-
-
#دلنوشته
تجربه عجیبیه برام،
در ٢١ سالگيم، موقع تحصيل در دانشكده طب، دست از مسابقه سرعت در اتمام دانشكده و رفتن بلافاصله به مسير رزيدنتى و ... كشيدم، خيلى زود فهميدم دهه سوم زندگى بسيار با ارزش تر از اين است كه فقط باهاش دكتر بشم، چندماهى تو ايران با يك ماشين فكسنى عكاسى گروهى و انفرادى ميكردم، خوشحالم به بهانه درس و ... از هيچ بارونى نگذشتم براى لذت بردن، براى درنگ؛
بارها تو جادههاى زيباى كشورم، ماشين را زدم بغل و غرق در يك منظره شدم، گاهى اوقات مبهوت در يك صحنه به دعا و مناجات هم افتادهام ؛
نميگم بهترينى را كه ميشد تو جوونيم زندگى كردم ولى بدنسازى و سازدهنى و شاگردى فلسفه و كلاسهاى مهارت زندگى اون موقعها و تيراندازى... جزو مدالهاى دهه سومم بوده، طبيعتا انتخاب كه ميكنى يك سرى جواب منفى هم به بقيه گزينهها ميدى، الان در دهه پنجم زندگيم دوباره از مسابقه احمقانه "بيشتر و بيشتر داشتن" بيرون زدهام، با عشق ميروم تو كتابخونههاى مطرح و ساعتها غرق در كتاب ميشوم؛
عصرها اجازه ميدهم پاييز ديوانهام كند.
مخلص،
عليرضا
#ازسی_سالگی_به_بعد -
ده اصل بنیادین# تئوری_انتخاب
ویلیام گلسر در فصل آخر کتاب تئوری انتخاب ده اصل بنیادین تئوری انتخاب را به صورت خلاصه آورده است و در مورد آن می نویسد :
از طریق پیروی از این ده اصل است که می توانیم آزادی و اختیار شخص خود را ابتدا تعریف و سپس بازتعریف کنیم.
۱۰ اصل بنیادین:
کتاب تئوری انتخاب - خلاصه کتاب تئوری انتخاب
️اولین اصل :
تنها فردی که میتوانیم رفتارش را کنترل کنیم خودمان هستیم️دومین اصل :
تمام آنچه می توانیم از دیگران دریافت کنیم و به دیگران بدهیم اطلاعات است. این که با اطلاعات چگونه برخورد کنیم انتخاب خود ما یا دیگران است.️سومین اصل :
تمام مشکلات روان شناختی طولانی مدت، از مشکلات رابطه ای سرچشمه می گیرند. مشکلات رابطه ای تا حدودی علت مشکلات دیگری چون درد، خستگی، ضعف و برخی بیماری های مزمن، که معمولا به آن ها بیماری های سیستم ایمنی گفته می شود، نیز هستند.️چهارمین اصل :
همیشه آن رابطه مشکل دار، بخشی از زندگی کنونی ماست.️پنجمین اصل :
وقایع دردناکی که در گذشته بر ما رفته است، اگرچه بر آنچه امروز هستیم تاثیری شگرف داشته، ولی بازنگری و مرور این گذشته دردناک، بر آنچه امروز لازم است انجام دهیم، یعنی بهبود بخشیدن به رابطه مهم کنونیمان، اثر ناچیزی دارد و کمکی به ما نمی کند.️ششمین اصل :
پنج نیاز ژنتیکی ما را هدایت می کند که عبارتند از:
نیاز به بقا و زنده ماندن
نیاز به عشق و احساس تعلق
نیاز به قدرت
نیاز به آزادی
نیاز به تفریح️هفتمین اصل :
می توانیم نیازهایمان را فقط از طریق تصویر یا تصاویری که در دنیای مطلوب خود داریم ارضا کنیم.️هشتمین اصل :
تمام آنچه از تولد تا مرگ از ما سر می زند رفتار است. تمام رفتارهای ما یک رفتار کلی است که از چهار مولفه به هم پیوسته عمل، فکر، احساس و فیزیولوژی تشکل شده است.️نهمین اصل :
