هرچی تودلته بریز بیرون۶

[0-0ftm]

آخ تو شب یلدای منی

[Masoumeh.sh]

amir ahmadi وای ایننن

[M Tg]

@kosar-mottaghi باور کن یچیزی تو همین مایه ها بود بزار سرچ کنم

[amir ahmadi]

@mitra-ism-rahmani کی هست؟

[آسِمان آبی]

دیدی مثلا توذهنت داری به صحنه های اون فیلم ترسناک فکر میکنی همه جا غرق در سکوته
بعد یهو دستت میخوره یه اهنگ با صدای بلند رو گوشیت پخش میشه
بعدش قلبت میاد تو دهنت:|
چند ثانیه طول میکشه مغزت ری استارت بشه و بفهمی چه خبره
این لحظه هزاران بار تقدیم تو باد:|
اصن کی میگه بشینی فیلم ببینی

[_Mitra_]

تو دوران کودکیم فکر میکردم فرار مرز هاست :|||
مغزو مرز میشنیدم

[_Mitra_]

amir ahmadi
4 اسفند

[amir ahmadi]

آسِمان آبی در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:

دیدی مثلا توذهنت داری به صحنه های اون فیلم ترسناک فکر میکنی همه جا غرق در سکوته
بعد یهو دستت میخوره یه اهنگ با صدای بلند رو گوشیت پخش میشه
بعدش قلبت میاد تو دهنت:|
چند ثانیه طول میکشه مغزت ری استارت بشه و بفهمی چه خبره
این لحظه هزاران بار تقدیم تو باد:|
اصن کی میگه بشینی فیلم ببینی

مرسی یادم اوردی

[M Tg]

آسِمان آبی گفتین فیلم ترسناک
من بخاطرش اخر شبا میترسم تو اینه نگا کنم

[آسِمان آبی]

amir ahmadi
چیو

[amir ahmadi]

@mitra-ism-rahmani در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:

amir ahmadi
4 اسفند

خیلی مونده

[M Tg]

@mitra-ism-rahmani
یاد ابجیم افتادم
به مربی مهدش که حکمتیان بود
یمگفت خانم نکبتیان

[kosari]

M Tg در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:

@kosar-mottaghi باور کن یچیزی تو همین مایه ها بود بزار سرچ کنم

عههه
چقد جالب
یعنی مقالس

[آسِمان آبی]

M Tg
من اصلا خوشم نمیاد ازین ژانر
اونم مجبوری نشستم دیدم حتی اسمشم نمیدونم چی بود فقط میدونم تا یک هفته من با هر صدایی میپرم از جام:|

[_Mitra_]

آسِمان آبی من خیلی ترسو ام اصلا نمیتونم فیلم ترسناک ببینم
مثلا هری پاتر 6 و 7 و 8 ترسناکترین فیلم هایی بود که من دیدم
و واقعا همه ش فکر میکردم الان از پشت یکی یه وردی میخونه من میمیرم

[M Tg]

آسِمان آبی من دوس داشتم
ولی جدیدا دلم بیشتر نازک شده
اخر شبا با موی باز میترسم پشتم به تاریکی باشه
میترسم از تاریکی یکی بیاد موهامو بکشه

[آسِمان آبی]

@mitra-ism-rahmani
منم منم

[_Mitra_]

M Tg در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:

@mitra-ism-rahmani
یاد ابجیم افتادم
به مربی مهدش که حکمتیان بود
یمگفت خانم نکبتیان

وایییییییییی
کلاس اول که بودم یه ناظم پیر داشتیم فامیلش خانم رونق بود من میگفتم خانم روغن ://

[M Tg]

@mitra-ism-rahmani تو دیگ خیلییی دلت نازکه

[آسِمان آبی]

M Tg
یا اکثر امامزاده ها