سلام
حتما باید سکته ی قلبی رخ بده تا خون به بخشی از ماهیچه نرسه و یاخته ها بمیرن؟
زیستاز در این مورد گفته
بسته شدن سرخرگ های کرونری توسط لخته یا سخت شدن دیواره، ممکن است باعث سکته ی قلبی شود که یکی از اثرات سکته ی قلبی نرسیدن خون به ماهیچه ی قلب و مرگ یاخته های آنها است.
چون من تو ذهن خودم این بود که اول باید یاخته ها بمیرن بعد بگیم سکته ی قلبی رخ داده و کتابم به نظرم بیانش همینطوریه.
@دوازدهم @دهم @یازدهم @تجربیا
IMG_20241101_152035.jpg
سلام. من یک موضوعی رو خوب متوجه نمیشم. قسمت اول که داره نحوه اصلاح چشم یک فرد نزدیک بین رو نشون میده، میگه باید از عدسی واگرا استفاده کنیم. بعد داخل شکل نشون داده شده که پرتوهای موازی نور پس از برخورد به عدسی مقعر، واگرا میشن و هنگام عبور از عدسی چشم که محدب هست، به جای همگرا شدن، میزان تقعرشون بیشتر میشه (این قسمت رو با فلش مشخص کردم) و در نهایت، زمان تمرکز روی شبکیه همگرایی اتفاق میوفته.
به طور مشابه همین اتفاق برای شکل پایین که چشم یک فرد دوربین رو نشون میده اتفاق میوفته اما با این تفاوت که پرتوهای موازی نور بعد از عبور از قرنیه که محدب هست، به جای همگرایی، واگرا می شوند.
IMG_20241031_110419.jpg
سلام. عدسی دو تا تحدب داره یکی تحدب جلویی و یکی تحدب پشتی که محدب تر از جلویی هست. زمانی که پرتوهای موازی نور به اولین تحدب برخورد میکنند، شکست نور انتقال میوفته و پرتو ها همگرا میشوند. حالا پس از برخورد به دومین تحدب، چه اتفاقی میوفته؟ لطفا شکلش رو رسم کنید.
@یازدهم @دوازدهم @تجربیا
@دانش-آموزان-آلاء
a54f2bb4ee72f55d1910e2a61059a8b0.jpg
سلام آلاییون عزیزم!🤗
امیدوارم حال همتون خوب باشه💖
من مهشید حسن زاده آلاخونه هستم و یکی دیگه اون بیرون،اما چیزی که اینجا کافیه ازم بدونید؛دانشجوی سال سوم پرستاریم و زیست کنکور تدریس میکنم☺️
یه روزی مثل الان شما آلایی بودم و همینجا درس میخوندم.حالا هم که مدرس شدم؛اومدم اینجا تا نذرمو ادا کنم(یادمه زمان دانش آموزی ما آلا نذر حضرت زهرا(س) بود).
از صمیم قلبم امیدوارم این تاپیک و نکته هاش حسابی کمکتون کنه.🤗آخه آلا خونه ی ماست و مااینجا یه خونواده ایم.پس موفقیت تو،موفقیت منم هست.🤝😉
a511aace3e3229a285a9bdfec042761d.jpg
سلام آلاییون عزیزم!🤗
امیدوارم حال همتون خوب باشه💖
من مهشید حسن زاده آلاخونه هستم و یکی دیگه اون بیرون،اما چیزی که اینجا کافیه ازم بدونید؛دانشجوی سال سوم پرستاریم و زیست کنکور تدریس میکنم☺️
یه روزی مثل الان شما آلایی بودم و همینجا درس میخوندم.حالا هم که مدرس شدم؛اومدم اینجا تا نذرمو ادا کنم(یادمه زمان دانش آموزی ما آلا نذر حضرت زهرا(س) بود).
از صمیم قلبم امیدوارم این تاپیک و نکته هاش حسابی کمکتون کنه.🤗آخه آلا خونه ی ماست و مااینجا یه خونواده ایم.پس موفقیت تو،موفقیت منم هست.🤝😉
7359f0b618fd81d985f6ecbf4b44bc26.jpg
سلام آلاییون عزیزم!🤗
امیدوارم حال همتون خوب باشه💖
من مهشید حسن زاده آلاخونه هستم و یکی دیگه اون بیرون،اما چیزی که اینجا کافیه ازم بدونید؛دانشجوی سال سوم پرستاریم و زیست کنکور تدریس میکنم☺️
یه روزی مثل الان شما آلایی بودم و همینجا درس میخوندم.حالا هم که مدرس شدم؛اومدم اینجا تا نذرمو ادا کنم(یادمه زمان دانش آموزی ما آلا نذر حضرت زهرا(س) بود).
