معنا بیت8
-
سلام وقت بخیر
این بیت را معنیش را متوجه میشم ولی مفهوم و ارتباطش با بیت های دیگه را نمیفهمم یعنی چی؟نماز شام قیامت به هوش باز آید
کسی که خورده بود می ز بامداد الستممنون میشم نظرتون را بگید دانش-آموزان-آلاء راه-ابریشمی-ها-ادبیات دوازدهم
-
@m-sina در معنا بیت8 گفته است:
@mitra-ism-rahmani میگه کسی که شراب روز الست رو خورده باشه، یه زمانی بلاخره هشیار میشه. حالا اون لحظه یا شامه یا قیامته یا سر نماز
@سجاد-ذوالفقاری در معنا بیت8 گفته است:
@mitra-ism-rahmani
کسی که از بامداد الست شراب نوشیده باشد (از پیش از آفریده شدن شراب نوشیده باشد) در هنگام نماز شام قیامت هوشیاریاش را به دست میآورد.@mitra-ism-rahmani در معنا بیت8 گفته است:
این بیت را معنیش را متوجه میشم ولی مفهوم و ارتباطش با بیت های دیگه را نمیفهمم یعنی چی؟
دوستان ممنونم ولی من تو درک معنی بیت یا کل غزل مشکلی ندارم متوجه ارتباطش با مفهوم کل غزل یا مفهوم ابیات قبل و بعد اون نمیشم
مفهوم ابیات قبل و بعد را میدونم ولی نمیفهمیم این بیتی که سعدی داره چ ارتباطی داره با اون ابیات یا کل غزل
امیدوارم متوجه منظورم شده باشیداینکه گفته هوشیار برمیگرده به نماز شام قیامت برای چی اینو گفته آخه
@mitra-ism-rahmani اها گرفتم چی میخوای
ببین ابیات قبل و بعد دارن میگن کسی که با شراب مست میکنه بلاخره یه زمانی از هوشیاریش رو بدست میاره ولی کسی که با تو مست میشه یه خاصیت عجیبی داره که هراتفاقی هم بیوفته هوشیار نمیشه! از بس که قدرت مست کردن تو زیاده! -
کل غزل هم اینه برای ارتباط با بیت قبل و بعدش که گفتم متوجه ارتباطش نمیشم
چنان به موی تو آشفتهام به بوی تو مست
که نیستم خبر از هر چه در دو عالم هستدگر به روی کسم دیده بر نمیباشد
خلیل من همه بتهای آزری بشکستمجال خواب نمیباشدم ز دست خیال
در سرای نشاید بر آشنایان بستدر قفس طلبد هر کجا گرفتاریست
من از کمند تو تا زندهام نخواهم جستغلام دولت آنم که پای بند یکیست
به جانبی متعلق شد از هزار برستمطیع امر توام گر دلم بخواهی سوخت
اسیر حکم توام گر تنم بخواهی خستنماز شام قیامت به هوش بازآید
کسی که خورده بود می ز بامداد الستنگاه من به تو و دیگران به خود مشغول
معاشران ز می و عارفان ز ساقی مستاگر تو سرو خرامان ز پای ننشینی
چه فتنهها که بخیزد میان اهل نشستبرادران و بزرگان نصیحتم مکنید
که اختیار من از دست رفت و تیر از شستحذر کنید ز باران دیده سعدی
که قطره سیل شود چون به یک دگر پیوستخوش است نام تو بردن ولی دریغ بود
در این سخن که بخواهند برد دست به دست -
سخته چقد
-
سلام وقت بخیر
این بیت را معنیش را متوجه میشم ولی مفهوم و ارتباطش با بیت های دیگه را نمیفهمم یعنی چی؟نماز شام قیامت به هوش باز آید
کسی که خورده بود می ز بامداد الستممنون میشم نظرتون را بگید دانش-آموزان-آلاء راه-ابریشمی-ها-ادبیات دوازدهم
-
