدن هم سخت شده گلویم فشرده تر از قبل راه هوا را بسته پروازی را آغاز کردم که در سرم مقصدش بهشتی برین بود اما اکنون و در این زمان نمیدانم کجا هستم پروازم به سمت جهنم است یا بهشت؟ میشود یا نمیشود تمام وجودم را پر کرده تمام احساسات کودکی از کوچک و بزرگ به مغزم هجوم آورده و دارد تمامِ من را آرام آرام از من میگیرد نکند اینجا جای من است؟ در سرِ کودکیِ من چنین رویایی شکل گرفته بود؟ قلبم سیاه و چشمانم تار شده اند هوای پریدن دارم اما نگار لحظه به لحظه در همان جایی قرار دارم که ایستاده بودم انگار نمیشود قدم از قدم برداشت میخواهم رها باشم از افکاری که مرا خفت میکنند و تا مرز خفه شدن من را به دنبال خود میکشانند میل به رهایی آزادی ام را هم از من گرفته... شوق پریدن آرام آرام گویی دارد تبدیل به میل سقوط میشود مبادا چنین روزی برسد... مبادا....
بحث آزاد
به که باید دل بست؟
blossom.B
به که باید دل بست؟ به که شاید دل بست؟ سینه ها جای محبت , همه از کینه پر است. هیچکس نیست که فریادِ پر از مهر تو را گرم پاسخ گوید. نیست یک تن که در این راه غم آلوده ی عمر , قدمی راه محبت پوید. خط پیشانی هر جمع , خط تنهاییست. همه گلچینِ گلِ امروزند... در نگاه من و تو حسرت بی فرداییست. به که باید دل بست؟ به که شاید دل بست؟ نقش هر خنده که بر روی لبی می شکفد, نقشه‌ای شیطانیست. در نگاهی که تو را وسوسه ی عشق دهد حیله‌ای پنهانیست. خنده ها می شکفد بر لبها, تا که اشکی شکفد بر سرمژگان کسی. همه بر درد کسان می نگرند, لیک دستی نبرند از پی درمان کسی. زير لب زمزمه شادی مردم برخاست, هر کجا مرد توانائي بر خاک نشست . پرچم فتح برافرازد در خاطرِ خلق, هر زمان بر رخ تو هاله زَنَد گردِ شکست. به که بايد دل بست؟ به که شايد دل بست؟ از وفا نام مبر , آن که وفا خوست کجاست؟ ریشه ی عشق فسرد... واژه ی دوست گریخت... سخن از دوست مگو...عشق کجا؟دوست کجا؟ دست گرمی که زمهر , بفشارد دستت در همه شهر مجوی. گل اگر در دل باغ , بر تو لبخند زند بنگرش , لیک مبوی ! لب گرمی که زعشق , ننشیند به لبت به همه عمر مخواه ! سخنی کز سر راز , زده در جانت چنگ به لبت نیز مگوی ! چاه هم با من و تو بيگانه است نیِ صدبند برون آيد از آن... راز تو را فاش کند, درد دل گر بسر چاه کنی خنده ها بر غمِ تو دختر مهتاب زند گر شبي از سر غم آه کني. درد اگر سینه شکافد , نفسی بانگ مزن ! درد خود را به دل چاه مگو! استخوان تو اگر آب کند آتش غم, آب شو...آه مگو ! ديده بر دوز بدين بام بلند مهر و مه را بنگر ! سکه زرد و سپيدی که به سقف فلک است سکه نيرنگ است سکه ای بهر فريب من و تست سکه صد رنگ است . ما همه کودکِ خُرديم و همين زال فلک , با چنين سکه زرد , و همين سکه سيمينِ سپيد , ميفريبد ما را . آسمان با من و ما بيگانه زن و فرزند و در و بام و هوا , بيگانه خويش , در راه نفاق... دوست , در کار فريب... آشنا , بيگانه ... شاخه ی عشق شکست... آهوی مهر گریخت... تار پیوند گسست... به که باید دل بست؟ به که شاید دل بست؟... -مهدی سهیلی
بحث آزاد
ای که با من ، آشنایی داشتی
blossom.B
اِی که با من، آشنایی داشتی ای که در من، آفتابی کاشتی ای که در تعبیرِ بی مقدارِ خویش عشق را، چون نردبام انگاشتی ای که چون نوری به تصویرت رسید پرده ها از پرده ات برداشتی پشتِ پرده چون نبودی جز دروغ بوده ها را با دروغ انباشتی اینک از جورِ تو و جولانِ درد می گریزم از هوای آشتی کاش حیوان، در دلت جایی نداشت کاش از انسان سایه ای می داشتی -فریدون فرخزاد
بحث آزاد
امروز نه آغاز و نه انجام جهان است...
blossom.B
امروز نه آغاز و نه انجام جهان است اي بس غم و شادي که پس پرده نهان است گر مرد رهي غم مخور از دوري و ديري داني که رسيدن هنر گام زمان است تو رهرو ديرينه سرمنزل عشقي بنگر که زخون تو به هر گام نشان است آبي که برآسود زمينش بخورد زود دريا شود آن رود که پيوسته روان است باشد که يکي هم به نشاني بنشيند بس تير که در چله اين کهنه کمان است از روي تو دل کندنم آموخت زمانه اين ديده از آن روست که خونابه فشان است دردا و دريغا که در اين بازي خونين بازيچه ايام دل آدميان است دل برگذر قافله لاله و گل داشت اين دشت که پامال سواران خزان است روزي که بجنبد نفس باد بهاري بيني که گل و سبزه کران تا به کران است اي کوه تو فرياد من امروز شنيدي دردي ست درين سينه که همزاد جهان است از داد و وداد آن همه گفتند و نکردند يارب چه قدر فاصله دست و زبان است خون مي چکد از ديده در اين کنج صبوري اين صبر که من مي کنم افشردن جان است از راه مرو سايه که آن گوهر مقصود گنجي ست که اندر قدم راهروان است -هوشنگ ابتهاج (سایه)
بحث آزاد
پروانه‌ی رنگین
blossom.B
*از پیله بیرون آمدن گاهی رهایی نیست در باغ هم پروانه‌ی رنگین گرفتار است این کشور آن کشور ندارد حس دلتنگی دیوار با هر طرح و نقشی باز دیوار است... -محمد‌علی جوشانی*
بحث آزاد
حواست بوده است حتما...
blossom.B
الا ای حضرت عشقم! حواست هست؟ حواست بوده است آیا؟ که این عبد گنه کارت که خود ، هیراد می‌نامد، چه غم ها سینه‌اش دارد... حواست بوده است آیا؟ که این مخلوق مهجورت از آن عهد طفولیت و تا امروزِ امروزش ذلیل و خاضع و خاشع گدایی می‌کند لطفت... حواست بوده است آیا نشسته کنج دیواری تک و تنها؛ که گشته زندگی‌اش پوچ و بی معنا! دریغ از ذره ای تغییر میان امروز و دیروز و فردا... حواست هست، می‌دانم... حواست بوده است حتما! ولیکن یک نفر اینجا، خلاف دیده‌ای بینا، ندارد دیده‌ای بینا -رضا محمدزاده
بحث آزاد