تمام رفتارهای کلی معمولا با فعل، آن هم به صورت مصدر یا اسم مصدر بیان و با مولفه ای که در هنگام بروز رفتار بیشتر قابل تشخیص است نامگذاری می شوند. برای مثال به جای استفاده از عبارت من افسرده هستم یا من افسرده شده ام، درست آن است که بگوییم: من افسردگی را انتخاب کرده ام یا من افسردگی می کنم.️دهمین اصل :
تمام رفتارهای کلی، انتخاب هستند اما ما فقط بر مولفه های عمل و فکر به طور مستقیم و بر مولفه های احساس و فیزیولوژی به طور غیرمستقیم کنترل داریم، یعنی با انتخاب شیوه عمل و فکرمان و به واسطه آن ها احساسات و فیزیولوژی خود را نیز می توانیم کنترل کنیم. -
آیا گاهی پیش آمده خلاقانهترین ایدههایتان در حین تا کردن لباسها، شستن ظرفها یا بیکار نشستن به ذهنتان برسد؟ دلیلاش این است که وقتی بدنتان به حالت هدایتگر خودکار میرود، مغزتان مشغول به شکل دادن به ارتباطات عصبی جدید میشود که ایدهها را به هم متصل کرده و مشکلات را حل میکند. همانطور که "منوش زمردی" ارتباط میان در عالم هپروت گشتن و خلاقیت را توضیح میدهد، یاد بگیرید بیحوصله بودن را دوست داشته باشید.
-
hich در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
آیا گاهی پیش آمده خلاقانهترین ایدههایتان در حین تا کردن لباسها، شستن ظرفها یا بیکار نشستن به ذهنتان برسد؟ دلیلاش این است که وقتی بدنتان به حالت هدایتگر خودکار میرود، مغزتان مشغول به شکل دادن به ارتباطات عصبی جدید میشود که ایدهها را به هم متصل کرده و مشکلات را حل میکند. همانطور که "منوش زمردی" ارتباط میان در عالم هپروت گشتن و خلاقیت را توضیح میدهد، یاد بگیرید بیحوصله بودن را دوست داشته باشید.
-
نشخوار نکن، زندگی کن!
این فایل زندگیت را close کن و برو جلو.
لازم نیست زخمهات رو برای زندگی جدیدت پلی کنی.خوب است چقدر این فایل را گوش داده باشم و هی به نبوغ فکری خودمان فکر کنم؟ هی دارم به همه چیز زندگیمان سرایتش میدهم. واقعا همینطور است ها. ماها اصلا به درجه ای از نبوغ فکری نرسیده ایم که بدانیم زندگی دقیقا با همین فراز و نشیب هایش معنی پیدا میکند. هیچ کس هیچ جا ننوشته، تضمین نداده و امضا نکرده که پدرمان فوت نخواهد کرد، آدم هایی که دوستشان داریم ما را ترک نخواهند کرد، یکدفعه همه چیز زندگیمان برباد نخواهد رفت و ... حتی وجه دینی اش را هم بخواهیم ببینیم، اصلش اینست که آدمی/مومن همیشه خودش را در معرض این ابتلائات ببیند. البته باید توکل داشته باشد و از خدا بخواهد که او را مبتلایی نکند که بیم از دست دادن ایمانش در آن باشد. اما همین است دیگر. نمیشود زندگی را فقط در فرازهایش دید و وقتی به نشیب آن رسیدیم، هی بنشینیم یک گوشه، عزا بگیریم، لامپ ها را خاموش کنیم، مف مفی شویم و اشک دم مشکمان باشد. باید یاد بگیریم زندگی را با همین چیزهایش یک «کلی» ببینیم و تفکیک ناپذیر. آنوقت دیگر یاد میگیریم که به زخم هایمان افتخار نکنیم. هی جوری رفتار نکنیم که دیگران برایمان دل بسوزانند و شفقتمان کنند. هی ننشینیم از بدی هایی که دیده ایم بگوییم و به زور بخواهیم که دیگران به ما حق بدهند. یاد بگیریم که زندگی هم همیشه چیزهایی برای رو کردن دارد و اصلا این قانونش است که هرچقدر تو را ضعیف تر ببیند، از آزار دادن تو بیشتر لذت میبرد.