@mitra-ism-rahmani میگه کسی که شراب روز الست رو خورده باشه، یه زمانی بلاخره هشیار میشه. حالا اون لحظه یا شامه یا قیامته یا سر نماز
@m-sina
سلام من متوجه شدم شما خیلی به ادبیات علاقه دارین یا خیلی میخونین
برای قرابت معنایی چکار کنم هیچی رو نمیتونم معنی کنم ؟؟؟ -
سلام وقت بخیر
این بیت را معنیش را متوجه میشم ولی مفهوم و ارتباطش با بیت های دیگه را نمیفهمم یعنی چی؟نماز شام قیامت به هوش باز آید
کسی که خورده بود می ز بامداد الستممنون میشم نظرتون را بگید دانش-آموزان-آلاء راه-ابریشمی-ها-ادبیات دوازدهم
-
@m-sina
سلام من متوجه شدم شما خیلی به ادبیات علاقه دارین یا خیلی میخونین
برای قرابت معنایی چکار کنم هیچی رو نمیتونم معنی کنم ؟؟؟Azin Hasani 0 در معنا بیت8 گفته است:
@m-sina
سلام من متوجه شدم شما خیلی به ادبیات علاقه دارین یا خیلی میخونین
برای قرابت معنایی چکار کنم هیچی رو نمیتونم معنی کنم ؟؟؟سلام ممنون لطف دارید. راستش من از ادبیات متنفر بودم. خودمون خوب میدونیم معلمای مدرسه هیچ سواد علمی در ادبیات ندارند. منم تا عید همین امسال نمیدونستم باید برای ادبیات چیکار کنم. اولا برای قرابت اینو بگم که نمیشه بدون معنی کردن به جواب رسید یعنی اون بچه ها یا معلمایی که میگن فقط با مفهومش به جواب برسیم دارن دروغ میگن. مگه میشه معنی چیزی رو ندونی اونوقت مفهومشو بلد باشی؟!
ثانیا من توصیه میکنم تا جایی که میتونید از گوگل کردن لغات نترسید. من خودم هرلغتی رو که بلد نبودم توی گوگل میزدم. از طرفی هم توصیه میکنم حتما هرچیز کمی از ادبیات به دستتون میرسه رو یادبگیرید. مثلا ممکنه استاد حسین خانی از کل بیت صرفا یک مصراع رو معنی کنه. شما باید بجای اینکه ناراحت باشید که چرا مصراع دوم رو معنی نکرد، نگران یادگرفتن مصراعی باشید که توضیحشو در اختیار دارید. همچنین باید هر روز ادبیات کار کنی. من از شیش ماه قبل هر روز دارم یک ساعت به ادبیات اختصاص میدم. اینطوری تا چند ماه دیگه خودت نتایجشو حس میکنی -
@mitra-ism-rahmani میگه کسی که شراب روز الست رو خورده باشه، یه زمانی بلاخره هشیار میشه. حالا اون لحظه یا شامه یا قیامته یا سر نماز
@m-sina در معنا بیت8 گفته است:
@mitra-ism-rahmani میگه کسی که شراب روز الست رو خورده باشه، یه زمانی بلاخره هشیار میشه. حالا اون لحظه یا شامه یا قیامته یا سر نماز
@سجاد-ذوالفقاری در معنا بیت8 گفته است:
@mitra-ism-rahmani
کسی که از بامداد الست شراب نوشیده باشد (از پیش از آفریده شدن شراب نوشیده باشد) در هنگام نماز شام قیامت هوشیاریاش را به دست میآورد.@mitra-ism-rahmani در معنا بیت8 گفته است:
این بیت را معنیش را متوجه میشم ولی مفهوم و ارتباطش با بیت های دیگه را نمیفهمم یعنی چی؟
دوستان ممنونم ولی من تو درک معنی بیت یا کل غزل مشکلی ندارم متوجه ارتباطش با مفهوم کل غزل یا مفهوم ابیات قبل و بعد اون نمیشم
مفهوم ابیات قبل و بعد را میدونم ولی نمیفهمیم این بیتی که سعدی داره چ ارتباطی داره با اون ابیات یا کل غزل