خــــــــــودنویس

زمان بندی شده سنجاق شده قفل شده است منتقل شده بحث آزاد
1.7k دیدگاه‌ها 248 کاربران 82.6k بازدیدها 213 Watching
  • قدیمی‌ترین به جدید‌ترین
  • جدید‌ترین به قدیمی‌ترین
  • بیشترین رای ها
پاسخ
  • پاسخ به عنوان موضوع
وارد شوید تا پست بفرستید
این موضوع پاک شده است. تنها کاربرانِ با حق مدیریت موضوع می‌توانند آن را ببینند.
  • revivalR آفلاین
    revivalR آفلاین
    revival
    نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
    #549

    IMG_20170509_192720.jpg
    عاشق این عکسم...
    (یادی از گذشته:/)

    1 پاسخ آخرین پاسخ
    12
    • SharllotS آفلاین
      SharllotS آفلاین
      Sharllot
      نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
      #550

      ۲۰۱۷۰۹۰۳_۱۱۳۳۵۶.jpg
      ۲۰۱۷۰۹۰۳_۱۱۳۲۳۳.jpg
      ۲۰۱۷۰۹۰۳_۱۱۴۳۱۷.jpg
      تالاب انزلی:))
      بسیار زیبا... کاش قدرشو بدونن

      1.gif

      1 پاسخ آخرین پاسخ
      12
      • _nawrm__ آفلاین
        _nawrm__ آفلاین
        _nawrm_
        دانش آموزان آلاء
        نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط _nawrm_ انجام شده
        #551

