Skip to content
  • دسته‌بندی‌ها
  • 0 نخوانده ها: پست‌های جدید برای شما 0
  • جدیدترین پست ها
  • برچسب‌ها
  • سوال‌های درسی و مشاوره‌ای
  • دوره‌های آلاء
  • گروه‌ها
  • راهنمای آلاخونه
    • معرفی آلاخونه
    • سوال‌پرسیدن | انتشار مطالب آموزشی
    • پاسخ‌دادن و مشارکت در تاپیک‌ها
    • استفاده از ابزارهای ادیتور
    • معرفی گروه‌ها
    • لینک‌های دسترسی سریع
پوسته‌ها
  • Light
  • Cerulean
  • Cosmo
  • Flatly
  • Journal
  • Litera
  • Lumen
  • Lux
  • Materia
  • Minty
  • Morph
  • Pulse
  • Sandstone
  • Simplex
  • Sketchy
  • Spacelab
  • United
  • Yeti
  • Zephyr
  • Dark
  • Cyborg
  • Darkly
  • Quartz
  • Slate
  • Solar
  • Superhero
  • Vapor

  • Default (بدون پوسته)
  • بدون پوسته
بستن
Brand Logo

آلاخونه

  • سوال یا موضوع جدیدی بنویس

  • سوال مشاوره ای
  • سوال زیست
  • سوال ریاضی
  • سوال فیزیک
  • سوال شیمی
  • سایر
  1. خانه
  2. بحث آزاد
  3. خیام مردی که خیلی از ما جلوتر بود!!
خــــــــــودنویس
Dr-aculaD
Topic thumbnail image
بحث آزاد
👣ردپا👣
اهوراا
Topic thumbnail image
بحث آزاد
کنکور1405
M
سلام به همه. من بعد از یه مدت دوباره میخوام کنکور 405 رو شرکت کنم. ولی خب کسی رو پیدا نکردم که برای سال405 باشه. و دوستی پیدا نکردم تو این زمینه. هرکی هست بیاد اینجا حرف بزنیم
بحث آزاد
تروخدا بیاین
ف
دیروز اشتبا کردم سلامت نخوندم الان چیکار کنم جزوه ای میدونین یکم جمعو جور باشه کتاب اصلن خونده نمیشه خیلی زیاده
بحث آزاد
دستاورد هایِ کوچکِ من🎈
AinoorA
سلام بچه ها امیدوارم حالتون خوب باشه و خیلی سرحال و شاد باشین خب از عنوان تاپیک یچیزایی مشخصه که قراره در مورد چی اینجا حرف بزنیم ولی بزارین توضیحات بیشتر بدم خیلی از ما یوقتایی هست که ممکنه احساس کنیم هیچ کاری نکردیم یا هیچ کاری ازمون برنمیاد و روزمون رو تلف کردیم و.. و ذهنمون ما رو با این افکار جور واجور و عجیب غریب مورد آزار قرار بده و احساس ناتوانی رو بهمون بده در حالی که در واقعیت اینطوری نیست و ما توانا تر از اون چیزی هستیم که توی ذهنمون هست اینجا قراره از موفقیت های کوچولومون حرف بزنیم و رونمایی کنیم تا به ذهنمون ثابت کنیم بفرما آقا دیدییی ما اینیم هر شب از کار های مثبت کوچولوتون بیاین و بگین و این حس مثبت و قشنگ مفید بودن رو به خودتون بدین مثلا کنکوری ها میتونن تموم شدن یه بخش از برنامه اشون رو بگن ، از انجام دادن کار هایی مثل مرتب کردن اتاق ، از گذروندن امتحانای سخت و آب دادن به گل ها و کلی کار کوچیک و مثبت دیگه منتظرتون هستم آلایی ها موفق باشین🥹️ دعوت میکنم از : @دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا @دانش-آموزان-آلاء @فارغ-التحصیلان-آلاء @دانشجویان-درس-خون @دانشجویان-پزشکی @دانشجویان-پیراپزشکی
بحث آزاد
تنهایی حوصله ندارم بیاین با هم نهایی بخونیم
ف
سلام بچها هر ساعتی هر درسیو خوندین بیاین بگین این ساعت اینقدر فلان درس رو خوندم انگیزه میگیریم
بحث آزاد
بخدا سوالات اونقد سخت نیستن ولی وقتی میشینم سر جلسه اعداد کوه میشن واسم
ف
بچها وقتی میشینم به ارومی حل میکنم سوالاتو میدونم حل میکنم مشکلی ندارم سر جلسه انگار اصن من نخوندم ی جوری میشم میترسم از سوالا مخصوصا سوالاتی ک عدد دارن عددا جلو چشام بزرگ میشن بخدا خنده داره ولی جدی میگم
بحث آزاد
من ِ فارغ 401 هم باید زمین ترمیم کنم؟؟
ف
...............
