روز بزرگداشت شیخِ اجلّ ســعدی
-
%(#006aff)[اول اردیبهشت روز بزرگداشت سعدی]
%(#8000ff)[اول اردیبهشت ماه در تقویم ملی ایرانیان همزمان با سالروز تولد شیخ اجل سعدی كه فرهنگوران او را بهعنوان استاد سخن میشناسند،یادروز سعدی نام گرفته است].
هر دم از عمر می رود نفسی ** چون نگه می کنم نمانده بسی
ای که پنجاه رفت و در خوابی ** مگر این پنج روز دریابی
این روز رو به علاقه مندان به ادبیات پارسی و همه ی هم میهنانم شادباش میگویم .
تجربیا ریاضیا انسانیا -
در طلیعهی اردیبهشت، نسیم جانافزای بهار، عطر کلام حکیمانهی سعدی شیرینسخن را در دل زمان میپراکند. امروز، روز تولد شاعری است که سخنش آینهی خرد، عشق، اخلاق و انساندوستیست؛ مردی از تبار دانایی که واژهها را جان بخشید و مهر را در دل شعر جاری ساخت.زادروز استاد سخن، شیخ اجل، سعدی شیرازی بر تمامی دوستداران فرهنگ، ادب، و انسانیت خجسته باد. باشد که کلام نغز و اندرزهای ژرف او همواره چراغ راه دلها و جانها باشد.
گوش جان بسپاریم به صدای استاد شجریان
شعر: سعدی
آلبوم: قاصدک -
منم یکی از حکایتاش رو که خیلی خیلی دوستش دارم بنویسم:))))
شبی دود خلق آتشی برفروخت
شنیدم که بغداد نیمی بسوختیکی شکر گفت اندران خاک و دود
که دکان ما را گزندی نبودجهاندیدهای گفتش ای بوالهوس
تو را خود غم خویشتن بود و بس؟پسندی که شهری بسوزد به نار
اگر چه سرایت بود بر کنار؟به جز سنگدل ناکند معده تنگ
چو بیند کسان بر شکم بسته سنگتوانگر خود آن لقمه چون میخورد؟
چو بیند که درویش خون میخورد؟مگو تندرست است رنجوردار
که میپیچد از غصه رنجوروارتنکدل چو یاران به منزل رسند
نخسبد که واماندگان از پسنددل پادشاهان شود بارکش
چو بینند در گل خر خارکشاگر در سرای سعادت کس است
ز گفتار سعدیش حرفی بس استهمینت بسندهست اگر بشنوی
که گر خار کاری سمن ندروی- از بوستان سعدی
توضیحات دقیق تر حکایت رو اگه خواستین:
این حکایت، تصویری از یک فاجعه را ترسیم میکند که در آن نیمی از بغداد در آتشسوزی نابود شده است. در این میان، تاجری که مغازهاش سالم مانده، شادمان است؛ اما فردی دانا و جهاندیده او را نکوهش میکند و به او هشدار میدهد که نباید تنها به حال خود خوشحال باشد، زیرا درد و رنج دیگران نیز بخشی از واقعیت زندگی اوست.
این داستان درسی عمیق دربارهی همدلی و مسئولیت اجتماعی دارد. شادمانی فردی در میان غم عمومی، پایدار نیست؛ چرا که هیچ فردی جدا از اجتماع زندگی نمیکند. شاعر تأکید میکند که افراد خردمند و دلسوز، هرگز نسبت به رنج دیگران بیاعتنا نمیمانند، زیرا همدلی و درک متقابل، اساس زندگی انسانی را تشکیل میدهد.
در نهایت، پیام اصلی حکایت این است که خوشبختی واقعی تنها زمانی معنا پیدا میکند که همه در آرامش باشند، نه وقتی که فردی در میان مصیبت جمعی، خود را پیروز بداند. این نگاه اخلاقی و انسانی، نشاندهندهی عمق دیدگاه سعدی نسبت به ارتباط انسانها با یکدیگر و تأثیر رفتارهای فردی بر اجتماع است. -
امشب سبکتر میزنند این طبل بیهنگام را
یا وقت بیداری غلط بودَست مرغ بام را
یک لحظه بود این یا شبی کز عمر ما تاراج شد
ما همچنان لب بر لبی نابرگرفته کام را
هم تازهرویم هم خجل هم شادمان هم تنگدل
کز عهده بیرون آمدن نتوانم این انعام را
گر پای بر فرقم نهی تشریف قربت میدهی
جز سر نمیدانم نهادن عذر این اقدام را
چون بخت نیکانجام را با ما به کلی صلح شد
بگذار تا جان میدهد بدگوی بدفرجام را
سعدی عَلَم شد در جهان صوفی و عامی گو بدان
ما بتپرستی میکنیم آن گه چنین اصنام را