هرچی تودلته بریز بیرون۶

[chichak am]

Nadiya ooo در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:

chichak am اها مرسی

خاهش میکنم عزیزه دل

[_Aram_]

ایلین حیدرزهی خداروشکر ️

[Succinate]

mahla bpz من موهام رو نمی بافم زیاد نمیدونم خیلی لخته انگاری لیز میخوره واینمیسنهمون پسرونه باشه موهام راحت ترم

[zahra movahedizadeh]

۱۰:۲۲

[MaryaM._.sh]

من باتمام وجود عاشق ابوالفضلم
اما گاهی میگم چرا من؟
دایی عباس میگه تو رفیق روزای سخت منی
درس هم میگه
من هنوز اشک هام توخیابون ها و بیمارستان های تهران رو یادم نرفته
مگه میشه یادم بره
من هنوز وقتی داشتن میبردنش واسه آنژیو ویهو دیدم دستم رو محکم گرفت تو دست وسر گذاشتم رو تخت و شروع کردم گریه یادم نمیره
من یادم نمیره وقتی بعد عمل به هوش اومد و اولین حرفی ک زد مریم کجاست
من هنوز حرفای دکترش یادم‌نمیره
ی بیماری ژنتیکی ب شدت نادر
فقط ی بیمار۴ساله توایران مشابه برادر شما داشتیم
عمل ب شدت ریسک پذیر
خنده داره ولی وقتی اعلام شد ک پیوند بهتر گزینه س من خوشحال شدم
چون از عمل قبلی ب شدت ترسیده بودم
هروقت رفت نوبت دکتر بستری شد
هفته آینده قراره دوتایی واسه اولین بار تنهایی بریم تهران
و باز کل وجودم رو ترس گرفته
نکنه...
ن خدا
ابوالفضل منو دیگه اذیت نکن
چرا من باید دردی ک پدرو مادر ک ۳۰واندی ازم بزرگترن رو حتی گاهی بیشتر تحمل کنم
چرا من ودایی م باید بریم ومن اعلام کنم ب بخش پیوند ک برادرم باید پیوند شه
این قسمت سخت ترین وسخت ترین قسمت زندگیم بود
و هنوز یادم‌نمیره با گفتنش دایی م گریه کرد
وقتی برگشتم ونگاش کردم اشکای منو و مسئول پیوند هم دراومد
روزی ک دکتر شیراز بهم گفت تو نخاع کیست هست رو یادم‌نمیره
دردی ک ب خانوادم‌نگفتم
هنوز گریه هام ساعت ۱۱شب توخیابون ک‌منتظر بودم خانوادم بیان دنبالم رو یادم‌نمیره
خلوت خلوت
روی دوتا زانو نشستم و التماس کردم ازخدا
باصدای بلند اشک ریختم
گاهی ی نفر میگفت خانم مشکلی دارید اما وقتی جوابی نمی شنیدبیخیال میشد و میرفت
سخت ترین قسمت ماجرا اینجاس ک بلند شدم لباسام مرتب کردم
اشک هامو پاک کردم
ومنتظر موندم وبا دیدن ابوالفصل گفتم خوبی نفسم
چیزی نیست فقط هرمدت یک بار باید چک بشی:)
طومار های من ب قول علی
طومارهایی ک شاید یک‌هزارم دردی ک کشیدم و میکشم نیست

[مهدیه بانو]

@sania-andiravan این قسمت درس عبرتی برای چتری نزدن من یه بار زدم خودم خوب شد ولی الان کوتاه بلند شده موهام تصمیم گرفته ابتکاربخرج ندم و نرینم به موهام

[مهدیه بانو]

mahla bpz

[_Aram_]

دختر پاییز

[MaryaM._.sh]

گاهی نگاه ب مردم شهر میکنم
گاهی نگاه ب تک تک اعضای فروم میندازم وحسرت میخورم
کاش من،من نبودم
اما ابوالفضلم رو نداشتم
اما آجیم رو نداشتم
اما
امامهدی رو نداشتم
خوبه ک‌من،مریمم
اما کاش خدا دستم رو محکم میگرفت
کاش دلم رو آروم‌میکرد
سرما رو کل وجودم حس میکنه
دلگیری امروزم رو نمیدونم
شاید واسه صدای بارونه
اما بارون یادآور خاطرات قشنگم هست
شاید‌من همیشه دلگیرم
ن‌خب اینم‌نیست
خب گاهی روزا آدم خیلی غمگینه
پاشم ک روتین صبح پوستم رو انجام ندادم
صبحانه نخوردم و معده م داده بد وبیراه بهم میگه
بارون تموم شد:)

[MaryaM._.sh]

@sania-andiravan در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:

مهدیه بانو ارهآخه واس من تو بچگی اینا بود دوسش هم داشتم ولی یهویی لخت شد بعد گفتم لخت شد بریم یه چتری بزنیم حال کنیم آرایشگر که چتری بد زد هیچ دوباره موهام فر شد اصلا با چتری یه وضعی شدم تصمیم گرفتم با موهام کاری نداشته باشم یا پسرونه بزنم

تاحالا موهاتون پسرونه زدید؟

[Succinate]

مهدیه بانو واس من خیلیی بد بود اصلا آرایشگر بد زد خودم رو که دیدم موندم این چیه واقعایادمه از وسط کله ام مو برداشته بود تاااازه چتری هم کوتاه بود بالای آبروم بود یه بند انگشت اصلا یه وضعی بود

[Succinate]

MaryaM._.sh بله زدم چطور؟

[MaryaM._.sh]

@sania-andiravan در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:

MaryaM._.sh بله زدم چطور؟

منم زدم بنظرم خیلی قشنگه
هرچند من اصلا اجازه ندادم بهش مدل بدن
فقط گفتم پسرونه کامل بزنن
اونم بعد شش سال

[مهدیه بانو]

@sania-andiravan فک نکنم آرایشگر باشه

[Succinate]

MaryaM._.sh دقیقا به نظر منم خیلی قشنگه مخصوصا که بیاد آدم رو خاص میکنه
بعد 6 سال کوتاه نکردن؟

[Succinate]

مهدیه بانو وااااای

[Succinate]

مهدیه بانو بعد یادمه می گفت مد جدید هست میخواستم بگم اگر مد جدیده بشین خودم این مدلی بزنم برات

[MaryaM._.sh]

@sania-andiravan در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:

MaryaM._.sh دقیقا به نظر منم خیلی قشنگه مخصوصا که بیاد آدم رو خاص میکنه
بعد 6 سال کوتاه نکردن؟

اره
همه میگفتن پسر بودی خوشگل تر میشدی
ولی مامان بزرگم تای مدت هروقت میدیدم اشک میریخت چراموهات کوتاه کردی
از داداشم موهام کوتاه تر بود

[مهدیه بانو]

@sania-andiravan آرایشگر سعی در جمع کردن ریدمان خویش داشت شدید

[Dr-eam]

در حال حاضر تنها چیزی که از آینده میخوام و منتظرشم خنک شدن بطری آبیه که گذاشتم تو یخچال