بحث آزاد
شاید شد...چه میدانی؟!
Hg L 0H
مدت هاست که از نشست غبار سرد و تیره به قلبم میگذرد مدت هاست منِ تاریکِ گم شده، در خودم به دنبال روزنه هایی از نور میگردد نفس هایم سخت به جانم می نشینند اشک هایی که سرازیر نمی شوند وجود مرا به ستوه آورده اند دوست دارم بایستم سرم را بالا بگیرم و تا زمانی که صدایم خفه شود فریاد بزنم بماند در پس پرده ی خاکستری غم بماند که چه می شود... شاید شد....چه میدانی؟!
بحث آزاد
بحث آزاد
JaanaJ
دوستان من تازه وارو سایت شدم میخوام بدونم چطوری باید اسمم رو تغیر بدم درست کردم ولی باز دوباره اینو زده چیکار باید کنم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌.........
بحث آزاد
تمام رو به اتمام
Hg L 0H
حس خفقان، حتی نفس کشیدن هم سخت شده گلویم فشرده تر از قبل راه هوا را بسته پروازی را آغاز کردم که در سرم مقصدش بهشتی برین بود اما اکنون و در این زمان نمیدانم کجا هستم پروازم به سمت جهنم است یا بهشت؟ میشود یا نمیشود تمام وجودم را پر کرده تمام احساسات کودکی از کوچک و بزرگ به مغزم هجوم آورده و دارد تمامِ من را آرام آرام از من میگیرد نکند اینجا جای من است؟ در سرِ کودکیِ من چنین رویایی شکل گرفته بود؟ قلبم سیاه و چشمانم تار شده اند هوای پریدن دارم اما نگار لحظه به لحظه در همان جایی قرار دارم که ایستاده بودم انگار نمیشود قدم از قدم برداشت میخواهم رها باشم از افکاری که مرا خفت میکنند و تا مرز خفه شدن من را به دنبال خود میکشانند میل به رهایی آزادی ام را هم از من گرفته... شوق پریدن آرام آرام گویی دارد تبدیل به میل سقوط میشود مبادا چنین روزی برسد... مبادا....
