سعديا! چون تو كجا نادره گفتاري هست
-
MAHAk در سعديا! چون تو كجا نادره گفتاري هست
گفته است:
گر بگویم که مرا حال پریشانی نیست
رنگ رخسار خبر میدهد از سر ضمیراین بیت سعدی تو آزمون امروز بود
یه بیت هم از مولانا بیرون ز تو نیست هرچه در عالم هست در خود بطلب هر انچه خواهی انی
به سان خورشید -
MAHAk در سعديا! چون تو كجا نادره گفتاري هست
گفته است:
گر بگویم که مرا حال پریشانی نیست
رنگ رخسار خبر میدهد از سر ضمیراین بیت سعدی تو آزمون امروز بود
یه بیت هم از مولانا بیرون ز تو نیست هرچه در عالم هست در خود بطلب هر انچه خواهی انی
به سان خورشیدMAHAk در سعديا! چون تو كجا نادره گفتاري هست
گفته است:
MAHAk در سعديا! چون تو كجا نادره گفتاري هست
گفته است:
گر بگویم که مرا حال پریشانی نیست
رنگ رخسار خبر میدهد از سر ضمیراین بیت سعدی تو آزمون امروز بود
یه بیت هم از مولانا بیرون ز تو نیست هرچه در عالم هست در خود بطلب هر انچه خواهی انی
به سان خورشید -
MAHAk در سعديا! چون تو كجا نادره گفتاري هست
گفته است:
MAHAk در سعديا! چون تو كجا نادره گفتاري هست
گفته است:
گر بگویم که مرا حال پریشانی نیست
رنگ رخسار خبر میدهد از سر ضمیراین بیت سعدی تو آزمون امروز بود
یه بیت هم از مولانا بیرون ز تو نیست هرچه در عالم هست در خود بطلب هر انچه خواهی انی
به سان خورشیدمرسی..... حالا من یه دو تا بیت قشنگ بگم...
رعیت چو بیخند و سلطان درخت_
درخت ای پسر باشد از بیخ سخت_مکن تا توانی دل خلق ریش_
وگر میکنی، می کَنی بیخ خویش -
MAHAk در سعديا! چون تو كجا نادره گفتاري هست
گفته است:
MAHAk در سعديا! چون تو كجا نادره گفتاري هست
گفته است:
گر بگویم که مرا حال پریشانی نیست
رنگ رخسار خبر میدهد از سر ضمیراین بیت سعدی تو آزمون امروز بود
یه بیت هم از مولانا بیرون ز تو نیست هرچه در عالم هست در خود بطلب هر انچه خواهی انی
به سان خورشیدمرسی..... حالا من یه دو تا بیت قشنگ بگم...
رعیت چو بیخند و سلطان درخت_
درخت ای پسر باشد از بیخ سخت_مکن تا توانی دل خلق ریش_
وگر میکنی، می کَنی بیخ خویشبه سان خورشید در سعديا! چون تو كجا نادره گفتاري هست
گفته است:
MAHAk در سعديا! چون تو كجا نادره گفتاري هست
گفته است:
MAHAk در سعديا! چون تو كجا نادره گفتاري هست
گفته است:
گر بگویم که مرا حال پریشانی نیست
رنگ رخسار خبر میدهد از سر ضمیراین بیت سعدی تو آزمون امروز بود
یه بیت هم از مولانا بیرون ز تو نیست هرچه در عالم هست در خود بطلب هر انچه خواهی انی
به سان خورشیدمرسی..... حالا من یه دو تا بیت قشنگ بگم...
رعیت چو بیخند و سلطان درخت_
درخت ای پسر باشد از بیخ سخت_مکن تا توانی دل خلق ریش_
وگر میکنی، می کَنی بیخ خویش