هرچی تودلته بریز بیرون۶

[مهدیه بانو]

@dr-mahh خوبید شما؟

[CpR]

@majid-behrozi یه چیز بگم همیشه خوبه

[CpR]

@majid-behrozi ممنون شما خوبی

[مهدیه بانو]

@dr-mahh خدا رو شکر

[مهدیه بانو]

@dr-mahh خدا رو شکر منم خوبم

[CpR]

@majid-behrozi رو پروفتون نوشته مهدیه بانو ولی نام کاربریتون مجید دختری دیگ؟

[CpR]

@majid-behrozi خدارو شکر

[مهدیه بانو]

@dr-mahh بله گلم ایمیلی که باهاش ثبت نام کردم به نام پدرمه

[مهدیه بانو]

@dr-mahh ️

[marziyeh fallah]

سلام صبح بخیر
خواب10
بیداری7

[CpR]

@majid-behrozi عاها درسته... موفق باشی ://️

[Potato]

@dr-mahh عه...

[CpR]

ارمیا لایک کن آفرین...

[مهدیه بانو]

@dr-mahh ممنون همچنین

[Potato]

عاغا اگه صلاح میدونید تا دیگه اسپم ندیم؟همش شد سلام و احوال پرسی که‌‌‌....اگه اینجا قفل شه من چیکار کنم🥺

[مهدیه بانو]

@ermia-mirzakhani نمی دونم دوباره پلی بک کن از اول من همیشه همین جا قفل میکنم

[parisa khany]

@ermia-mirzakhani چه مشکلی با حافظ و اشعارش داریاصلا حالا که این طور شد هر دفعه یه غزل کامل میگمآشتی بدم شما رو باهم
️️️️
سلامی چو بوی خوش آشنایی
بدان مردم دیده روشنایی
درودی چو نور دل پارسایان
بدان شمع خلوتگه پارسایی
نمی‌بینم از همدمان هیچ بر جای
دلم خون شد از غصه ساقی کجایی
ز کوی مغان رخ مگردان که آن جا
فروشند مفتاح مشکل گشایی
عروس جهان گر چه در حد حسن است
ز حد می‌برد شیوه بی‌وفایی
دل خسته من گرش همتی هست
نخواهد ز سنگین دلان مومیایی
می صوفی افکن کجا می‌فروشند
که در تابم از دست زهد ریایی
رفیقان چنان عهد صحبت شکستند
که گویی نبوده‌ست خود آشنایی
مرا گر تو بگذاری ای نفس طامع
بسی پادشایی کنم در گدایی
بیاموزمت کیمیای سعادت
ز همصحبت بد جدایی جدایی
مکن حافظ از جور دوران شکایت
چه دانی تو ای بنده کار خدایی
️️️️

[parisa khany]

@Saghi-Mortazavi
نمی‌بینم از همدمان هیچ بر جای
دلم خون شد از غصه ساقی کجایی
️

[Potato]

parisa khany مای گادددعاعا تفاهم فکری داریم بسیار...منم اتفاقا خواستم هر دفعه اون شعرایی که میگم نگم بهتره ابروش میره شیخمون رو بیارمخیلی حرکت خوبی زدیالبت خیلیم اقتصادی فک میکنی....با یه تیر ۲ تا نشون زدی.‌.هم من و شیخ حافظو اشتی بدی هم دل ساقیو بدست بیاری...توش ساقیم که هساحسنت...تابرم بگردم اون شعره رو پیداش کنم

[Potato]

parisa khany عه...ببینش شعر با ساقیم میگه...تا منم برم شعر پیدا کنم کم نیارم

ساقی به نور باده برافروز جام ما

مطرب بگو که کار جهان شد به کام ما

ما در پیاله عکس رخ یار دیده‌ایم

ای بی‌خبر ز لذت شرب مدام ما(عه اینجا مدام چیز دارهایهام)

هرگز نمیرد آن که دلش زنده شد به عشق

ثبت است بر جریده عالم دوام ما

چندان بود کرشمه و ناز سهی قدان

کاید به جلوه سرو صنوبرخرام ما
اینم فک کنم مال حافظه
اگه بخوام یکم بازسازیش کنم بگم منظور از مِی و اینا چی بوده بیشتر از شعره باید بنویسم...هر کسی تو ذهن خودش اینو ربط بده به تاپیکمانند نمونه کامل کنید توذهنتون
نور باده---->منظور گزارشه
جام------>منظور تاپیک صبحگاهیه