بحث آزاد
به که باید دل بست؟
blossom.B
به که باید دل بست؟ به که شاید دل بست؟ سینه ها جای محبت , همه از کینه پر است. هیچکس نیست که فریادِ پر از مهر تو را گرم پاسخ گوید. نیست یک تن که در این راه غم آلوده ی عمر , قدمی راه محبت پوید. خط پیشانی هر جمع , خط تنهاییست. همه گلچینِ گلِ امروزند... در نگاه من و تو حسرت بی فرداییست. به که باید دل بست؟ به که شاید دل بست؟ نقش هر خنده که بر روی لبی می شکفد, نقشه‌ای شیطانیست. در نگاهی که تو را وسوسه ی عشق دهد حیله‌ای پنهانیست. خنده ها می شکفد بر لبها, تا که اشکی شکفد بر سرمژگان کسی. همه بر درد کسان می نگرند, لیک دستی نبرند از پی درمان کسی. زير لب زمزمه شادی مردم برخاست, هر کجا مرد توانائي بر خاک نشست . پرچم فتح برافرازد در خاطرِ خلق, هر زمان بر رخ تو هاله زَنَد گردِ شکست. به که بايد دل بست؟ به که شايد دل بست؟ از وفا نام مبر , آن که وفا خوست کجاست؟ ریشه ی عشق فسرد... واژه ی دوست گریخت... سخن از دوست مگو...عشق کجا؟دوست کجا؟ دست گرمی که زمهر , بفشارد دستت در همه شهر مجوی. گل اگر در دل باغ , بر تو لبخند زند بنگرش , لیک مبوی ! لب گرمی که زعشق , ننشیند به لبت به همه عمر مخواه ! سخنی کز سر راز , زده در جانت چنگ به لبت نیز مگوی ! چاه هم با من و تو بيگانه است نیِ صدبند برون آيد از آن... راز تو را فاش کند, درد دل گر بسر چاه کنی خنده ها بر غمِ تو دختر مهتاب زند گر شبي از سر غم آه کني. درد اگر سینه شکافد , نفسی بانگ مزن ! درد خود را به دل چاه مگو! استخوان تو اگر آب کند آتش غم, آب شو...آه مگو ! ديده بر دوز بدين بام بلند مهر و مه را بنگر ! سکه زرد و سپيدی که به سقف فلک است سکه نيرنگ است سکه ای بهر فريب من و تست سکه صد رنگ است . ما همه کودکِ خُرديم و همين زال فلک , با چنين سکه زرد , و همين سکه سيمينِ سپيد , ميفريبد ما را . آسمان با من و ما بيگانه زن و فرزند و در و بام و هوا , بيگانه خويش , در راه نفاق... دوست , در کار فريب... آشنا , بيگانه ... شاخه ی عشق شکست... آهوی مهر گریخت... تار پیوند گسست... به که باید دل بست؟ به که شاید دل بست؟... -مهدی سهیلی
بحث آزاد
ای که با من ، آشنایی داشتی
blossom.B
اِی که با من، آشنایی داشتی ای که در من، آفتابی کاشتی ای که در تعبیرِ بی مقدارِ خویش عشق را، چون نردبام انگاشتی ای که چون نوری به تصویرت رسید پرده ها از پرده ات برداشتی پشتِ پرده چون نبودی جز دروغ بوده ها را با دروغ انباشتی اینک از جورِ تو و جولانِ درد می گریزم از هوای آشتی کاش حیوان، در دلت جایی نداشت کاش از انسان سایه ای می داشتی -فریدون فرخزاد
بحث آزاد
امروز نه آغاز و نه انجام جهان است...
blossom.B
امروز نه آغاز و نه انجام جهان است اي بس غم و شادي که پس پرده نهان است گر مرد رهي غم مخور از دوري و ديري داني که رسيدن هنر گام زمان است تو رهرو ديرينه سرمنزل عشقي بنگر که زخون تو به هر گام نشان است آبي که برآسود زمينش بخورد زود دريا شود آن رود که پيوسته روان است باشد که يکي هم به نشاني بنشيند بس تير که در چله اين کهنه کمان است از روي تو دل کندنم آموخت زمانه اين ديده از آن روست که خونابه فشان است دردا و دريغا که در اين بازي خونين بازيچه ايام دل آدميان است دل برگذر قافله لاله و گل داشت اين دشت که پامال سواران خزان است روزي که بجنبد نفس باد بهاري بيني که گل و سبزه کران تا به کران است اي کوه تو فرياد من امروز شنيدي دردي ست درين سينه که همزاد جهان است از داد و وداد آن همه گفتند و نکردند يارب چه قدر فاصله دست و زبان است خون مي چکد از ديده در اين کنج صبوري اين صبر که من مي کنم افشردن جان است از راه مرو سايه که آن گوهر مقصود گنجي ست که اندر قدم راهروان است -هوشنگ ابتهاج (سایه)
بحث آزاد
پروانه‌ی رنگین
blossom.B
*از پیله بیرون آمدن گاهی رهایی نیست در باغ هم پروانه‌ی رنگین گرفتار است این کشور آن کشور ندارد حس دلتنگی دیوار با هر طرح و نقشی باز دیوار است... -محمد‌علی جوشانی*
بحث آزاد
حواست بوده است حتما...
