-
banoo در کتابخانه رنگی گفته است:
M.an در کتابخانه رنگی گفته است:
ماهی سیاه کوچولو رو خوندین ؟
آره 10 سال پیش دقیقا همین موقع ها
خاله ام برام مجموعه ی کامل قصه های بهرنگ رو گرفته بود
چه قدر ذوق کرده بودم
هنوزم به نظرم لطیف و قشنگه ^^شما ده سال پیش کتاب میخوندی؟؟؟؟
من تا 5 سال پیش داشتم جنگ های صلیبی و کانتر بازی میکردم!!! -
JAVADM328.G در کتابخانه رنگی گفته است:
banoo در کتابخانه رنگی گفته است:
M.an در کتابخانه رنگی گفته است:
ماهی سیاه کوچولو رو خوندین ؟
آره 10 سال پیش دقیقا همین موقع ها
خاله ام برام مجموعه ی کامل قصه های بهرنگ رو گرفته بود
چه قدر ذوق کرده بودم
هنوزم به نظرم لطیف و قشنگه ^^شما ده سال پیش کتاب میخوندی؟؟؟؟
من تا 5 سال پیش داشتم جنگ های صلیبی و کانتر بازی میکردم!!!آره از اول ابتدایی آدم کتاب میخونه دیگه ^_^
علاقه دارم به کتاب آخه -
banoo در کتابخانه رنگی گفته است:
JAVADM328.G در کتابخانه رنگی گفته است:
banoo در کتابخانه رنگی گفته است:
M.an در کتابخانه رنگی گفته است:
ماهی سیاه کوچولو رو خوندین ؟
آره 10 سال پیش دقیقا همین موقع ها
خاله ام برام مجموعه ی کامل قصه های بهرنگ رو گرفته بود
چه قدر ذوق کرده بودم
هنوزم به نظرم لطیف و قشنگه ^^شما ده سال پیش کتاب میخوندی؟؟؟؟
من تا 5 سال پیش داشتم جنگ های صلیبی و کانتر بازی میکردم!!!آره از اول ابتدایی آدم کتاب میخونه دیگه ^_^
علاقه دارم به کتاب آخهآفرین آفرین
-
%(#ff0000)[+ کتاب شازده کوچولو]
http://dl.downloadbook.ir/up1/Shazde-Kocholo_downlaodbook.ir.pdf
%(#ff0000)[+منبع]
http://www.iranpdf.com/
%(#ff0000)[+فایل صوتی 2 پارت ]
http://s6.picofile.com/file/8258735918/Shazde_Kuchulu_Part_1.mp3.html
http://s6.picofile.com/file/8258736068/Shazde_Kuchulu_Part_2.mp3.html
%(#ff0000)[منبع]
http://audiolib.ir/ -
سلام دوستان چه کتابایی میزاریداینجا؟؟؟ (داستان،رمان،شعر.....؟)
-
hila azizi کتاب هر چی باشه . فقط غیر درسی . !
-
خب دوستان لطف کنیداگه پی دی اف کتابای آقای فریدون مشیری داریدبزاریدممنون میشم
-
کتاب کی پنیرمنو جابه جاکرد بذارید خیلی خوبه به دردکنکورم میخوره
-
بچه هاکتاب کنکور وخدایی که در این نزدیکیست وکنکورت راقورت بده بذارید من هنوز نخوندمشون
-
%(#ff0000)[+ پرسه در حوالی زندگی]
%(#ff0000)[نامه عاشقانهای] به من داد تا بدهم به سوفیا ...سوفیا نامهاش را نخوانده %(#ff0000)[پاره کرد] و
کاغذ پارهها را از توی %(#ff0000)[پنجره] ریخت پایین ....
بعد از آن بالا فریاد زد: «%(#ff0000)[خفه شو و برو گمشو!]»
غروب %(#ff0000)[یکشنبهای] بود ....
روایت %(#0099ff)[#مصطفی_مستور]
انتخاب عکس %(#0099ff)[#کیارنگ_علایی]
%(#0099ff)[#نشر_چشمه]
@دانش-آموزان-آلاء -
%(#ff0000)[+]
اوایل %(#ff0000)[خواهرم] را مسخره میکرد. به سوفیا میگفت خرگوش سوفی.
گمانم به خاطر این بود که سوفیا موهاش را عینهو دو گوش %(#ff0000)[خرگوش] روی سرش گره میزد.
یا شاید به خاطر دندانهایش بود. دندانهای جلویی %(#ff0000)[سوفیا] عین دندان خرگوشها بزرگ بود.
اما بعد %(#ff0000)[عاشق] سوفیا شد. حتی نامه عاشقانهای به من داد تا بدهم به سوفیا.