از صمیم قلبم امیدوارم این تاپیک و نکته هاش حسابی کمکتون کنه.🤗آخه آلا خونه ی ماست و مااینجا یه خونواده ایم.پس موفقیت تو،موفقیت منم هست.🤝😉
Screenshot_2024-10-27-18-29-59-865_com.google.android.apps.docs.jpg Screenshot_2024-10-27-18-30-13-527_com.google.android.apps.docs.jpg
سلام وقتتون بخیر 🥰
ببخشید این سوال گفته مناسب نیستند الف و ب و د غلطه ولی گفته مورد ج درسته سوال غلطه یا جواب غلطه؟
@دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا
@دانش-آموزان-آلاء
@تجربیا
IMG_20241024_123317.jpg
IMG_20241024_123458.jpg
سلام. در ماده سفید نخاع رشته های عصبی میلین دار مشاهده میشه که اجتماعی از رشته های عصبی میلین دار و فاقد جسم سلولی هست. حالا گزینه ۳ (جزء موارد درست هست) گفته همه یاخته های این بخش ژن مربوط به تولید ناقل عصبی رو دارند. از طرفی تمام یاخته های هسته دار بدن ژن مربوط به تولید ناقل عصبی رو دارند ولی فقط در نورون ها این ژن بیان میشه. الان ماده سفید که رشته های عصبی فاقد جسم سلولی و درنتیجه فاقد هسته داره، چطوری میتونه ژن مربوط به تولید ناقل عصبی رو داشته باشه؟
@یازدهم @تجربیا @دانش-آموزان-آلاء
توضیحات زیست یازدهم صفر تا صد استاد موقاری
-
*تمام مراحل میتوز و اینترفاز دریک سلول است.
*نقطه های وارسی توی زمان ها و مکان های خاصی در سلول نیستند.
*در نقطه های وارسی پروتئین های متعددی هستند که سلول را چک می کنند.
*تعداد نقاط وارسی بی از سه تاست.
*ممکن است سلول سالم باشد اما نقاط وارسی اجازه رفتن به مرحله بعد را نمی دهند مثل اغلب نورون ها.*تومور های خوش خیم: رشد کمی دارد، معمولا خیلی بزرگ نمی شوند (در برخی موارد می توانند بزرگ شوند)، متاستاز ندارند و منتشر نمی شوند، معمولا به بافت های مجاور خود آسیب نمی زنند (برخی موارد اختلال در انجام اعمال طبیعی اندام)، پس از جراحی و خارج کردن معمولا عود نمی کنند.
*تومور های بدخیم: سرعت رشد بالا، اندازه بزرگتر نسبت به خوش خیم، توانایی متاستاز دارد، می تواند به بافت های مجاور حمله کند، پس از جراحی و خارج کردن احتمال عود کردن هست به عنوان نمونه: ملانوما
*برای تومورهای خوش خیم متاستاز نیست و معمولا سرطانی هم نیستند.
*جهش: تغییر ناگهانی و سریع ژنتیک است. -
*شیمی درمان روش درمانی سراسری و پرتودرمانی روش درمان موضعی است.
مرگ یاخته= 1_ تصادفی (نکروز)
2_ غیر تصادفی (آپوپتوز) ← 1_سلول خودی ← سالم: حذف یاخته های پیر، تکاملی ماند حذف پرده های بین انگشتان در برخی پرندگان. غیر سالم (مکانیسم دفاعی): آسیب دیده مانند آفتاب سوختگی، آلوده به ویروس و سرطانی.
2_سلول غیر خودی ← پیوند عضو ← سلول سالم و غیرخودی -
میوز
*تقسیم میوز برای تولید مثل جنسی است اما همه گامت ها حاصل از تقسیم میوز نیستند.
*هرجانوری که تولید مثل جنسی دارد الزاما تقسیم میوز ندارد.
*گامت توانایی تقسیم میوز ندارد اغلب توانایی تقسیم میتوز هم ندارند اما برخی توانایی تقسیم میتوز دارند.
*گامت توانایی لقاح دارد اما توانایی تقسیم ندارد.
*میوز پی در پی نیست.
*در تقسیم میوز پرومتافاز نداریم.
