-
-
-
چه آسمانِ غریبی است بی حضورِ تو
%(#ff0000)[دل]
به گرمی سخنی عاشقانه با من باش...محمدرضا شفیعی کدکنی
-
خــوب ِ مــن همین جا درون شعرهایم بمان
تا وسوسه یِ دوستت دارم هایِ دروغینِ آدم ها
مرا با خود نبرد به سرزمین هایِ دورِ احساس
من اینجا هر روز با تـو عاشقی می کنم بی انتها
شعرِ من بهانه ایست برای مـا شدن دست هایمان
تا تکرارِ غریبانه یِ جدایی را شکست دهیم
-
@m-bahrami1378 در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
خانوم چهرازیطور چه شد؟
فعلا که حکومت هوشنگیان غلاف کرده @Vadf نویسنده کم آوردن نشستن سیب گاز میزنن!!
-
@m-bahrami1378 در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@Vadf در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@m-bahrami1378 نپرس نپرس
هرچی هست زیر سر تو عه اخه اون داشت روالش رو طی میکرد تو و دارودستت کارشونو خراب کردین
خدا از دهنت بشنوه
-
@Vadf در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
خانوم من که دو شب پیش خواستم بنویسم گفتید خستم
جاهای سختشم میزارید واسه مناها اره @m-bahrami1378 راست میگه
شیفت ایشونم من باید بیام سر صحنه بازی کنمعه عه؟؟؟ کل حکومت به سختیشه
-
@Vadf در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
خانوم اشکال نداره دیالوگاتونو من مینویسم ولی طوری مینویسم 40 پست بعدم نتونید درستش کنید
کی بود میگفت من نمیتونم و بلد نیستم و بیا این ی کارتن موز رو ببر فقط دو تا سکانس بیا بشین روبه روی من فیلمم دیده شه؟
ویرایش میزنم خو