**آدم باید حواسش باشد که غیر از خواسته های خودش در عالم قوانین دیگری هم حاکم است. ادب دعا اینست که بگویی خدایا من آدمی هستم که اهل ضایع کردن فرصت هام هستم. اهل قمار بازی ام اما تو مرا سر میز خوبی بنشان. خنک آن قمار بازی که بباخت هرچه بودش...
پ ن1:
علی صالحی یک کتابی دارد به اسم "زندگی کن بگذار دیگران هم زندگی کنند". یک همچین چیزی باید آویزه گوش همه ما باشد.
-
٤٦ ثانيه است،
براى ما احتمالا نكته خاصى ندارد ولى،
اين زن يك سنگ نورد ايرانى است كه سالها قبل از ديواره اى پرت شد و دچار ضايعه نخاعى شد،
ويلچر نشين شد،
درد كشيد،
هم به خاطر گرفتاريهاى ضايعه نخاعى،
هم روياى از دست رفته،
اما دست نكشيد از رويايش،
فيزيوتراپى و كاردرمانى را جدى گرفت،
او اكنون توانسته در كمال ناباورى چند قدم بزند،
دست مريزاد به فاطمه جانم كه افتخار معلمى ات را روزى داشته ام
درسى كه بهم دادى:
رويا هزينه دارد،
بي رويايى نيز هزينه دارد،
به راه باديه رفتن به از نشستن باطلفیلمشو نذاشتم
-
#به_پسرم_رسا
چشم روشنىِ بابا و نور ديده مادر؛
در زندگى شكستهايى هست؛
و اين جمله فرق دارد با اينكه در زندگى افرادى هستند "بازنده" كه به خاطر بررسى نكردن شكستهايشان، دائم در مسيرهاى تكرارى شكست، پاى ميگذارند!
جانِ پدر!
اگر برنده نيستى، بازنده هم نشو!
قوى نشدهاى، ضعيف هم نباش!
با بازندهها و ضعيفهاى فكرى هم دمخور نشو، كمكم خِنگ ميشى، حتى اگر هم خواستى كمكشون كنى طورى قوى باش كه اونها سعى كنند مثل تو باشند،
به قول استاد نازنينم، دكتر حسن عشايرى، آدم ميتونه فقير باشه ولى حقير نباشه؛
پس تو موظفى دلت را وسعت ببخشى؛
اين بهترين سرمايهگذارى است نازنينم؛
به مدح و كف و سوت مردمان غره هم مشو كه اكثر همين جماعت با ديدن يك عكس خصوصى از تو، تف و فحش و لعنت بارت ميكنند؛
ما ملتى هستيم با سابقه قرنها استعمارزدگى و در بينمان مجيزگوى و زيرآب زن و "حسودِ چاكرم مخلصمگوى " فراوان رشد كرده، تو كار درستى را پيش ببر كه عقل و وحى برايت روشن ساختهاند.
️#بابا_عليرضا#از_شکست_تا_پیروزی
-
#دلنوشته
مور از سلیمان پرسید: دانی، که چرا خداوند باد را مسخّر تو گردانید.
سلیمان گفت: آری، تا مطیع فرمان و تخت روان من باشد.