        بهش گفتم : بمون ..
        گفت : نمیشه .. دنیا جای قشنگی برای موندن نیست ..
        بهش گفتم : کنارِ من بمون ..
        گفت : نمیشه ..
        بهش گفتم : کنارِ من جای قشنگی برای موندن نیست ؟
        چیزی نگفت :))
        .
        خیره شده بود بهم ..!
        هیچ وقت از رنگ سبز خوشم نمیومد
        اما چشماش سبز بود ..!
        نمیدونم شاید آبی بود ..!
        یادم نمیاد هرگز تو چشماش نگاه کرده باشم ..
        نمیتونستم ..!
        شما میتونستین ، تو چشمای یکی زل بزنین که دارین ازش فرار میکنین ؟
        ازش فرار میکردم .. ازم فرار میکرد ..!
        یادمه یه روز ، آخرِ کلاس شد :
        هیچکی نبود ..
        من بودم و خودش ..
        رفتم ازش سوال کنم ..!
        جواب داد و سریع گفت : خدافظ ..!
        و رفت ..!
        دیگه نیومد ..!
        از اون روز به بعد کلاسا رو پیچوند و رفت ..!
        .
        نمیتونستم دوسِش داشته باشم .. یعنی نمیخواستم که داشته باشم ..
        اما دستِ خودم نبود ..!
        شما چه جوری میتونین هوایِ دلتون رو داشته باشین وقتی نمیتونین بهش بگین : نه ؟
        نتونستم بهش بگم : نه ..!
        .
        بهش پیام دادم ..!
        سوالِ درسی بود فقط ..
        اما ..
        ما که خوب میدونیم درس و مدرسه بهونَست :))
        .
        قبلنا مهربون تر بود ..!
        دلِش نمیومد جواب نده .. هر چه قدر هم سرش شلوغ میشد ، بازم هوایِ من و داشت ..!
        .
        زمان گذشت ..
        چند وقت پیش بهش پیام دادم ..
        دیگه مهربون نبود ..
        شایدم بودااا ، ولی با من نبود :))
        پیاما رو سین میکرد اما جواب نمیداد ..! خب ، سَرش خیلی شلوغ شده بود .. دکتر شده بود برای خودِش :)) .. !
        آدما وقتی دکتر میشن ، اینقدر سرد و بی رحم میشن ؟
        از همون روز از دکتر شدن بدم اومد ..!
        .
        خجالت میکشیدم دوباره بهش پیام بدم ..
        هنوز که هنوزِ خجالت میکشم ..
        نه اینکه بگم آدم کم رویی باشم ها .. نه ..!
        ولی ، در برابرش کم میارم ..
        .
        نمیدونم چرا .. همون روز که دیدمِش نرفتم دنبالش ..
        دنبالِ حسمُ میگم ..
        درسته که میگن : نباید دنبال حسی برین ، صبر کنین خودش میاد ..
        ولی من میگم :
        بعضی وقتا باید برین ..
        دنبالش کنین ..
        نزارین بِره ..
        یه جایِ دلشُ گره بزنین به یه جایِ دلتون ..!
        نزارین کور بشه ..
        .
        گره هایِ زندگیِ من کور شده ..
        اون قـدر که ..
        نه میتونم عقب ، برگردم بگم : نرو ..
        .
        نه میتونم برم جلو و بهش بگم : بمون ..!
        .
        باید صبر کنم و فقـط رفتنش و تماشا کنم ..
        خیلی قشنگ باهم راه میرن ..
        نه ؟
        .
        :))

        .
        "ن.ت"

        مَنُ دِل بُریـدَن از تُ ؟
        چِ مَحالِ خَندِ دآریـ ..

        1 پاسخ آخرین پاسخ
        14
        • ب آفلاین
          ب آفلاین
          باهآر
          نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
          #552

          IMG_20190615_152313.jpg

          %(#23bf00)[مِــــهر تو] %(#33e30c)[را دل حــــزین،] %(#3df713)[بافته بر] %(#43ff19)[قُماشِ جان]
          %(#e3d400)[رشته به رشته] %(#f2e313)[نخ به نخ،] %(#faeb19)[تار به تار پو به پو]

          1 پاسخ آخرین پاسخ
          14
          • revivalR آفلاین
            revivalR آفلاین
            revival
            نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
            #553

