سعديا! چون تو كجا نادره گفتاري هست
-
نوشتهشده در ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۹، ۶:۴۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده
نه هر که گوش و چشم و دهان دارد ادمیست
بس دیو را که صورت فرزند آدمست -
نوشتهشده در ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۹، ۷:۳۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده
بی حسرت از جهان نرود هیچکس به در
الا شهید عشق به دور از کمان عشق -
نوشتهشده در ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۹، ۷:۳۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده
آدمی نیست که عاشق نشود فصل بهار
-
نوشتهشده در ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۹، ۷:۳۷ آخرین ویرایش توسط MAHAk انجام شده
صبح میبوسم
تو را شب توبه میگیرد مرا
صبح مشتاقم ولی شب حال استغفار نیست -
نوشتهشده در ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۹، ۷:۴۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده
من از آن روز که دربند توام آزادم
پادشاهم که به دست تو اسیر افتادم -
نوشتهشده در ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۹، ۷:۴۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده
ما حاصل عمری به دمی بفروشیم
صد خرمن شادی به غمی بفروشیم -
نوشتهشده در ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۹، ۱۶:۰۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده
MAHAk در سعديا! چون تو كجا نادره گفتاري هست
گفته است:
من از آن روز که دربند توام آزادم
پادشاهم که به دست تو اسیر افتادممن تابحال نميدونستم شاعر اين بيت سعديه
مصرع اولشو گاهي باخودم ميگم
من از آن روز كه در بند توام ازادم.. -
نوشتهشده در ۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۹، ۵:۲۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
MAHAk در سعديا! چون تو كجا نادره گفتاري هست
گفته است:
من از آن روز که دربند توام آزادم
پادشاهم که به دست تو اسیر افتادممن تابحال نميدونستم شاعر اين بيت سعديه
مصرع اولشو گاهي باخودم ميگم
من از آن روز كه در بند توام ازادم..نوشتهشده در ۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۹، ۶:۱۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده@خانوم-وكيل در سعديا! چون تو كجا نادره گفتاري هست
گفته است:
MAHAk در سعديا! چون تو كجا نادره گفتاري هست
گفته است:
من از آن روز که دربند توام آزادم
پادشاهم که به دست تو اسیر افتادممن تابحال نميدونستم شاعر اين بيت سعديه
مصرع اولشو گاهي باخودم ميگم
من از آن روز كه در بند توام ازادم..ارع منم اولين بار تو آهنگ امیرعظیمی
شنیدم
-
نوشتهشده در ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۹، ۹:۵۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده
MAHAk در سعديا! چون تو كجا نادره گفتاري هست
گفته است:
گر بگویم که مرا حال پریشانی نیست
رنگ رخسار خبر میدهد از سر ضمیراین بیت سعدی تو آزمون امروز بود
یه بیت هم از مولانا بیرون ز تو نیست هرچه در عالم هست در خود بطلب هر انچه خواهی انی
به سان خورشید -
MAHAk در سعديا! چون تو كجا نادره گفتاري هست
گفته است:
گر بگویم که مرا حال پریشانی نیست
رنگ رخسار خبر میدهد از سر ضمیراین بیت سعدی تو آزمون امروز بود
یه بیت هم از مولانا بیرون ز تو نیست هرچه در عالم هست در خود بطلب هر انچه خواهی انی
به سان خورشیدMAHAk در سعديا! چون تو كجا نادره گفتاري هست
گفته است:
MAHAk در سعديا! چون تو كجا نادره گفتاري هست
گفته است:
گر بگویم که مرا حال پریشانی نیست
رنگ رخسار خبر میدهد از سر ضمیراین بیت سعدی تو آزمون امروز بود
یه بیت هم از مولانا بیرون ز تو نیست هرچه در عالم هست در خود بطلب هر انچه خواهی انی
به سان خورشید -
MAHAk در سعديا! چون تو كجا نادره گفتاري هست
گفته است:
MAHAk در سعديا! چون تو كجا نادره گفتاري هست
گفته است:
گر بگویم که مرا حال پریشانی نیست
رنگ رخسار خبر میدهد از سر ضمیراین بیت سعدی تو آزمون امروز بود
یه بیت هم از مولانا بیرون ز تو نیست هرچه در عالم هست در خود بطلب هر انچه خواهی انی
به سان خورشیدمرسی..... حالا من یه دو تا بیت قشنگ بگم...
رعیت چو بیخند و سلطان درخت_
درخت ای پسر باشد از بیخ سخت_مکن تا توانی دل خلق ریش_
وگر میکنی، می کَنی بیخ خویش -
MAHAk در سعديا! چون تو كجا نادره گفتاري هست
گفته است:
MAHAk در سعديا! چون تو كجا نادره گفتاري هست
گفته است:
گر بگویم که مرا حال پریشانی نیست
رنگ رخسار خبر میدهد از سر ضمیراین بیت سعدی تو آزمون امروز بود
یه بیت هم از مولانا بیرون ز تو نیست هرچه در عالم هست در خود بطلب هر انچه خواهی انی
به سان خورشیدمرسی..... حالا من یه دو تا بیت قشنگ بگم...
رعیت چو بیخند و سلطان درخت_
درخت ای پسر باشد از بیخ سخت_مکن تا توانی دل خلق ریش_
وگر میکنی، می کَنی بیخ خویشنوشتهشده در ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۹، ۱۰:۰۸ آخرین ویرایش توسط انجام شدهبه سان خورشید در سعديا! چون تو كجا نادره گفتاري هست
گفته است:
MAHAk در سعديا! چون تو كجا نادره گفتاري هست
گفته است:
MAHAk در سعديا! چون تو كجا نادره گفتاري هست
گفته است:
گر بگویم که مرا حال پریشانی نیست
رنگ رخسار خبر میدهد از سر ضمیراین بیت سعدی تو آزمون امروز بود
یه بیت هم از مولانا بیرون ز تو نیست هرچه در عالم هست در خود بطلب هر انچه خواهی انی
به سان خورشیدمرسی..... حالا من یه دو تا بیت قشنگ بگم...
رعیت چو بیخند و سلطان درخت_
درخت ای پسر باشد از بیخ سخت_مکن تا توانی دل خلق ریش_
وگر میکنی، می کَنی بیخ خویش