هرچی تودلته بریز بیرون۶

[مهشید حسن زاده 0]

مهشید حسن زاده 0 در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:

arthur morgan بسیارخب
دوتاسوال اصلی پرسیدم
اول:اگه غم ازبین میرفت ودنیاپرازشادی بود زندگی چه شکلی میشد
ودوم:اگه اصاازاساس شادی وجود نداشت وزندگی همیشه غم بود چی میشد

تفاوت ایندوتا سوال اینه که تواولی مردم چیزی به اسم غم روتجربه کرده بودن
پس یعنی یک چیزی به نام غم درگذشته وخاطراتشون وجود داشته وبا شادی بصورتی مکمل در تقابل بوده
خب!
یعنی باحذفش یک تعادل احساسی بزرگ درجامعه بهم میریخت وازروال عادیش خارج میشد
پس قطع به یقین عوارضی بوجود میومد که غیرقابل انکارن چ خوب وچ بد
(بحث الان سر بررسی این عوارض نیست)
اما توسوال دوم گفتم اصا از اساس چیزی به اسم شادی وجود نداشت
پس حتی اگه غم بدهم باشه اساسا اتفاق خاصی توجامعه نمیفتاد چون وقتی شادی وجود نداشته باشه کسی هم پیشفرضی درموردش نداره
پس ازین بابت لااقل عذاب نداشته!
.
اینایی که الان گفتمو چندسال پیش یه نفربعدازجوابم به ایندوتا سوال برام گفت.البته من باید بسیار قدردان اون آدم باشم اما
میدونید بعدش اولین فکری که بنظرم رسید چی بود؟

[Sachli]

مهشید حسن زاده 0 پیامبر یه روز میره خونه یکی از اهالی مدینه (پیامبر دعوت کرده بود)
خب برای پیامبر وسیله پذیرایی میاره همینطور که دارن حرف میزنن مرد رو به پیامبر میگه که رسول الله من هیچ مشکل و گرفتاری وغمی تو زندگیم ندارم همه چی عالی حتی تخم مرغ از دستم میوفته رو زمین نمیشکنه
پیامبر سریع بلند میشن میان بیرون مرد میره دنبالشون میگه رسول الله کجا؟ من حرف بدی زدم؟
پیامبر رو بهش میگه که جایی که غم و مشکل نباشه اونجا خدا نیست ،جاییم که خدا نباشه من و اهل بیتم نیستیم

غم و شادی باهم تا تو قدر شادی بدونی
اگه همیشه شادی بشه تو هیچ وقت نمیفهمی اصلا شادی چیه؟
غم ها مشکلات میان تا ما قدر خوبی هارو بدونیم
پس اگه فقط خوبی باشه تو نمیتونی قدرش بدونی اینا همه امتحان و درس
کتابیم که از روش سوال میاد قرآن

[مهشید حسن زاده 0]

@roghayeh-eftekhari جواب قشنگیه وزیبا

[Sachli]

مهشید حسن زاده 0 برای سوال دومت هم
غم همون نبود شادی چیز عجیبی نیست
اگه اصلا شادی نبود مطمئن باش غمی هم نبود
همطونطوری که بدی ، نبود خوبی
اگه خوبی نباشه هیچ وقت بدی نمیااد

[Sachli]

مهشید حسن زاده 0 جواب دادم

[Sachli]

مهشید حسن زاده 0 باورکن داشتم تایپ میکردم

[مهشید حسن زاده 0]

arthur morgan
@roghayeh-eftekhari
ایناروگفتم که بگم بیشترمحدودیتایی که توذهن ماهاوجود داره درواقع مربوط به تجربیات گذشته بشریته!خیلی ازین محدودیتاروماحتی قبلتردرک نکردیم اما چون تبدیل به باور جامعه شده پذیرفتیمش
ومیدونین این یعنی ما زجر تجربه تلخ کس دیگری رو که حتی احتمالا نمیشناسیمش میکشیم!
واین منو بشدت یاد معلولین میندازه!
میتونید تعمیمش بدید؟

[Sachli]

مهشید حسن زاده 0 و مردم اونموقع فقط انگار یه مرده متحرک بودن .... چون هیچ وقت این دو بی هم درک نمیشن

چی اومد به ذهنت؟

[مهشید حسن زاده 0]