*درتلوفاز DNAها از حالت فشردگی نسبتا خارج نمی شوند اما در برخی گونه ها از این فشردگی خارج می شوند.
*درمیوز1، یک تقسیم داریم و میوز2، دو تقسیم داریم. -
پروفاز 1= تشکیل تتراد، نحوه اتصال رشته های کینه توکوری، اتصال ایجاد کرانیک اور.
متافاز1= حرکت به وسط سلول و قرارگیری درسطح استوانه ای سلول (برای تتراد)، حداکثر فشردگی تتراد، بحث نوترکیبی، کروموزوم ها در2 خط ردیف می شوند، قانون دوم مندل (استقلال ژن ها)
آنافاز= جدا شدن کروموزوم های همتا، ازبین رفتن تتراد، تعداد کروموزوم و سانترومرهای سلول دوبله نمی شود، قانون اول مندل (تفکیک ژن ها)، جدا شدن با کوتاه شدن رشته های کینه توکوری هسته ولی نه تجزیه پروتئین های اتصالی سانترومر.
تلوفاز= تعداد کروموزوم ها و سانترومرهر هسته _ نصف مادر هرهسته _ هاپلوئید مضاعف، دراز کروماتینی شدن کروموزم ها را به آن صورت نداریم (البته دربرخی گونه ها داریم) -
*درتقسیم میوز سلول مادر شروع کننده تقسیم 46 کروموزوم دوکروماتیدی است و وقتی در میوز2 به چهارتا تقسیم می شود 23 تا تک کروماتیدی است.
مقایسه پروفاز1 با پروفازمیتوزی و میوز2= تشکیل تتراد_پروفاز1، نحوه اتصال رشته های کینه توکوری _ در پروفاز میتوزی و میوز2.
مقایسه متافاز1 با متافاز میتوزی و میوز2= در2 خط ردیف شدن_متافاز1، وجود تتراد_متافاز 1.
مقایسه آنافاز1 یا آنافاز میتوزی و میوز2= جداشدگی_آنافاز1 جداشدگی کروموزوم های همتا در آنافاز2 و میتوزی کروماتیدهای خواهری جدا می شود، دوبله شدن سانترومر و کروموزوم_تجزیه پروتئین های اتصالی سانترومر.
مقایسه تلوفاز 1 با تلوفاز میتوزی و میوز2= دیپلوئید یا هاپلوئیدی بودن هسته ها، مضاعف یا غیرمضاعف بودن هسته ها، تقاوت تعداد کرموزوم و سانترومر با سلول مادر خودش، کروماتینی شدن.
*ممکن است سلول حاصل ازتقسیم میتوز هاپلوئید باشد. -
*الزاما سلول حاصل ازمیوز گامت نیست.
*هرسلولی که لقاح می دهد الزاما گامت نیست.
*برای رسیدن به گامت الزاما سلول میوز نمی دهد.
*در میوز 2 مرحله داریم اما 2 تقسیم می دهیم.
*به تعداد تقسیم ها همانندسازی سانتریول داریم.
*یا تقسیم میتوز سلول هم یک سلول می تواند تولید کند (سلول چند هسته ای) هم دوتا سلول تشکیل دهد.
*به طورکلی 2 به توان تعداد مرحله ها، تعداد سلول ها را درآخر به دست آید. اگر حاصل روو منهای یک کنیم تعداد تقسیم به دست می آید (برای همانند سازی سانتریول اگرسلول جانوری بود و بعد از اینترفاز منظور بود با منهای یک درنظر میگریم اگر اینترفاز هم بود همون دو به توان مرحله)
*هیچ سلول هاپلوئیدی توانایی تقسیم میوز ندارد. -
*به ندرت در هر سلول جانوری اختلالات میوزی رخ نمی دهد (زنبور نر اصلا تقسیم میوز ندارد).
