ایران رو به یاد بیار!
-
درووود به همگی (توی چنین جایی درخوره که پارسی سخن بگیم دیگه... درسته؟
)
از اونجایی که خودم همیشه دوست دارم که جشن ها، آیین ها، دانستنی ها و ... باستانیمون رو بشناسم و کم کم اونا رو به جا بیارم، بر این شدم که یه همچین گفتاری (تاپیک) رو آغاز کنم.
به این امید که ایران دوست داشتنی خودمون رو که مدتیه با بیگانه پرستی از یاد بردیم، دوباره به یاد بیاریم :>
پیشاپیش از همراهی شما در این گفتار سپاسگزارم
-
خب خب؛ بزن بریم برای آتیش کردن موتور این تاپیک
اول از همه بگم که برای اینکه بیشتر ارتباط بگیریم با این تاپیک، به حالت عادی و مخلوط با کلمات بیگانه حرف میزنم (چون متاسفانه انقدری این واژه ها تو زبونمون رخنه کرده که دیگه بدون اینا ارتباط گرفتن با مطلب یه کوچولو سخت میشه و خیلی آدم راحت نیست با نوشته های تمام پارسی)
حالا، دوست دارم به عنوان اولین موضوع، درمورد
روز های ماه
صحبت کنم :>
قدیم ندیما، ماه ها رو 30 روز حساب کردن و برای هر روز یه اسم گذاشته بودن. تو سال های عادی که 365 روز هست، طبیعتا 5 روز اضافه میومد که اسم اون 5 روز آخر سال رو گذاشته بودن پنجه دزدیده :>
️ تو گاه شماری ایران باستان، اسم هر روز از ماه این مدلی بود:
- اورمزد
۲. بهمن
۳. اردیبهشت
۴. شهریور
۵. سپندارمذ
۶. خرداد
۷. امرداد
۸. دی به آذر
۹. آذر
۱۰. آبان
۱۱. خور
۱۲. ماه
۱۳. تیر
۱۴. گوش
۱۵. دی به مهر
۱۶. مهر
۱۷. سروش
۱۸. رشن
۱۹. فروردین
۲۰. بهرام/ورهرام
۲۱. رام
۲۲. باد
۲۳. دی به دین
۲۴. دین
۲۵. ارد
۲۶. اشتاد
۲۷. آسمان
۲۸. زامیاد
۲۹. مهراسپند/مانتره سپند
۳۰. انارام
و حتی هر روز از پنجه هم یه اسم خاص داشت:
۱. اهنود ۲. اشتود ۳. سپنتمد ۴. وهوخشتر ۵. وهشتواشاما خب هر 4 سال که سال کبیسه میشد، برای روز 366م سال هم یه اسم انتخاب کرده بودن که اورداد نام داشت.
حالا یه چیز جالب!
احتمالا موقع خوندن اسامی روزها، به این دقت کردین که اسم بعضی روزها هم نام همین ماه های عادی خودمون هستن! و خب، این برای ایرانیای باستانمونم ارزشمند بود. برای همین، روزهای هم نام با اون ماه رو یه جشن درست حسابی با آیین های خاص و قشنگ خودش بر پا میکردن :>هر کدوم از این اسم هایی که شاید الان برامون عجیب و غریب بنظر برسه، پشتش معنی ها و منطق های جالبی بوده که براتون تو پست های بعدی بیشتر توضیح میدم :>
- اورمزد
-
اَمُردادگان فرخنده باد!
