-
غنچه ای بودم و پرپر شدم
از بادِ بهار
شادم از بخت که فرصت
به خزانم نرسید -
-
این شعر از خودمه دلبری دارم که از هر دلبری دل می رباید/عالم عاشق ز پیش چشم او جان می سپارد
-
-
دریا چه دل پاک و نجیبی دارد
بنگر که چه حالت غریبی دارد
آن موج که سر به صخره ها میکوبد
با من چه شباهت عجیبی دارد !!! -
شبانه شعری چگونه توان نوشت
تا هم از قلبِ من سخن بگوید، هم از بازویم؟شبانه
شعری چنین
چگونه توان نوشت؟من آن خاکسترِسردم که در من
شعلهی همه عصیانهاست،
من آن دریایِ آرامم که در من
فریادِ همه توفانهاست،
من آن سرداب تاریکم که در من
آتش همه ایمانهاست...
#شاملو