انواع پلی نوکلئوتیدی شدن ← 1_ آنافاز میتوز= یک سلول فاقد، یک سلول (4n غیرمضاعف) (سری کروموزومی و سانترومر اطلاعات سلول مادر ضربدر 2)
2_ آنافاز1 = یک سلول (2n مضاعف) ← میوز 2 سالم ← 1_گامت (2n غیرمضاعف) 2_ گامت (2n غیر مضاعف)، یک سلول فاقد (میوز2 ندارد)آنافاز میوز ← 1_ آنافاز2= یکی ← 2 گامت سالم ولی اونی که اختلال دارد 1_ یک گامت (2n غیرمضاعف) 2_ یک سلول فاقد
2_هر دو ← دو سلول فاقد، دو گامت (2n غیر مضاعف) . (کروماتید DNA و رشته های پلی نوکلئوتیدی یک دوم سلول مادر)
2_ اختلال میوزی کامل (هم آنافاز 1 و آنافاز 2)= سک سلول فاقد (میوز2 ندارد)، یک سلول (2n مضاعف) ← میوز 2 ← اختلال آنافاز2 ./ 1_سک سلول فاقد 2_ یک گامت (4n مضاعف) (سانترومر، کرموزوم و سری کروموزومی دوبرابر سلول مادر) -
انواع باهم ماندن ← **1_**باهم ماندن میتوزی (باهم ماندن کروماتیدهای خواهر) از تقسیم سلول 46 کروموزومی یک سلول 47 کروموزومی و یک سلول 45 کروموزومی تولید می شود.
2_ باهم ماندن میوزی= 1_ آنافاز1 (باهم ماندن کروموزوم های همتا) که از تقسیم یک سلول 46 کروموزومی یک سلول 22 کروموزومی (از تقسیم این سلول دو سلول 22 کروموزومی تشکیل می شود) و یک سلول 23 کروموزومی (از تقسیم این سلول دو سلول 24 کروموزومی تشکیل می شود) ایجاد می شود.
2_ آنافاز2= یکی (باهم ماندن کروماتیدهای خواهری) از تقسیم سلول 46 کروموزومی دو سلول 23 کروموزومی تشکیل می شود و یک سلول دو سلول 23 کروموزمی می سازد و سلول دیگر یک سلول 22 کروموزومی و یک سلول 24 کروموزومی ایجاد می کند / هر دو باهم (باهم ماندن کروماتید های خواهری) از تقسیم یک سلول 46 کروموزومی دو سلول 223 کروموزومی ایجاد می شود و هر دو یک سولل 22 کروموزومی و یک سلول 24 کروموزومی می سازند.( دراین حالت گامت ها دو به دو شبیه هستند) -
*دربدن هورمون های جنسی فقط دستگاه تولید مثل نمی سازد، بخش قشری فوق کلیه هم هورمون های جنسی را تولید می کند.
*وظیفه رگ ها در بیضه ها فقط خون رسانی نیست تمام ویژگی ها و وضایف خون برایش اطلاق می شود.
*در مردان تا بلوغ هیچ تقسیم میوزی وجود ندارد. -
*مثانه جزء دستگاه تولید مثل مرد نیست.
*بیشترین حجم بیضه را لوله های اسپرم ساز (لوله های پرپیچ و خم) تشکیل می دهند.
*قطر درونی اسپرم بر بیشتر از اپیدیدیم است. قطر کلافش هرچه به سمت اسپرم بر از ایپیدیدیم نزدیک می شویم کمتر می شود.
*فقط اسپرماتوسیت اولیه توانایی میوز دارد. -
*اپیدیدیم خارج از بیضه و درون کیسه بیضه قرار دارد.
*غدد ویزیکول سمینال فقط فروکتوز ترشح نمی کند مواد دیگری هم ترشح می کند.
*پروستات جفت نیست.وزیکول سمینال= تعداد: یک جفت (دوتا)، محل قرار گیری: بین مثانه و راست روده_پشت و پایین مثانه (به صورت متمایل)، ترشحات= 1_ محتویات: مایع غنی از فروکتوز 2_نقش: تامین انرژی لازم برای فعالیت اسپرم ها، اولین ترشحاتی است که به اسپرم اضافه می شود، این ترشحات به 2 مجرا (اسپرم بر) می ریزد حین عبور لوله های اسپرم بر از کنار و پشت مثانه، نام دیگر: کیسه های منی.
پروستات= تعداد: یک تا، محل قرارگیری: درست زیرمثانه، ترشحات= 1_ویژگی محتویات: قلیایی_شیری رنگ 2_نقش: خنثی سازی مواد اسیدی در مسیر اسپرم ها به سمت گامت ماده، ویژگی پروستات: به اندازه گردو_حالت اسفنجی، ترشحاتش به یک مجرا می ریزد.
پیازی میزراهی= تعداد: یک جفت (دوتا)، محل قرارگیری: بعد از پروستات و متصل به میزراه (پایین پروستات)، در ترشحات= 1_ویژگی محتویات: قلیایی_روان کننده_چسبناک 2_نقش: خنثی سازی اثر ادرار_پاکسازی و حفاظت از مجرای میزراه، کوچکترین غدد دستگاه تناسلی مرد، ترشحات آن به یک مجرا می ریزد (میزراه)، ویژگی: به اندازه نخودفرنگی_نام دیگر:کوپر.