            IMG_20170201_165030.jpg

            کرمانشاه از بالا ی روز سرد و گرم

            1 پاسخ آخرین پاسخ
            18
            • B آفلاین
              B آفلاین
              Brilliant
              نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
              #554
              این پست پاک شده!
              1 پاسخ آخرین پاسخ
              0
              • B آفلاین
                B آفلاین
                Brilliant
                نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                #555

                IMG_۲۰۱۹۰۷۱۲_۱۰۵۲۴۸_۸۷۰.jpg
                چشم دوخته ام به آسمان
                آسوده ی آسوده
                غرق در سکوت

                1 پاسخ آخرین پاسخ
                7
                • ب آفلاین
                  ب آفلاین
                  به سان خورشید
                  اخراج شده
                  نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                  #556

                  انسان های بزرگ حاصل تکامل اند نه زاده ی آن.....

                  1 پاسخ آخرین پاسخ
                  7
                  • G آفلاین
                    G آفلاین
                    Ghgghhfdd
                    نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                    #557

                    چه موجود عجیبی است این انسان . !
                    وقتی صدایش می کنی،نمی شنود؛
                    وقتی به دنبالش می روی، نمی بیند؛
                    وقتی دوستش داری، به فکرت نیست؛
                    اما؛
                    وقتی می شنود که دیگر صدایت گرفته؛
                    وقتی می بیند که خسته در راه افتاده ای ..
                    وقتی به فکرت هست که دیگر نیستی

                    1 پاسخ آخرین پاسخ
                    8
                    • aslan oktayA آفلاین
                      aslan oktayA آفلاین
                      aslan oktay
                      نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                      #558

                      متن جایگزین

                      زندگی هر کسی یه کتاب قطوره که هر صفحه اش
                      یک روز از زندگیشه
                      بعضی صفحات هستن هایلایت شدن ولی بعضی صفحه ها هم هستن که
                      خط خطی شدن
                      میدونن نمیشه صفحات این کتاب رو کند واسه همین ته تهش همینه خط خطی اش کنی
                      شاید خود اون صفحه خوبه هااا ولی ماجراهای صفحه های بعد گند میزنه تو کلی صفحه قبل و دست خطی که قراره صفحه های بعدی رو بنویسه
                      میگن یه روزی روزگاری یکی بود
                      عاشق شاهی میشه
                      شاه به محضر میخواندش و گفتگویی سر میگه
                      بعدش میگه
                      یا باید ترک شهر و کشور کنی یا سرت رو باید از دست بدی
                      اون شخض ترک شهر رو انتخاب میکنه
                      بعد از خروج از محضر شاه دستور میده سرش رو قطع کنند
                      یکی میگه
                      اون بیگناه بود ملکه
                      ولی ملکه میگه
                      شاه گفتا زانک او عاشق نبود

                      در طریق عشق من صادق نبود

                      گر چنان بودی که بودی مرد کار

                      سربریدن کردی اینجا اختیار

                      هرک سر بر وی به از جانان بود

                      عشق ورزیدن برو تاوان بود

                      گر ز من او سربریدن خواستی

                      شهریار از مملکت برخاستی

                      بر میان بستی کمر در پیش او

                      خسرو عالم شدی درویش او

                      لیک چون در عشق دعوی دار بود

                      سربریدن سازدش نهمار زود

                      هرکه در هجرم سر سر دارد او

                      مدعیست دامن‌تر دارد او

                      این بدان گفتم که تا هر بی‌فروغ

                      کم زند در عشق ما لاف دروغ
                      این شعر زیبا از منطق طیر عطار هست در قسمت عذر آوردن مرغان
                      خیلی چیزا تو دنیا گفتنی نیست
                      چشم ها زبانی دارند که خیلی از آدما دنبال این هستن که با زبون اونو بفهمن
                      هنوزم یه تارِ موتوُ به دنیا نمیدم●♪♫
                      همین دیشب بازم خوابتو دیدم ●♪♫

                      1 پاسخ آخرین پاسخ
                      13
                      • revivalR آفلاین
                        revivalR آفلاین
                        revival
                        نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                        #559

                        ۲۰۱۶۰۹۲۰_۱۴۲۷۰۲.jpg

                        1 پاسخ آخرین پاسخ
                        11
                        • aslan oktayA آفلاین
                          aslan oktayA آفلاین
                          aslan oktay
                          نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                          #560

