-
زاهد پشمان را ذوق باده خواهد کشت
چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی
.
.
.
یوسف عزیزم رفت ای برادران رحمی
کز غمش عجب بینم حال پیر کنعانی -
گفتم به خود ای موج سرگردان که آخر
بنگر به خود چه بودی و اکنون چه هستی
حاصل چه بود از آن غرور بی دلیلت
آخر به دست صخره ساحل شکستی -
-
چ بگویم از دل تنگم؟!!! -
بیز جفا چوخ چکمیشیخ زندان بیزه می خانده
بیز اسیدلر ایشمیشیخ الکل بیزه نوشابدهترجمه:
ما ظلم و جور زیادی را تحمل کرده ایم و زندان برای ما مثل می خانه است
ما اسید نوشیده ایم و الکل (شراب) برای ما مثل نوشابه است -
خانه باشد طلبت .....
شانه دوست کجاست؟!:disappointed_but_relieved_face: -
چه %(#ff0000)[خوش] است %(#ffff00)[راز]گفتن به%(#ff04ff)[حریف نکته سنجی]
که %(#ffaa00)[سخن ]نگفته باشیبه%(#ffaa00)[سخن] رسیده باشد -
گفتند که باید ساخت نه با دنیا
که دنیا را.....!!!!
#سهراب -
این پست پاک شده!
-
-
najafiali78 در شعردانه گفته است:
گفتم به خود ای موج سرگردان که آخر
بنگر به خود چه بودی و اکنون چه هستی
حاصل چه بود از آن غرور بی دلیلت
آخر به دست صخره ساحل شکستیموجم ولی خاموش و خسته
با دست خود در هم شکسته
اری من آن کوه غرورم
درمانده و از پا نشسته -
حال آن دارم که امشب می پرست
پای کوبان تا سحر جامی بدست
سر به سر باده به باده مستِ مست
هی زنم می تا ببازم هر چه هست
#حمید_هیراد