@roghayeh-eftekhari آره آره

[amirh_hmyf]

این دو روزه دلم هزار بار شکسته و هر هزار پارتش هزار بار شکسته شد

[مهشید حسن زاده 0]

amirh_hmyf سلام
شماهم جزو اعضای کم پیدایید
خوبید؟

[Sachli]

مهشید حسن زاده 0 دقیقا این همون بعد سوم ماست که شرطی شده بخاطر همین هست مغز در مواجه با یه مسئله سریع میگرده بین داده های قبلی دنبال جواب بخاطرهمینم تو دیگه دنبال داده جدید نمیری
مگر اینکه تحریک بشی
رشد بعد سوم یعنی ظهور امام زمان که ما هنوز یادش نگرفتیم

[مهشید حسن زاده 0]

@roghayeh-eftekhari آفرین این هم نکته جالبیه اتفاقا

[مهشید حسن زاده 0]

مهشید حسن زاده 0 در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:

arthur morgan
@roghayeh-eftekhari
ایناروگفتم که بگم بیشترمحدودیتایی که توذهن ماهاوجود داره درواقع مربوط به تجربیات گذشته بشریته!خیلی ازین محدودیتاروماحتی قبلتردرک نکردیم اما چون تبدیل به باور جامعه شده پذیرفتیمش
ومیدونین این یعنی ما زجر تجربه تلخ کس دیگری رو که حتی احتمالا نمیشناسیمش میکشیم!
واین منو بشدت یاد معلولین میندازه!
میتونید تعمیمش بدید؟

کسی که مادرزاد نابینا بدنیا میاد هیچ ایده ای درمورد نابینا بودنش نداره تاوقتی که کسی براش از بینایی بگه و اونوقت این ویژگی نابینایی برای اون فرد براش میشه محدودیت!واین یک تلقینه!

[مهشید حسن زاده 0]

مهشید حسن زاده 0 در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:

مهشید حسن زاده 0 در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:

arthur morgan
@roghayeh-eftekhari
ایناروگفتم که بگم بیشترمحدودیتایی که توذهن ماهاوجود داره درواقع مربوط به تجربیات گذشته بشریته!خیلی ازین محدودیتاروماحتی قبلتردرک نکردیم اما چون تبدیل به باور جامعه شده پذیرفتیمش
ومیدونین این یعنی ما زجر تجربه تلخ کس دیگری رو که حتی احتمالا نمیشناسیمش میکشیم!
واین منو بشدت یاد معلولین میندازه!
میتونید تعمیمش بدید؟

کسی که مادرزاد نابینا بدنیا میاد هیچ ایده ای درمورد نابینا بودنش نداره تاوقتی که کسی براش از بینایی بگه و اونوقت این ویژگی نابینایی برای اون فرد براش میشه محدودیت!واین یک تلقینه!

البته ممکنه کسی بگه خب این آدم بعدها درزندگی روزمرش دچارمشکل میشه وموارد زیادی براش دردسر ساز میشه
که خب اینجا یه سوال میپرسم چی این مشکلاتو براش بوجود میاره؟نابینا بودنش یا بینابودن ما؟
بنظرم تفصیراون نیست که مادنیارومخصوص آدمای بیناساختیم!
تصور کنید تمام آدما نابینا بودن اونوقت آیااین نابینایی محدودیت بود؟نه
چرا؟چون اون زمان زندگی منطبق بر آدمای نابینا بود درسته؟

[Sachli]

مهشید حسن زاده 0 اهوم ماییم که اطلاعاتمون فقط اونطوری چیدیم که به درد خودمون میخوره نخواستیم یکبارهم داده هامون جوری بچینیم که جوابگویی همه شرایطی باشه
هرگز محدودیت نبود چون اونموقع طبقه بندی اطلاعاتمون یکجور دیگه بود

[مهشید حسن زاده 0]

مهشید حسن زاده 0 در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:

مهشید حسن زاده 0 در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:

مهشید حسن زاده 0 در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:

arthur morgan
@roghayeh-eftekhari
ایناروگفتم که بگم بیشترمحدودیتایی که توذهن ماهاوجود داره درواقع مربوط به تجربیات گذشته بشریته!خیلی ازین محدودیتاروماحتی قبلتردرک نکردیم اما چون تبدیل به باور جامعه شده پذیرفتیمش
ومیدونین این یعنی ما زجر تجربه تلخ کس دیگری رو که حتی احتمالا نمیشناسیمش میکشیم!
واین منو بشدت یاد معلولین میندازه!
میتونید تعمیمش بدید؟

کسی که مادرزاد نابینا بدنیا میاد هیچ ایده ای درمورد نابینا بودنش نداره تاوقتی که کسی براش از بینایی بگه و اونوقت این ویژگی نابینایی برای اون فرد براش میشه محدودیت!واین یک تلقینه!

