هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
@first ببخشید من اینو الآن دیدم
میدونی چیه سید ، دلیل ناراحتی منم همینه ، همینه ک "فکر میکنی" داری تلاش میکنی و تلاشات واقعیه و داری جون میدی برا اون موضوع و بدست اوردنش ولی نمیشه ، ناراحت میشی ، غصت میشه ، بغض میکنی و...
ولی خب هممون تهش میدونیم که پشت هراتفاق کوچیک و بزرگی یه دلیل خیلی بزرگ وجود داره که اکثر اوقات ما ازش بیخبریم ، درباره خودم چندتاشو مثال بزنم برات که بریزی اصن..!
خود منی که بخاطر اتفاق نیوفتادن اون موضوع الآن ناراحته ، ده برابر اون ناراحتی خوشحاله چون باعث شده از خیلی چیزا دور بشه و کلی چیز میز جدید رو بدست بیاره که اصن از ارزششون نگم برات..!
بعدامیگی " خدایا ! بوسی بهت بخاطر اینکه نشد :))))♡ ؛ اگه میشد چقد حال و احوال بدی داشتم..!!"
رویه انسان موحد یادت نره پسر :)خانومِ_دوست_داشتنی حرفاتون واقعا آرامش بخش بود خیلی ممنون...
خانومِ_دوست_داشتنی در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
رویه انسان موحد یادت نره
انسان موحد! اینو واقعا با جون میپذریم ؛ آدم بعضی وقتا یادش میره یکی اون بالا همیشه حواسش هس ک پاشو کج برنداره...:)
-
gomnam gharib در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
بعد نفهمیدی
یراقفلاوذ
فامیلی کیه؟چرا ولی نخواستم بفهمم :rolling_on_the_floor_laughing:
@سجاد-ذوالفقاری
خواب رفته را توانم بیدارکنم
خواب زده را نه -
شبها آمدی در پی مسجد طلب عفو کردی
بخشیدم تورا بنده ام بودی کوچکی کردی
هربار دلم را سنگ خواندی و مهربان بودم
هربار به کارت گره خورد نگران بودی ،بودم
گفتی میخواهمت ای خدای خالق
گفتم تو مرا نخوانده خواهی؟
گفتی یقین بر خالقم دارم
گفتم چه یقینی است که کاهش دارد؟
هربار بخشیدم و نبخشیدی
بدی دیدی از بنده من نبخشیدی -
من آن عهد شکن مست شراب خوارم
که از عشقت شدم عاشق می نمیخواهم
رها کردم هر آنچه شد موجب دوری آری
معشوقت شدم و عاشق میشوم روزی آری -
gomnam gharib در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
بعد نفهمیدی
یراقفلاوذ
فامیلی کیه؟چرا ولی نخواستم بفهمم :rolling_on_the_floor_laughing:
-
نظرتون راجع به این دوتا شعر چیه؟
-
@سجاد-ذوالفقاری
گفتم اصولاااااا
نگفتم همهههه
اینجا توفامیل هیچ پسری ترشی دوست نداره
حتی باباها
منظورم از ترشی.خیارشور
و سیر سرکه نیست
منظورم ازاون ترشی سیاهاست -
@سجاد-ذوالفقاری
گفتم اصولاااااا
نگفتم همهههه
اینجا توفامیل هیچ پسری ترشی دوست نداره
حتی باباها
منظورم از ترشی.خیارشور
و سیر سرکه نیست
منظورم ازاون ترشی سیاهاستgomnam gharib در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@سجاد-ذوالفقاری
گفتم اصولاااااا
نگفتم همهههه
اینجا توفامیل هیچ پسری ترشی دوست نداره
حتی باباها
منظورم از ترشی.خیارشور
و سیر سرکه نیست
منظورم ازاون ترشی سیاهاستنمیدونم ترشی سیاه منظورت چیه
-
gomnam gharib برعکس بابام عاشق سیرترشیه:face_with_tears_of_joy:
@zahra-zahraii
من گفتم ترشی سیاها
مثل ترشی انار
ترشی الوچه
... -
@سجاد-ذوالفقاری عه!! سلام ددا چطوری پسر؟
-
نظرتون راجع به این دوتا شعر چیه؟
gomnam gharib
بچه ها نظرتونو بگین -
@zahra-zahraii
من گفتم ترشی سیاها
مثل ترشی انار
ترشی الوچه
...gomnam gharib مدونم بابام هرنوع ترشی دوس دارع
-
gomnam gharib در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@سجاد-ذوالفقاری
گفتم اصولاااااا
نگفتم همهههه
اینجا توفامیل هیچ پسری ترشی دوست نداره
حتی باباها
منظورم از ترشی.خیارشور
و سیر سرکه نیست
منظورم ازاون ترشی سیاهاستنمیدونم ترشی سیاه منظورت چیه
@سجاد-ذوالفقاری
ولش کن -
@first در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@سجاد-ذوالفقاری عه!! سلام ددا چطوری پسر؟
بهه سلام مبین خوبی ؟
خوبم بد نیستم
-
-
@سجاد-ذوالفقاری
خواب رفته را توانم بیدارکنم
خواب زده را نهgomnam gharib
نظری ندارین؟ -
@zahra-zahraii
من گفتم ترشی سیاها
مثل ترشی انار
ترشی الوچه
...gomnam gharib در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@zahra-zahraii
من گفتم ترشی سیاها
مثل ترشی انار
ترشی الوچه
...عهه من نخوردم تاحالا
-
من آن عهد شکن مست شراب خوارم
که از عشقت شدم عاشق می نمیخواهم
رها کردم هر آنچه شد موجب دوری آری
معشوقت شدم و عاشق میشوم روزی آریgomnam gharib در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
من آن عهد شکن مست شراب خوارم
که از عشقت شدم عاشق می نمیخواهم
رها کردم هر آنچه شد موجب دوری آری
معشوقت شدم و عاشق میشوم روزی آرییکی اینه
-
شبها آمدی در پی مسجد طلب عفو کردی
بخشیدم تورا بنده ام بودی کوچکی کردی
هربار دلم را سنگ خواندی و مهربان بودم
هربار به کارت گره خورد نگران بودی ،بودم
گفتی میخواهمت ای خدای خالق
گفتم تو مرا نخوانده خواهی؟
گفتی یقین بر خالقم دارم
گفتم چه یقینی است که کاهش دارد؟
هربار بخشیدم و نبخشیدی
بدی دیدی از بنده من نبخشیدیgomnam gharib در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
شبها آمدی در پی مسجد طلب عفو کردی
بخشیدم تورا بنده ام بودی کوچکی کردی
هربار دلم را سنگ خواندی و مهربان بودم
هربار به کارت گره خورد نگران بودی ،بودم
گفتی میخواهمت ای خدای خالق
گفتم تو مرا نخوانده خواهی؟
گفتی یقین بر خالقم دارم
گفتم چه یقینی است که کاهش دارد؟
هربار بخشیدم و نبخشیدی
بدی دیدی از بنده من نبخشیدییکی اینه
-
@سجاد-ذوالفقاری
ولش کنgomnam gharib در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@سجاد-ذوالفقاری
ولش کن:rolling_on_the_floor_laughing: :rolling_on_the_floor_laughing:
