ردپا
️
️
هرچی تو دلته بریز بیرون 3
-
nAwr گفته است:
@Amir-Bernousi
ولی من آرزوم بود ای کاش میرفتم :))
.
چرا فکر میکنی اینقدر بَده ؟
.
خیلی چیزا میتونی ازش یاد بگیری ..
.
فکر میکنی نمیتونی اونجا واسه خواسته هات بجنگی؟
.
میتونی .. حتی بیشتر ..!2 سال ادم از زندگی عقب میفته :| ؟
سیگار کشیدن یاد بگیرم :| ؟
خیلی چیزای دیگه هم هست که نمیشه اینجا گفت
@Amir-Bernousi
کی بهت گفته دو سال عقب میفتی؟
به من بگو این حرفُ از کی شنیدی
تا بهت بگم درست شنیدی ..
.
سیگار کشیدن ؟
سربازی سخت گیر تر از اون حرفاست ..
.
از الان داری اظهار میکنی تو هم میخوای مثِ بقیه بشی؟
.
( پس بزن یه رشته ای که مجبور بشی بری دانشگاه .. ، اگه میخوای مثِ عموم مردم زندگی کنی .. ) -
داداش فضایی شبیه اونجا اهتیاری وجود نداره :|
همسایمون تعریف میکرد خوابگاه نصف شبی انگار برق گرفتتم بلند شدم
یه سطل اب ریخته بودن روش :|
erfan82 -
@researcher
خیلی شعر زیبایی بود
اما
متاسفانه
امکاناتش نیست ..
-
داداش فضایی شبیه اونجا اهتیاری وجود نداره :|
همسایمون تعریف میکرد خوابگاه نصف شبی انگار برق گرفتتم بلند شدم
یه سطل اب ریخته بودن روش :|
erfan82 -
داداش فضایی شبیه اونجا اهتیاری وجود نداره :|
همسایمون تعریف میکرد خوابگاه نصف شبی انگار برق گرفتتم بلند شدم
یه سطل اب ریخته بودن روش :|
erfan82@Amir-Bernousi
وای خدای من
چه هیجان انگیــز ..!! :)))
.
این که تو خوابگاه ها هم اتفاق میفته باو -
@m-bahrami1378
دلیلش منم عزیزم ..
.
حیف که رو نمیکردم برات ..
حیف
-
m.bahrami1378 گفته است:
نمیدونم چرا ولی یه لحظه از ته دلم خداروشکر کردم و یه لبخند ملیح زدم...
دلیلش چیه؟
عاشق شدی خواهر
-
داداش فضایی شبیه اونجا اهتیاری وجود نداره :|
همسایمون تعریف میکرد خوابگاه نصف شبی انگار برق گرفتتم بلند شدم
یه سطل اب ریخته بودن روش :|
erfan82Amir.Bernousi گفته است:
داداش فضایی شبیه اونجا اهتیاری وجود نداره :|
همسایمون تعریف میکرد خوابگاه نصف شبی انگار برق گرفتتم بلند شدم
یه سطل اب ریخته بودن روش :|
erfan82اتفاقا اگه پای صحبت داداشای من بشینی از خنده نابود میشی
اون ادم خیلی سوسول بوده خب...
باید یکمم تحمل داشت...
-
@Amir-Bernousi
وای خدای من
چه هیجان انگیــز ..!! :)))
.
این که تو خوابگاه ها هم اتفاق میفته باو -
:| میگفت صبحش که رفتم بالا برجک تا ظهر که شیفت عوض شه مث چی میلرزیدم :|
یه کارای دیگه هم میگفت که اینجا نمیشه گفت باز :|
erfan82 -
m.bahrami1378 گفته است:
نمیدونم چرا ولی یه لحظه از ته دلم خداروشکر کردم و یه لبخند ملیح زدم...
دلیلش چیه؟
عاشق شدی خواهر
-
:| میگفت صبحش که رفتم بالا برجک تا ظهر که شیفت عوض شه مث چی میلرزیدم :|
یه کارای دیگه هم میگفت که اینجا نمیشه گفت باز :|
erfan82 -
erfan82
جکی جان هم برای بازی هاش
اینقدر ترس از ارتفاع نداشت ://مَنُ دِل بُریـدَن از تُ ؟
چِ مَحالِ خَندِ دآریـ ..