البته ممکنه کسی بگه خب این آدم بعدها درزندگی روزمرش دچارمشکل میشه وموارد زیادی براش دردسر ساز میشه
که خب اینجا یه سوال میپرسم چی این مشکلاتو براش بوجود میاره؟نابینا بودنش یا بینابودن ما؟
بنظرم تفصیراون نیست که مادنیارومخصوص آدمای بیناساختیم!
تصور کنید تمام آدما نابینا بودن اونوقت آیااین نابینایی محدودیت بود؟نه
چرا؟چون اون زمان زندگی منطبق بر آدمای نابینا بود درسته؟

واگه دقت کنیم میبینیم این موضوع برای انواع این معلولیتا صدق میکنه!
آدمای معلول محدود سلامت مان!چیزیکه مااسمشو میزاریم سلامتی البته!

[Sachli]

مهشید حسن زاده 0 البته الانم محدودیت نیست
این افراد چون از اول اینو شنیدن که (معلولیت محدوده) همینو دیگه ذخیره کردن و نمیتونن ازش رها شن وگرنه معلولیت الانم محدودیت نیست
فقط ما یخورده باید خودمون و دنیامون آپدیت کنیم

[مهشید حسن زاده 0]

مهشید حسن زاده 0 در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:

مهشید حسن زاده 0 در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:

مهشید حسن زاده 0 در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:

مهشید حسن زاده 0 در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:

arthur morgan
@roghayeh-eftekhari
ایناروگفتم که بگم بیشترمحدودیتایی که توذهن ماهاوجود داره درواقع مربوط به تجربیات گذشته بشریته!خیلی ازین محدودیتاروماحتی قبلتردرک نکردیم اما چون تبدیل به باور جامعه شده پذیرفتیمش
ومیدونین این یعنی ما زجر تجربه تلخ کس دیگری رو که حتی احتمالا نمیشناسیمش میکشیم!
واین منو بشدت یاد معلولین میندازه!
میتونید تعمیمش بدید؟

کسی که مادرزاد نابینا بدنیا میاد هیچ ایده ای درمورد نابینا بودنش نداره تاوقتی که کسی براش از بینایی بگه و اونوقت این ویژگی نابینایی برای اون فرد براش میشه محدودیت!واین یک تلقینه!

البته ممکنه کسی بگه خب این آدم بعدها درزندگی روزمرش دچارمشکل میشه وموارد زیادی براش دردسر ساز میشه
که خب اینجا یه سوال میپرسم چی این مشکلاتو براش بوجود میاره؟نابینا بودنش یا بینابودن ما؟
بنظرم تفصیراون نیست که مادنیارومخصوص آدمای بیناساختیم!
تصور کنید تمام آدما نابینا بودن اونوقت آیااین نابینایی محدودیت بود؟نه
چرا؟چون اون زمان زندگی منطبق بر آدمای نابینا بود درسته؟

واگه دقت کنیم میبینیم این موضوع برای انواع این معلولیتا صدق میکنه!
آدمای معلول محدود سلامت مان!چیزیکه مااسمشو میزاریم سلامتی البته!

حالایه سوال اونوقت تکلیف آدمی که بابت سانحه ای یا بیماری ای دچارنقصان میشه چی؟
خب اینا مثه سوال اولن
محدودیتی که برای اونا پیش میاد ریشه درتجاربشون ازتوانایی هاشون قبل از سانحه و کم شدن دایره توانمندیشون بعدازسانحه داره
حالا ایناچی؟

[Sachli]

مهشید حسن زاده 0 چیشده فاز فسلفی گرفتی؟
سوالت یخورده واضح تر بگو نفهمیدم