مور گفت: نی، چنین نیست، بلکه آن است تا بدانی که تو را از ملک عالم جز باد در دست نیست، " درآید و نپاید و برود. "برگرفته از کتاب #مقالات
️استاد #حسین_الهی_قمشهای -
#درس_یک_دقیقهای
١- احتمالا همه مون رويا داريم
٢- تا شروع نكنيم نميفهميم رويامون واقعيه يا بدليه (وارداتى از مخ يكى ديگه است نه از تجربه هاى خودت)
٣-تا شكست نخوريم احتمالا پيروزى در كار نيست، اونهاييكه با پيروزى شروع ميكنند شايد شانسشون خوب باشه ولى در مجموع سرويس ميشوند كه خلاقيت خويش را بيابند (به گروههاى موسيقى كه اولين آهنگشون تركوند نگاه كنيد، تقريبا ديگه نتونستند به اون موقعيت برگردند!)
٤- اگر دلايل شكستت را در كسب و كار و تحصيل جرات نكنى بررسى كنى، فكر كنم اسكيزوفرنياى شغلى دارى! (هذيان تثبيت شده موفقيت بعدى!)#دكترشيرى
#از_شكست_تا_پيروزى
-
#شعر
#از_شكست_تا_پيروزى
اگر
رودیارد کیپلینگاگر بتوانی سرافراز بمانی،
آنگاه که همه اطرافیانت سرافکندهاند و
برای شکست ها و ناکامی هایشان، تو را متهم میکنند،
اگر بتوانی به خودت اعتماد کنی،
در همان زمانی که همه نسبت به تو تردید دارند،
و البته حق تردید کردن را هم به آنها بدهی،
اگر بتوانی صبر کنی و از این صبر و شکیبایی خسته نشوی،
دروغ بشنوی و در میان دروغگویان باشی و وارد بازی دروغ نشوی،
منفور شوی اما نفرت نورزی،
و در عین حال،
گرفتار بازی “زیادی خوب بودن” و “زیادی حکیم بودن” نشوی
اگر رویاپرداز شوی،
اما بردهی رویاهایت نشوی،
اگر بتوانی بیاندیشی،
اما اندیشیدن به تنها هدف زندگیات تبدیل نشود،
اگر بتوانی با کامیابیها و ناکامیها،
به یک اندازه بیتفاوت برخورد کنی،
اگر بتوانی تحمل کنی و بشنوی که فریبکاران،
کلام حق تو را
برای فریب ساده انگاران تحریف کرده اند
یا به تماشای ویرانی همه آنچه عمری صرف ساختنش کردهای بنشینی،
و البته بتوانی با همهی ابزارهایت – که دیگر فرسوده شده – دوباره ساختن آنها را آغاز کنی،
اگر بتوانی همۀ دستاوردهای زندگی ات را یک جا جمع کنی،
و در یک چشم بر هم زدن همه را ببازی
و بازی را دوباره آغاز کنی
بی آنکه حتی یک بار از آنچه باختهای، با حسرت سخن بگویی
اگر بتوانی قلب و جان را که دیر زمانی است از تو گریختهاند،
دوباره به بند تن بکشی
آنهم وقتی هیچ چیز در توانت نمانده،
جز ارادهای که بر سر قلب و جانت فریاد زند و آنها را به ماندن امر کند،
اگر بتوانی در میان مردم باشی اما فضیلتهایت را حفظ کنی،
و بتوانی با پادشاهان همقدم شوی و هنوز، حال و روز مردم را فراموش نکنی،
اگر هر دقیقه زمانی را که میتواند صرف نبخشیدن دیگران شود،
صرف شصت ثانیه تلاش کنی،
آن گاه زمین و هر آن چه در آن است از آن تو خواهد بود،
و مهمتر از آن : تو یک انسان خواهی بود، فرزندم.درباره شاعر :
رودیارد کیپلینگ، نویسنده و شاعر انگلیسی متولد هندوستان است او در سال ۱۹۰۷ جایزه نوبل ادبیات را دریافت کرد. کیپلینگ در سال ۱۹۳۶ فوت کرده است. ویژگی بارز کارهای او قدرت مشاهده ، تخیل قوی و توصیفی بی نظیر است.