امیدوارم متوجه منظورم شده باشیداینکه گفته هوشیار برمیگرده به نماز شام قیامت برای چی اینو گفته آخه
-
@m-sina در معنا بیت8 گفته است:
@mitra-ism-rahmani میگه کسی که شراب روز الست رو خورده باشه، یه زمانی بلاخره هشیار میشه. حالا اون لحظه یا شامه یا قیامته یا سر نماز
@سجاد-ذوالفقاری در معنا بیت8 گفته است:
@mitra-ism-rahmani
کسی که از بامداد الست شراب نوشیده باشد (از پیش از آفریده شدن شراب نوشیده باشد) در هنگام نماز شام قیامت هوشیاریاش را به دست میآورد.@mitra-ism-rahmani در معنا بیت8 گفته است:
این بیت را معنیش را متوجه میشم ولی مفهوم و ارتباطش با بیت های دیگه را نمیفهمم یعنی چی؟
دوستان ممنونم ولی من تو درک معنی بیت یا کل غزل مشکلی ندارم متوجه ارتباطش با مفهوم کل غزل یا مفهوم ابیات قبل و بعد اون نمیشم
مفهوم ابیات قبل و بعد را میدونم ولی نمیفهمیم این بیتی که سعدی داره چ ارتباطی داره با اون ابیات یا کل غزل
امیدوارم متوجه منظورم شده باشیداینکه گفته هوشیار برمیگرده به نماز شام قیامت برای چی اینو گفته آخه
@mitra-ism-rahmani اها گرفتم چی میخوای
ببین ابیات قبل و بعد دارن میگن کسی که با شراب مست میکنه بلاخره یه زمانی از هوشیاریش رو بدست میاره ولی کسی که با تو مست میشه یه خاصیت عجیبی داره که هراتفاقی هم بیوفته هوشیار نمیشه! از بس که قدرت مست کردن تو زیاده! -
@m-sina در معنا بیت8 گفته است:
@mitra-ism-rahmani میگه کسی که شراب روز الست رو خورده باشه، یه زمانی بلاخره هشیار میشه. حالا اون لحظه یا شامه یا قیامته یا سر نماز
@سجاد-ذوالفقاری در معنا بیت8 گفته است:
@mitra-ism-rahmani
کسی که از بامداد الست شراب نوشیده باشد (از پیش از آفریده شدن شراب نوشیده باشد) در هنگام نماز شام قیامت هوشیاریاش را به دست میآورد.@mitra-ism-rahmani در معنا بیت8 گفته است:
این بیت را معنیش را متوجه میشم ولی مفهوم و ارتباطش با بیت های دیگه را نمیفهمم یعنی چی؟
دوستان ممنونم ولی من تو درک معنی بیت یا کل غزل مشکلی ندارم متوجه ارتباطش با مفهوم کل غزل یا مفهوم ابیات قبل و بعد اون نمیشم
مفهوم ابیات قبل و بعد را میدونم ولی نمیفهمیم این بیتی که سعدی داره چ ارتباطی داره با اون ابیات یا کل غزل
امیدوارم متوجه منظورم شده باشیداینکه گفته هوشیار برمیگرده به نماز شام قیامت برای چی اینو گفته آخه
@mitra-ism-rahmani
به نظر من این بیت با بیت بعدی هم مفهومه
بیت شماره 9 میگه انسان های که عارف واقعی نیستن دنبال مستی شراب هستند ولی عارف واقعی با خود ساقی یا همون معشوق مستن
بیت شماره 8 هم همینو میگه : یعنی کسی که مستی شراب رو خیلی وقت پیش تجربه کرده دیگه دنبال مستی شراب نیست بلکه به درجه ای از عرفان رسیده که ساقی رو به خاطر شرابش نمیخواد و اونو به خاطر خودش میخواد.
میشه شراب رو ویژگی ظاهری دونست که همه میتونن ببیننش
ولی درک معشوق واقعی رو فقط عارف واقعی میتونه ببینه
البته اینا برداشت و نظر خودم بود .