                          متن جایگزین

                          زندگی مثل سیگاره
                          اگه مبتدی باشی تا بیای بفهمی که تو رو گرفته یا نه
                          میبینی تموم شد
                          زندگی مثل ماری جواناست همش میکشی که فاز بگیری که نمیفهمی و کلا قاطی میکنی چون زیادی زدی دادا
                          تو زندگی اگه بخوای حسش کنی و فازش رو بگیری باید به یه چیزی مقید باشی باید به یه چیزی متعهد باشی
                          عشق
                          ازدواج
                          درس
                          خانواده
                          یا هر چی
                          زندگی مثل قماره
                          تا میخوای باخت ها رو جبران کنی بیشتر میبازی
                          و یک لحظه به خودت میای که دیگه چیزی نداری از دست بدی
                          زندگی مجموعه ای از ثانیه هاست
                          تو زندگی باید یه روزی بشینی و ثانیه ها رو بگذاری رد بشن
                          بری تو فکر و ببینی چی برات مهمه؟
                          پول؟
                          وقتی پول برات مهمه نباید کاری رو مفت کنی
                          وقتی عشق برات مهمه نباید خرجش کنی
                          و وقتی خانواده برات همه نباید کاری کنه که ...
                          پ.ن:زندگی کوتاهه ولی میشه کوتاه ترش کرد...

                          1 پاسخ آخرین پاسخ
                          12
                          • _nawrm__ آفلاین
                            _nawrm__ آفلاین
                            _nawrm_
                            دانش آموزان آلاء
                            نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط _nawrm_ انجام شده
                            #561

                            گاهی احساس میکنی که اگه وقت بذاری و به یه سیب زمینی پخته عشق بورزی بیشتر جواب میده تا به بعضی آدما …
                            .
                            :))

                            مَنُ دِل بُریـدَن از تُ ؟
                            چِ مَحالِ خَندِ دآریـ ..

                            1 پاسخ آخرین پاسخ
                            12
                            • MOHAMMAD80M آفلاین
                              MOHAMMAD80M آفلاین
                              MOHAMMAD80
                              نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                              #562

                              ماه.jpg

                              جنبشی نیست در این خاموشی

                              1 پاسخ آخرین پاسخ
                              12
                              • ب آفلاین
                                ب آفلاین
                                باهآر
                                نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                                #563

                                916234.jpg
                                نشد یک‌ لحظه از یادت جدا دل،
                                زهی دل،
                                آفرین دل،
                                مرحبا دل . . .

                                1 پاسخ آخرین پاسخ
                                15
                                • Dr.agonD آفلاین
                                  Dr.agonD آفلاین
                                  Dr.agon
                                  نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط Dr.agon انجام شده
                                  #564

                                  IMG_20180624_165959.jpg
                                  اینو چند سال پیش کشیدم!تو تمیز کاری اتاقم پیداش شد گفتم ی یادی از خاطره هامم میشه 🙂
                                  دیگه ببخشین من اصلا نقاشی بلد نیستم هرچند نیازی بگفتن نیس هرکسی با ی نگاه متوجه میشه .با این ک خیلیم دوست دارم این کارو 🙂

                                  ن ب قشنگی حرفا خودم،ن ب زشتی قضاوت شما،معمولی تر از معمولی=)

                                  1 پاسخ آخرین پاسخ
                                  9
                                  • خانومخ آفلاین
                                    خانومخ آفلاین
                                    خانوم
                                    فارغ التحصیلان آلاء
                                    نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                                    #565

