شعردانه
کاف‍ــه می‍ـــم♡
-
-
-
به رسمِ "رفاقت" برایت دعاهای خوب می کنم؛
دعا می کنم لبخندهایت از تهِ دل باشد، و غصه هایت سطحی و زود گذر
دعا می کنم مسیرِ موفقیتت هموار باشد و انگیزه های صعود و پروازت، بسیار...
دعا می کنم هرگز در پیچ و تابِ زمانه، بی پناه نباشی،
هرگز دلت نگیرد،
و چشم های روشنت، هیچ زمانی خیس و اشک آلود نباشد!
دعا می کنم عاشقِ کسی باشی؛
که عاشقت باشد،
و کسانی کنارت باشند؛
که تو را می فهمند و هوای دلت را دارند...
**من خوشبختی ات را
، شادی ات را ، آرامشت را؛
من آرزوهای زیبای تو را آرزو می کنم...**
آرزو می کنم به معنای واقعی
"زندگی کنی"
دریا دریایی Bitsy
Mono Fragile
@nafas-m Bio
sandiiii @jahad-20
@Miss-Joker Abnormal
اکالیپتوس Bad Fighter
@Soleyman-h_o_ @Sh-E
ramses kabir @mahta-kamali
AMH گلناز لعلی بایگی
-
اگه بخواهيم صبر كنيم تا آماده باشيم
بعد شروع كنيم
بايد كل زندگيمون رو به صبر كردن بگذرونيم.شروع كنيد!
با هر چيزى كه دارين
از هر جايى كه هستين
هر چه قدر كه می‌تونيد...اما
شروع کنید....
دانش-آموزان-آلاء -
-
-
-
هفت درس مولانا
گر نداری دانش ترکیب رنگ
بین گلها زشت یا زیبا مکنخوب دیدن شرط انسان بودن است
عیب را در این و آن پیدا مکنپیرو خورشید یا آیینه باش
هر چه عریان دیده ای افشا مکنزر بدست طفل دادن ابلهیست
اشک را نذرِ عنِم دنیا مکندل شود روشن ز شمع اعتراف
با کَس، اَر بد کرده ای حاشا مکنعشق را بی معرفت معنا مکن
زر نداری مشت خود را وا مکنای که از لرزیدن دل آگهی
هیچ کس را هیچ جا رسوا مکن -
بهش میگم دکتر ، اگه هیشکی نیاد ملاقاتمون چی؟!
نگامون میکنه
میگه میاد ...:)
میگم کی پس؟ گرم شد هوا
آدم برفی مون آب شد...بادکنک قرمزِ بندش پاره شد رفت گیر کرد لای برگایِ کاجِ بلندمون تهِ آسایشگاه
کی میاد ؟ نکنه نیاد ؟
میگه کی؟
میگم همونی که وقتی میخنده چشاشم میخنده:)
دستاش بو نعنا میده
اسممونو صدا میکنه میم میزاره آخرش
کفری نمیشه..آرومه
نگام میکنه از بالای عینک میگه : بیاد قول میدی قرصاتو بخوری؟ قول میدی نیای لب پشت بوم وایسی؟
میگم قول میدم:) ولی دکتر ، من گنجشکم اخه
باس برم وایسم لب پشت بوم پرواز یادم نره
اگه یادم بره چجوری یه روز بعد اذان صبح پر بکشم برم قایم شم اون گوشه اتاقش که منو پیدام کنه ذوق کنه
اگه نخندونمش چی؟ اگه مارو نخواد چی؟
دکتر نکنه یادش رفته باشه مارو...نکنه نیاد...نکنه ملاقاتی نداشته باشیم هی پیر بشیم
نیگا سفیدامون زیاد تر شده تا سیاها...موهامو میگم
دکتر مگه نگفتی عید میاد؟! عید شد نیومد که
عیدم اون روزیه که بیاد
بیاد نگامون کنه بگه دیوونه خوبی؟:)
خوب بشیم از پرسیدنش
از صداش...از ریخت موهاش وقتی حوصله نداره ولی به رومون نمیاره
دکتر عینکشو برمیداره تلفنو میگیره دستش شماره پرستاری رو میگیره
اونور خط خانوم پرستارِ بداخلاقه اس حتما
با اون دستای سفتش
زن مگه دستاش سفت میشه عاخه؟کو دستای نرمت؟!
دکتر صداش غم داره...دلش سوخته برام
میگه بیاین ببرینش حالش خوب نیست:)
چند دقیقه دیگه میان میبرنم
باز از نو میان میبرنم ...سرمو برق میزارن...قرصامو دوبرابر میکنن..دستامو میبندن به تخت که نکَنم موهامو دونه دونه
هوا خوریمو قطع میکنه دکتر...میگه آفتاب براش خوب نیست:)
میان منو میبرن میندازن گوشه اتاق سفیده ، اونجا که پنجره نداره و همه چیش سفیده...آدم همش خوابش میاد
میان میبرنم اما من که نمیرم باهاشون
بدنمو میدم ببرن خودم گنجیشک میشم پا میشم میام میشینم رو شاخه درخت ، جلوی پنجره اتاق
اونقدر میشینم که دلت یه روز گنجیشک بخواد
نگام کنی...دستتو دراز کنی بیام از پنجره تو ، بشینم کف دستت
دستتو بندی رو من...گرمای دستت یخ قلبمو وا کنه..بمیرم از خوشی:)
دردا تموم بشن تاریکی تموم شه
اینهمه برات مردم از غصه....یه بارم صدام کن بزار از خوشی بمیرم
نکنه نیای...نکنه نخوای
نکنه دلمون یخ زده بمونه خجالت بکشیم از بچهای آسایشگاه
به همه گفتم میای ....منو میبری
بیا رسواترمون نکن:)