-
کل غزل هم اینه برای ارتباط با بیت قبل و بعدش که گفتم متوجه ارتباطش نمیشم
چنان به موی تو آشفتهام به بوی تو مست
که نیستم خبر از هر چه در دو عالم هستدگر به روی کسم دیده بر نمیباشد
خلیل من همه بتهای آزری بشکستمجال خواب نمیباشدم ز دست خیال
در سرای نشاید بر آشنایان بستدر قفس طلبد هر کجا گرفتاریست
من از کمند تو تا زندهام نخواهم جستغلام دولت آنم که پای بند یکیست
به جانبی متعلق شد از هزار برستمطیع امر توام گر دلم بخواهی سوخت
اسیر حکم توام گر تنم بخواهی خستنماز شام قیامت به هوش بازآید
کسی که خورده بود می ز بامداد الستنگاه من به تو و دیگران به خود مشغول
معاشران ز می و عارفان ز ساقی مستاگر تو سرو خرامان ز پای ننشینی
چه فتنهها که بخیزد میان اهل نشستبرادران و بزرگان نصیحتم مکنید
که اختیار من از دست رفت و تیر از شستحذر کنید ز باران دیده سعدی
که قطره سیل شود چون به یک دگر پیوستخوش است نام تو بردن ولی دریغ بود
در این سخن که بخواهند برد دست به دست@mitra-ism-rahmani
در مورد مصراع دوم من یه حدس هایی میزنم و ارتباط مصراع دوم با کل شعر رو میفهمم ولی مصراع اول رو نمیفهمم.
قبل از هرچیز بگم که یه مفهومی داریم تحت عنوان اینکه «عشق در سرشت انسان هست» و «عشق ازلی است» (ازل، لحظه آغاز آفرینش). البته هردو مربوط به ادبیات عارفانه هستند و داریم از عشق به خدا صحبت میکنیم.
جدای از این، حتماً دیدین که عارفان حرف از می عارفانه میزنند و می عارفانه و مستی عارفانه منظور عشق و عشق به خداست.مثلاً، بیت معروف :«دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند / گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند» رو شنیدید؟ به وجود عشق (می) در سرشت انسان اشاره داره. چطور؟ فرشتگان برای شراب به میخانه رفته بودند تا با خاک وجود انسان مخلوط کنند و گِل انسان به وجود بیاد. البته همونطور که گفتم، منظور از می که با خاک انسان آمیخته شده، عشق (به خدا) هست.
«الست»، بیشتر در ترکیب عهد الست (عهد:پیمان) به کار میره. تلمیح داره به یه آیه قرآن (که خدا با انسان در آغاز آفرینش پیمان بست)، ولی عارفان ازش به تعبیر پیمان عشق انسان با خدا در آغاز آفرینش (ازلی بودن عشق) استفاده میکنند.
پس با توجه به عارفانه بودن این شعر و واژه ها و مفاهیمی که توضیح دادم، می خواد بگه که:« کسی که از روز آغاز آفرینش مست عشق خدا شد، در هنگام نماز مغرب قیامت (نماز شام همون نماز مغربه) به هوش می آید». که البته این به هوش آمدن رو خودم نمیفهمم یعنی چی، عشقش به خدا تموم میشه؟! به وصال خدا میرسه و نتیجه عشقش رو میبینه؟ پاداش عشقش رو میگیره و میره بهشت؟! یا ... نمیدونم. آخه جالب اینه که من شنیده بودم مست عشق خدا هیچوقت به هوش نمیاد! بیت زیر رو ببینین:
«به هیچ دور نخواهند یافت هشیارش / چنین که حافظ ما مست بادهٔ ازل است». حالا تو شعر سعدی چطور به هوش اومده و منظورش چیه الله اعلم. -
_ _Mitra_ has marked this topic as unsolved on
-
@mitra-ism-rahmani اها گرفتم چی میخوای
ببین ابیات قبل و بعد دارن میگن کسی که با شراب مست میکنه بلاخره یه زمانی از هوشیاریش رو بدست میاره ولی کسی که با تو مست میشه یه خاصیت عجیبی داره که هراتفاقی هم بیوفته هوشیار نمیشه! از بس که قدرت مست کردن تو زیاده!@m-sina در معنا بیت8 گفته است:
@mitra-ism-rahmani اها گرفتم چی میخوای
ببین ابیات قبل و بعد دارن میگن کسی که با شراب مست میکنه بلاخره یه زمانی از هوشیاریش رو بدست میاره ولی کسی که با تو مست میشه یه خاصیت عجیبی داره که هراتفاقی هم بیوفته هوشیار نمیشه! از بس که قدرت مست کردن تو زیاده!واقعا ممنونم لطف کردین
-
@mitra-ism-rahmani
به نظر من این بیت با بیت بعدی هم مفهومه
بیت شماره 9 میگه انسان های که عارف واقعی نیستن دنبال مستی شراب هستند ولی عارف واقعی با خود ساقی یا همون معشوق مستن
بیت شماره 8 هم همینو میگه : یعنی کسی که مستی شراب رو خیلی وقت پیش تجربه کرده دیگه دنبال مستی شراب نیست بلکه به درجه ای از عرفان رسیده که ساقی رو به خاطر شرابش نمیخواد و اونو به خاطر خودش میخواد.