تو گاهشمار ایران باستان، ۷م (امرداد روز) امرداد ماه روز
جشن امردادگان
هست :>- اول از همه براتون درمورد خود امرداد بگم:
امرداد، به معنای
جاودانگی و بی مرگی
هست که درواقع تو باورهای ایرانی، امرداد نگهبان و سرپرست گیاهان و رستنی ها در جهان خاکی به شمار میره... یه نکته خیلی جالب درمورد این کلمه اینه که امرداد صفتیه که تو اوستا، برای زوال ناپذیری و پایندگی خداوند بکار میره :>>>>- حالا تو این روز اجدادمون چیکار میکردن؟
ایرانیا تو امردادگان، میزدن به دل طبیعت.. کنار چشمه ای، باغی، جنگلی چیزی جمع میشدن و جشن میگرفتن و خدا رو ستایش میکردن :>
یه چیز خییلی جالب این بود که اونا سعی میکردن تو این روز گوشت و اینا نخورن و از غذاهای سبک گیاهی استفاده کنن :>>>پ.ن: این روزا ممکنه اشتباهی این جشن رو مردادگان بکار ببرن.. اما این اشتباهه. درواقع
مردادگان به معنی مرگ و نیستی
هست. اون الف که اول مردادگان میاد، باعث تضاد شده و اینجوری میشه که امردادگان به معنی جاودانگی و بی مرگی میشهآقا خلاصه سخن رو کوتاه کنم، امردادگانتون پیروز
دانش-آموزان-آلاء فارغ-التحصیلان-آلاء دانشجویان-درس-خون دانشجویان-مهندسی دانشجویان-پیراپزشکی دانشجویان-پزشکی
-
درخواست عاجزانه یک معلم ادبیات از مردم؛ تو رو به خدا اینارو درست بنویسید:
راجع به ... نه راجب
برگزار ... نه برگذار
لهجه ... نه لحجه
سپاسگزار ... نه سپاسگذار
ناهار ... نه نهار
خواستگاری ... نه خاستگاری
توجیه ... نه توجیح
برهه ... نه برحه
حاضر ... نه حاظر
انضباط ... نه انظباط
مزخرف ... نه مضخرف@TweetyChannel | Jisis
-
در یک قاب، کاخ تَچرا آرمیده در آغوش شب، راه کهکشان بر فرازش روان، و سیارهی مشتری -نماد اورمَزد- چون نگینی درخشان بر آن میدرخشد.
emadnem
- فلات ایران
-
راز هفتصد سالهی منارجنبان اصفهان
4_5841444818672164012.mp4قبول دارین معماری اصیل ایرانی اصلا اوف؟
-
اصطلاح طاقچه بالا گذاشتن یعنی چی از کجا میاد؟
قدیما تو خونهها دو مدل طاقچه میساختن:
طاقچه پایینی: دمدستی، همه بهش دسترسی داشتن.
طاقچه بالایی: دور از دسترس، مخصوص چیزای قیمتی و زینتی.
حالا اگه کسی خیلی خودش رو دست بالا بگیره و کاری کنه که آدمها راحت بهش نزدیک نشن، بهش میگن: طاقچه بالا گذاشته
این اصطلاح وقتی استفاده میشه که طرف:
خودش رو برتر بدونه
با بقیه قاطی نشه
مغرور یا متکبر باشه
ناز و افاده داشته باشه
یا مال و ثروتش رو به رخ بکشه@TweetyChannel | MAhsa
-
و حالا یه چیز خیییلی جالب
میدونستین که تاقچه/طاقچه، درواقع یه عنصر معماری ایرانیه؟ :>
این طاقچه از گذشته های دور تو معماری ایران وجود داشته
اولا سنگی بود
کم کم گچی شد
بعضیا هم چوبی (بیشتر تو شمال)
فلسفه ساختنش بیشتر تزئینی بود. مثلا روش قرآن میزاشتن، قاب عکس میزاشتن، یا گلدون و وسایل تزئینی مثل مجسمههمونطور که تو پست قبل هم اشاره کردم، بسته به کاربرد با ارتفاع های مختلف طاقچه میساختن. کوتاه ترا برای وسایل دم دستی بود و بلند ترا (که اصطلاحا بهش میگفتن رف) برای وسایل قیمتی تر (بالا تر بود تا بچه ها به وسیله ها دست نزنن)
واقعا چی شد که طاقچه های به این قشنگی، تو خونه های جدید کم کم به فراموشی سپرده شد؟ :<