Your browser does not seem to support JavaScript. As a result, your viewing experience will be diminished, and you have been placed in read-only mode.
Please download a browser that supports JavaScript, or enable it if it's disabled (i.e. NoScript).
دلتنگم و دیدار تو درمان من است بی رنگ رخت زمانه زندان من است بر هیچ دلی مبـاد و بر هیچ تنی آنچ از غم هجران تو بر جان من است
نیست رنگی که بگوید با من اندکی صبر ، سحر نزدیک است: هر دم این بانگ برآرم از دل: وای، این شب چقدر تاریک است! خنده ای کو که به دل انگیزم؟ قطره ای کو که به دریا ریزم؟ صخره ای کو که بدان آویزم؟
هیچ شب خالی ازاندیشهی زلف تو نی ام این تصور سبب خواب پریشان من است
هر ناله که داری بکن ای عاشق شیدا جایی که کند ناله عاشق اثر اینجاست
قبل از آنی که بیایی چه کویری بودم زندگی با تو چه گلدان قشنگی ست گلم
خدا وقتی تو را آفرید معجزه کرد من هر وقت به چشمانت نگاه می کنم ایمان می آورم
گفته بودم به کسی عشق نخواهم ورزید آمدی و همه ی فرضیه ها ریخت به هم
کاش میگفتی چیست آنچه از چشم تو تا عمق وجودم جاریست …
تو را دوست دارم و این دوست داشتن حقیقتی است که مرا به زندگی دلبسته می کند …
زندگی رقص دل انگیز خطوط لب توست
دقیقههای من با تو غرق خوشحالیست کنار چشم تو بودن چه خوب احوالیست
دیشب آن طرز نگاه پر از احساسِ تو را… قاب کردم زدمش بر در و دیوارِ دلم… !!!
تو آن شعری که من جایی نمی خوانم،که می ترسم به جانت چشم زخم آید چو می گویند تحسینم #تمام
شب بر همه ی عزیزان خوش
از طرفی چشم تو از طرفی پاکی ام اخ که پیشانی ات
در کوی خرابات نگاری دیدم عشقش به هزار جان و دل بخریدم بوئی ز سر دو زلف او بشنیدم دست طمع از هر دو جهان ببریدم
تورا دوست دارم بدون آن که علتش را بدانم محبتی که علت داشته باشد یا احترام است یا ریا …
چه شد در من نمی دانم فقط دیدم پریشانم فقط یک لحظه فهمیدم که خیلی دوستت دارم …
عاشقی را چه نیاز است به توجیه و دلیل که تو ای عشق همان پرسش بی زیرایی
یکی درد و یکی درمان پسندد یک وصل و یکی هجران پسندد من از درمان و درد و وصل و هجران پسندم آنچه را جانان پسندد