میشه شراب رو ویژگی ظاهری دونست که همه میتونن ببیننش
ولی درک معشوق واقعی رو فقط عارف واقعی میتونه ببینه
البته اینا برداشت و نظر خودم بود .
-
@mitra-ism-rahmani
در مورد مصراع دوم من یه حدس هایی میزنم و ارتباط مصراع دوم با کل شعر رو میفهمم ولی مصراع اول رو نمیفهمم.
قبل از هرچیز بگم که یه مفهومی داریم تحت عنوان اینکه «عشق در سرشت انسان هست» و «عشق ازلی است» (ازل، لحظه آغاز آفرینش). البته هردو مربوط به ادبیات عارفانه هستند و داریم از عشق به خدا صحبت میکنیم.
جدای از این، حتماً دیدین که عارفان حرف از می عارفانه میزنند و می عارفانه و مستی عارفانه منظور عشق و عشق به خداست.مثلاً، بیت معروف :«دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند / گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند» رو شنیدید؟ به وجود عشق (می) در سرشت انسان اشاره داره. چطور؟ فرشتگان برای شراب به میخانه رفته بودند تا با خاک وجود انسان مخلوط کنند و گِل انسان به وجود بیاد. البته همونطور که گفتم، منظور از می که با خاک انسان آمیخته شده، عشق (به خدا) هست.
«الست»، بیشتر در ترکیب عهد الست (عهد:پیمان) به کار میره. تلمیح داره به یه آیه قرآن (که خدا با انسان در آغاز آفرینش پیمان بست)، ولی عارفان ازش به تعبیر پیمان عشق انسان با خدا در آغاز آفرینش (ازلی بودن عشق) استفاده میکنند.
پس با توجه به عارفانه بودن این شعر و واژه ها و مفاهیمی که توضیح دادم، می خواد بگه که:« کسی که از روز آغاز آفرینش مست عشق خدا شد، در هنگام نماز مغرب قیامت (نماز شام همون نماز مغربه) به هوش می آید». که البته این به هوش آمدن رو خودم نمیفهمم یعنی چی، عشقش به خدا تموم میشه؟! به وصال خدا میرسه و نتیجه عشقش رو میبینه؟ پاداش عشقش رو میگیره و میره بهشت؟! یا ... نمیدونم. آخه جالب اینه که من شنیده بودم مست عشق خدا هیچوقت به هوش نمیاد! بیت زیر رو ببینین:
«به هیچ دور نخواهند یافت هشیارش / چنین که حافظ ما مست بادهٔ ازل است». حالا تو شعر سعدی چطور به هوش اومده و منظورش چیه الله اعلم. -
@m-sina در معنا بیت8 گفته است:
@mitra-ism-rahmani اها گرفتم چی میخوای
ببین ابیات قبل و بعد دارن میگن کسی که با شراب مست میکنه بلاخره یه زمانی از هوشیاریش رو بدست میاره ولی کسی که با تو مست میشه یه خاصیت عجیبی داره که هراتفاقی هم بیوفته هوشیار نمیشه! از بس که قدرت مست کردن تو زیاده!واقعا ممنونم لطف کردین