هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
zeinab dehghani اینو گفتی یاد یه چی افتادم
رفته بودیم مشهد بعد از جلوی یه مغازه ای رد میشیدم همین عطر فروشی بود گفت خانم بیاین امتحان کنین عطارو شاید خوشتون بیاد گیر داده بودا کم مونده بود دستمو بگیره ببره تو مغازه به زور یه عطر بدهمنم دیدم مامانمینا دارن میرن جیغ زدم گفتمم اقااا ولم کنن الان گم میشمم
@masoumeh-shokrollahi
جیغ هم زدی؟!
ولی اون برگ عطرای پاساژا خیلی برای من کاربردیه:/
میزارمشون لایِ لباسام یا لای کتابای غیردرسی یا حتی درسی و جزوه هام:) -
من همونی بودم ک هردفعه میرفتم پاساژ میگفتم یعنی چی ک برگ عطر میدن؟!وهیچوقت نمیگرفتم.
اماتوی این سه سال هربار میرم پاساژ همش ک از جلوی دکه عطری ها رد میشم دارم برگ عطر میگیرم:|
و آقایی ک گفت:خانوم هربار رد شدی برگ گرفتی ها!!!نمیخوای چیزی بخری؟!zeinab dehghani
من یادمه از کنار یکی شون رد شدم دیگه نگهم داشت
خانمه گفت بر اساس ماه تولد و شخصیت و روز تولد و... اینا بهتون عطر پیشنهاد میکنم
دیگه مونده بود بپرسه کی اولین بار دندونت افتاد -
@infinitie-a نمیدونستم در جواب افرین چی بگم
@masoumeh-shokrollahi اوکی
-
zeinab dehghani در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@infinitie-a در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
zeinab dehghani چه خنده دار
خنده های قبل از سوءتفاهم بود
اون فیلم نمکه بودک خودت فرستادی..
دقیقن جومونگ تو رو میگفت
پ.ن:مگه من نوشتم ک شما بخندی؟!
نه
@infinitie-a
-
من خودم عطاری میکنم
تا حالا نگفته بودم؟ -
من خودم عطاری میکنم
تا حالا نگفته بودم؟@infinitie-a تو خواب البته
-
@masoumeh-shokrollahi
جیغ هم زدی؟!
ولی اون برگ عطرای پاساژا خیلی برای من کاربردیه:/
میزارمشون لایِ لباسام یا لای کتابای غیردرسی یا حتی درسی و جزوه هام:)zeinab dehghani اره چون مامانمینا داشتن دور و دورتر میشدن اصن نمیگفتن من هستم نیستم
هوممم بعد بوش میکردی قشنگ همه چی یادت میومد
همه سوتیایی که تو پاساژ دادی -
zeinab dehghani
من یادمه از کنار یکی شون رد شدم دیگه نگهم داشت
خانمه گفت بر اساس ماه تولد و شخصیت و روز تولد و... اینا بهتون عطر پیشنهاد میکنم
دیگه مونده بود بپرسه کی اولین بار دندونت افتاد@sania-andiravan
-
عطاری با عطر فروشی خیلی فرق داره ولی
-
@sania-andiravan موفق باشی
-
من یه سوتی دادم توی پاساژ
که اصن بعده دوسال روم نمیشه از اونجا رد شم :/// -
حالا هرچی
-
zeinab dehghani اره چون مامانمینا داشتن دور و دورتر میشدن اصن نمیگفتن من هستم نیستم
هوممم بعد بوش میکردی قشنگ همه چی یادت میومد
همه سوتیایی که تو پاساژ دادی@masoumeh-shokrollahi
خوبه بازهم رسیدی
نه اتفاقن چیزام بوی اون برگ عطر رو میگیره
وبرای کتابام هم علاوه بر بوی خوب میتونه نشانک صفحه هام باشه
پ.ن:وی سوتی هایش را یادش نمی ماند -
فک کن مشکین یه جا نشسته میگ
پونه دارم پونهههه بدو اینور بازار -
من یه سوتی دادم توی پاساژ
که اصن بعده دوسال روم نمیشه از اونجا رد شم :///@masoumeh-shokrollahi هیچکی یادش نمیمونه:|
مردم اینقد سرشون شلوغه
که یادشون نمیمونه دیشب غذا چی خوردن
اونوقت چرا باید یه سوتی که از یه دختری توی دوسال پیش دیدن، یادشون بمونه؟ -
چقدر حوصله داری!
-
فک کن مشکین یه جا نشسته میگ
پونه دارم پونهههه بدو اینور بازار@masoumeh-shokrollahi
مگه منو دیدی که داری تصور میکنی؟ -
من؟:|
-
@sania-andiravan خوش بگذره با ریاضیِ جان:)