-
دستگاه تناسلی ← 1_ اندام اصلی= بیضه: لوله اسپرم ساز (متعدد)، یاخته های سرتولی، یاخته های بینابینی.
2_ اندام ضمیمه= 1_غدد: وزیکول سمینال (2تا)، پروستات (1تا)، پیازی میزراهی (2تا).
2_مجاری: اپیدیدیم (2تا)، اسپرم بر (2تا)، میزراه (1تا). -
*دریک خانم بخش قشری فوق کلیه همواره مقدار ثابتی هورمون جنسی تولید می کند اما دستگاه تولید مثل آن مقدار ثابتی از هورمون های جنسی تولید نمی کند.
*گامت ماده توانایی حرکت ندارد.
*تولید اسپرم پیوسته است اما برای تولید تخمک پیوسته نیست.
*در دوران جنینی هم مرد هم زن غدد جنسی آن ها در شکم است. -
*شیپور بخشی از لوله فاولپ است و قطر آن از سایر بخش های لوله بیشتر است.
*جنس لوله فالوپ استوانه ای مژک دار است.
*بافت های تخریب شده در دوران قاعدگی بافت پوششی استوانه ای تک لایه، غشای پایه و بافت پیوندی به علاوه رگ های خونی از بدن خارج می شوند.قاعدگلی ندارند= باردار، یائسه، قرص ضدبارداری خورده، درمرحله لوتئال.
یائسه ندارد= توانایی بارداری، قاعدگلی، ضخیم و پرخون شدن آندومتر، توانایی رحم برای نگه داری جنین، رشد فولیکول جدید، پاره شدن فولیکول و تخمک گذاری، جسم زرد، انجام میوز و آزاد شدن اووسیت های ثانویه و گویچه های قطبی و تشکیل تخمک.
-
*در خانم ها در تقسیم میوز نهایتا به چهاریاخته می رسیم اما به چهار گامت نمی رسیم.
*درخانم پس از تولد دیگه همانند سازی DNA ندارد فقط قبل تولد همانند سازی دارند.
*اولین جسم قطبی تشکیل شده از میوز اووسیت ثانویه اگر سیتوکینز بدهد به دو یاخته برابر تقسیم می شود.
*دومین جسم قطبی امکان لقاح دارد اما توانایی تبدیل شدن به جنین را ندارد.تفاوت اسپرم زایی و تخم زایی= زمان اینترفاز سلول زاینده و سلول میوز دهنده، آغاز فرایند، پیوسته یا مقطع بودن، سیتوکینز نامساوی، تعداد گامت و انواع گامت، تاثیر کرانیگ اور، وابسته به لقاح بودن، انجامم میوز در غدد جنسی، سرعت انجام فرایند.
-
*درمرحله میوز 2 در تخمدان انجام نمی شود. میوز 1 در تخمدان پس از بلوغ کامل می شود.
*درتخمک گذاری اووسیت ثانویه را آزاد می شود نه تخمک.
8هورمون های جنسی زنانه یعنی استروژن و پروژسترون ولی هورمون های جنسی در زن استروژن راهم شامل می شود.
*تعداد فولیکول ها بعد از بلوغ تغییری نمی کند اما یاخته های فولیکول تقسیم می شوند.
*در چرخه تخمدان هم تقسیم میوز داریم هم تقسیم میتوز.
*FSH و LH تنظیم هورمون استروژن را برعهده دارند.
*اواخر دوره فولیکولی به بازخوردی مثبت می رسیم با بیشتر شدن LH و FSH استروژن بالا می رود. اوایل دوره بازخوردی منفی است. -
*وقتی که اوویست ثانویه از تخمدان اواخر روز ۱۴ به خارج تخمدان میرود⇜ اوویست، مایع فولیکولی، اولین جسم قطبی، تعدادی از یاخته های فولیکولی
*LH باعث بزرگ شدن جسم زرد است.
*جسم زرد استروژن و پروژسترون ترشح میکند.
*تخمگ گذاری نه جز دوره فولیکولی و نه جز دوره لوتئال نیست.
*پروژسترون باعث حفظ ضخامت دیواره داخلی رحم (آندومتر) میشود.
*همه یاخته های فولیکولی در تشکیل جسم زرد نقش ندارند.
*در خانم یائسه هورمون FSH و LH بیشتر از استیورژن و پروژسترون است.