                                    در اتوبوس باز میشه و من از روی صندلی سبز رنگ کنار سکو بلند میشم
                                    یعنی منو میشناسن؟
                                    اگر منو ببینن چه جوری برخورد میکنن
                                    دستام میلرزه یاد تو می افتم اصلا چرا باید بیان؟
                                    بیان اما چرا پیش من چرا الان؟!
                                    الان که تموم شد؟!
                                    الان که دیگه قرار نیست اتفاقی بیوفته
                                    میشناسمشون بین جمعیت دست تکون میدم
                                    لبخند یادت نره
                                    لبخند میزنم دوسشون دارم.. اره دوسشون دارم مثل تو
                                    هرکسی که دوسش داری رو دوسش دارم
                                    میان سمتم
                                    قدمام رو تند میکنم..
                                    پدر؟
                                    پدرجان سلام..
                                    لبخند میزنن.. مصنوعی نیس.. حس میکنم گرماش پر میکنه
                                    مادر که لبخند میزنه شبیه تو میشه
                                    دلم میخاد گوشیمو دربیارم و عکست رو بگیرم کنار چهرش
                                    چه قدر شباهت..
                                    میرم جلو و مادر و بغل میکنم صورتشو میبوسم
                                    مهربونه بوی گل میده بوی مادر بوی عشق
                                    میخام پلاستیک رو از دست پدر بگیرم که دستشو عقب میکشه
                                    نه دخترم سنگینه خودم میارمش
                                    لبخنداشون هنوز توذهنمه
                                    گوشیم رو درمیارم و میگم زنگ بزنم؟
                                    نگران میشه بدونه تنها اومدین این همه راه رو از شمال تا اینجا
                                    مادر سرتکون میده
                                    نه نه عزیزم نمیخایم بدونه
                                    سری تکون میدم ومیگم چشم
                                    نگاهشون میکنم انگار تو رو میبینم
                                    میبرمشون سمت ماشین قفل در رو میزنم وسوار میشم
                                    پدر یاعلی میگه و مینشینه
                                    اروم حرکت میکنم سمت خونه
                                    گه گاهی به مادر نگاه میکنم و نگاهامون درهم گره میخوره
                                    ناخوداگاه میگم
                                    خیلی شبیه شماست.
                                    لبخندتون نگاهتون..پدر میخنده و میگه فکر میکردم همه میگن شبیه منه بیشتر تا مادرش..
                                    نگاهش رو برمیگردونه سمت شیشه
                                    -چرا همراهتون نیومد؟
                                    +بهش نگفتیم برای چی میایم.. اونم درگیر کارشه.. خودمون خواستیم بیایم
                                    پشت چراغ قرمز نشستیم و من زل زدم به ماشین جلویی..
                                    یعنی قراره چی بشه

                                    ادامه‌دارد..

                                    ما به یَغما رفته‌ی نجوای لبخندِ توییم.

                                    1 پاسخ آخرین پاسخ
                                    8
                                    • آسِمان آبیآ آفلاین
                                      آسِمان آبیآ آفلاین
                                      آسِمان آبی
                                      نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                                      #566

                                      ۲۰۱۹۰۷۱۶_۲۲۵۲۲۹.jpg
                                      یه غروبِ بی نظیر : )

                                      1 پاسخ آخرین پاسخ
                                      11
                                      • ب آفلاین
                                        ب آفلاین
                                        به سان خورشید
                                        اخراج شده
                                        نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط به سان خورشید انجام شده
                                        #567

                                        جهان و پدیده های آن دو تعریف مشترک دارند: هست و نیست

                                        1 پاسخ آخرین پاسخ
                                        5
                                        • ب آفلاین
                                          ب آفلاین
                                          به سان خورشید
                                          اخراج شده
                                          نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط به سان خورشید انجام شده
                                          #568

                                          چرا در دعا هایمان از خدا آنچه را می خواهیم که لایق آن نیستیم یا اینکه برای ما شدنی نیست؟ از من بپرسید میگویم استجابت دعایتان پشتوانه ای به نام تلاشتان می خواهد

                                          _nawrm__ 1 پاسخ آخرین پاسخ
                                          5
                                          پاسخ
                                          • پاسخ به عنوان موضوع
                                          وارد شوید تا پست بفرستید
                                          • قدیمی‌ترین به جدید‌ترین
                                          • جدید‌ترین به قدیمی‌ترین
                                          • بیشترین رای ها


                                          • 1
                                          • 2
                                          • 26
                                          • 27
                                          • 28
                                          • 29
                                          • 30
                                          • 83
                                          • 84
                                          • درون آمدن

                                          • حساب کاربری ندارید؟ نام‌نویسی

                                          • برای جستجو وارد شوید و یا ثبت نام کنید
                                          • اولین پست
                                            آخرین پست
                                          0
                                          • دسته‌بندی‌ها
                                          • نخوانده ها: پست‌های جدید برای شما 0
                                          • جدیدترین پست ها
                                          • برچسب‌ها
                                          • سوال‌های درسی و مشاوره‌ای
                                          • دوره‌های آلاء
                                          • گروه‌ها
                                          • راهنمای آلاخونه
                                            • معرفی آلاخونه
                                            • سوال‌پرسیدن | انتشار مطالب آموزشی
                                            • پاسخ‌دادن و مشارکت در تاپیک‌ها
                                            • استفاده از ابزارهای ادیتور
                                            • معرفی گروه‌ها
                                            • لینک‌های دسترسی سریع