کافــه میـــم♡
-
گریزی هست!
نه نمیتوان %(#ff0000)[فرار] کردگاهی باید %(#ff0000)[وداع] چیره شود بر%(#ff0000)[وصال]...!
از من میشنوی نشانی ات را به غم بده %(#00ff3c)[تا تنهایی تورا به زانو در نیاورد ] دراین وادی بی خبری.
این بار بازگشتی نیست این مسافر می رود تا %(#00c4ff)[بی تو ] به مقصد برسد.
%(#ea00ff)[ببخش] تا آرام بگیرد در %(#7b00ff)[طوفانی ترین تاریکی های بی تو بودنش ]
#دلنوشته -
در بردباری بامردم، مانند زمین باش که زیر پای همه است، و در سخاوت بامردم مثل آب جاری باش، و در مهربانی با مردم مانند خورشید و ماه، فراگیر و جهان شمول باش، همچنان که آن ها بر هر نیکوکار و بدکاری می تابند.
بهار الانوار -
باران که می بارد
دلم برایت تنگ تر می شود
راه می افتم
بدون چتر، من بغض می کنم، آسمان گریه -
ای آنکه دوست دارمت اما ندارمت
بر سینه می فشارمت اما ندارمتای آسمان من که سراسر ستاره ای
تا صبح می شمارمت اما ندارمتدر عالم خیال خودم چون چراغ اشک
بر دیده می گذارمت اما ندارمتمی خواهم ای درخت بهشتی، درخت جان
در باغ دل بکارمت اما ندارمتمی خواهم ای شکوفه ترین مثل چتر گل
بر سر نگاه دارمت اما ندارمتسعید بیابانکی
-
I miss you like the sun misses the stars each morning
-
امشب دو تا عروسی دعوتم ، عروسی رفیق صمیمیم و عشق قدیمیم . نمیدونم کدومشونو برم !
این برام مبهمه چرا ادرس دوتاش یکیه ؟؟!! -
با چشمان خیس دنبال سنگ قبرم میگشت اما....
یادش نبود
روزی که بهم گفت : گورتو گم کن .. -
در نگاهش پرنده ای را دیدم
که به آرامش رسیده بود
دهانی که فیروزه ای حرف می زد
و بهار را خوشبو می کرد،
زندگی آنقدر به او نزدیک بود
که می توانستم رفتار باد را در قلبم لمس کنم
می توانستم صمیمیت باغ را
در میان شاخه ها حس کنم،
تنها در دست های او کلمه
به رهایی می رسید
و دلتنگی در صدایش به بار می نشست
| بهنام مهدی نژاد |
-
دلم گرفته برای گذشته های خودم
طبیب شهرم و درمانده از علاج خودم
رواست بر دلم خودم نا روای بعضی ها