سوفیا نامهاش را نخوانده پاره کرد و کاغذ پارهها را از توی پنجره ریخت پایین.
بعد از آن بالا فریاد زد: «%(#ff0000)[خفه شو و برو گمشو!]» غروب یکشنبهای بود.
حالا غروب هر یک %(#ff0000)[شنبه] میآید این جا و
چند ساعتی مینشیند روی دوچرخهاش و بعد میرود.
میگوید دلش میخواهد سوفیا یک بار - تنها یک بار- باز هم آن پنجره را باز کند و به او بگوید:
«خفه شو و برو گمشو!» میگوید دیگر %(#ff0000)[هیچ] چیز را مثل آن «خفه شو و برو گمشو!» دوست ندارد.
داده است با خط زیبایی در تابلویی برایش نوشتهاند: «%(#ff0000)[خفه شو برو گمشو!]»
میگوید تابلو را کوبیده است به %(#ff0000)[دیوار] اتاقش.
پدرم میگوید پاک مشاعرش را از دست داده است.
من نمیدانم «مشاعر» یعنی چه اما خوب میدانم مدتها است سوفیا از این جا رفته و
دیگر هم بر نمیگردد. یعنی %(#ff0000)[چهار] سال پیش که من تازه رفته بودم مدرسه با یک راننده تاکسی
عروسی کرد و رفت جنووا ...
حالا ما به او عادت کردهایم. یعنی وقتی غروبی او را روی %(#ff0000)[دوچرخهاش] میبینیم که به
دیوار تکیه داده، یادمان میآید یک %(#ff0000)[شنبه] است.
-
کتاب بلوغ از اشو
زندگی بسیار ساده است؛ یک رقص شیدا و شورانگیز است. و سراسر این کره خاکی میتواند سرشار از رقص و شادی باشد. اما نفع عده ای ایجاب میکند که هیچ کس از زندگی لذت نبرد، کسی لبخند به لب نیاورد. کسی نباید بخندد که زندگی گناه آلود است. دارمکافات است.
تو چطور میتوانی در جوی زندگی کنی که مدام بیخ گوش تو می خوانند که زندگی دار مکافات است و تو بخاطر گناهی که مرتکب شده ای در رنج بسر میبری و اینجا زندانی است که برای زجر کشیدن تو را به آن تبعید کرده اند؟
به تو میگویم که زندگی زندان نیست، مجازات نیست. زندگی پاداش است و فقط به کسانی ارزانی میشود که آن را کسب کرده اند و شایسته دریافت آن هستند. و این حق تو است که از آن لذت ببری؛ اگر لذت نبری گناه کرده ای.
اگر به آن زیبایی نبخشی، اگر آن را همانطور که پیدا کردی، رها کنی، تو بر ضد هستی بوده ای. نه !
آن را کمی شادمانه تر، کمی زیباتر، کمی معطر تر کن !پ ن : چ کتاب جالبی حتما می خونم کاملش رو
-
%(#ff0000)[+ من گوساله ام]
http://www.mosallas.com/upload/images/Books/Man Goosale am/man-goosale-am (2).jpg
بریده های زیبایی از کتاب :%(#ff0000)[+] گاوی که %(#ff0000)[بفهمه] دیگه گاو نیست !
دردسرها همیشه از همین جا %(#ff0000)[شروع] می شود !%(#ff0000)[+] آنها به مزرعه دارها سواری می دهند ... پس زنده می مانند .
یادت باشد ..%(#ff0000)[.راز] زنده ماندن در مزرعه این است...
(%(#ff0000)[پ.ن:] زنده ماندن نه %(#ff0000)[زندگی] کردن )%(#ff0000)[+] وقتی از گوسفندها کمک می خوای ،
به جای نجات ِ بیشتر ، ممکنه موجب هلاکت بشن .%(#ff0000)[+] بابا بزرگ یه بار گفتید اگه یک بار بفهمی دیگه
نمی تونی نفهمی ! این دقیقا یعنی چی ؟%(#ff0000)[+] هیچ وقت حماقت هایت رو با کلمه ی حداقل توجیه نکن !
%(#0095ff)[#بزرگمهر_حسین_پور]
-
نیمی از نگرانی ها و اضطراب های ما مربوط به نظر دیگران است، ما باید این خار را از بدن خود بیرون بکشیم.
نظر دیگران تصوری خام یا یک وهم است که هر لحظه میتواند تغییر کند.
نظر دیگران به نخی بند است و ما را برده ی آنان می کند. برده ی نظراتشان و بدتر، برده ی آنچه وانمود می کنند به نظرشان می رسد.درمان شوپنهاور
#اروین_دی_یالوم