blossom.B
الا ای حضرت عشقم! حواست هست؟ حواست بوده است آیا؟ که این عبد گنه کارت که خود ، هیراد می‌نامد، چه غم ها سینه‌اش دارد... حواست بوده است آیا؟ که این مخلوق مهجورت از آن عهد طفولیت و تا امروزِ امروزش ذلیل و خاضع و خاشع گدایی می‌کند لطفت... حواست بوده است آیا نشسته کنج دیواری تک و تنها؛ که گشته زندگی‌اش پوچ و بی معنا! دریغ از ذره ای تغییر میان امروز و دیروز و فردا... حواست هست، می‌دانم... حواست بوده است حتما! ولیکن یک نفر اینجا، خلاف دیده‌ای بینا، ندارد دیده‌ای بینا -رضا محمدزاده
بحث آزاد
امیدوارم نشناسند مرا... پیش از این، ستاره بودم!
blossom.B
یک سالِ پیش، ستاره‌ای مُرد. هیچ کس نفهمید؛ همانطور که وقتی متولد شد، کسی نفهمیده بود. همه سرگرم خنده بودند؛ زمانی که مُرد. اما یادم نیست زمانی که متولد شد، دیگران در چه حالی بودند. در آن میان فقط من بودم که دیدم که آن همه نور، چطور درخشید و بزرگ شد.... خیلی زیبا بود؛ انگار هر شب درخشان تر می‌شد... پر قدرت می‌سوخت. برای زنده بودن، باید می‌سوخت... من بودم که پا به پای سوختن هایش، اشک ریختم... اشک هایم برای خاموش کردن بی قراری هایش کافی نبود... نتوانستم خاموش کنم درد را که در لا به لای شعله هایش، ستاره‌ام را می‌سوزاند. ستاره مُرد! این آخرین خاطره‌ایست که از او در ذهن دارم... نتوانستم تقدیرش را عوض کنم.‌‌.. سیاهچاله شد... اکنون حتی نمی‌توانم شعله‌ی شمعی در کنارش بگذارم تا او را در میان تاریکی ها ببینم. سیاهچاله ها نور را می‌گیرند... چه کسی گمان می‌کرد آن همه نور ، اکنون‌ این همه تاریک باشد؟ آن زمان که نورانی بود، کسی ندیدش... نمی‌دانم این کوردلان اکنون سیاهچاله بودنش را چگونه می‌بینند که می‌خندند... آری؛ ستاره مُرد.. همه خندیدند. امشب، به یاد آن ستاره، خواهم گریست.
بحث آزاد
خاطرات خواهر برادری
Gharibe GomnamG
خب سلام اینم از تاپیکی که قولشو داده بودم خاطرات خنده دار یا تلخ خودتونو که با خواهر برادراتون دارین بیاین بگین ترجیحا خنده دار باشه خب دعوت میکنم از @roghayeh-eftekhari @F-seif-0 @Ftm-montazeri @Ariana-Ariana @Infinitie-A @ramses-kabir @Zahra-hamrang @Fargol-Sh @مجتبی-ازاد @Yasin-sheibak @Elham650 @Mehrsa-14 @گروه-بچه-هایی-که-خواهر-یا-برادر-دارن فعلا شماهارو یادم بود که خواهر برادر دارین @دانش-آموزان-آلاء @دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا
بحث آزاد
کتابخانه رنگی
_MILAD__
سلام به همه دوستان عزیز در جهت گسترش فرهنگ کتابخوانی تصمیم گرفتیم تایپکی راه اندازی کنیم که شما یکم کتاب غیر درسی بخونید خب همین اول بگم همتون لایک میکنین اول بعد پست میذارین اشتباه نزنین یدفه و منفی بدید اصلا هم دستوری نبود خلاصه نمیدونم چه چیزایی میتونید بذارید : -بریده ای از کتاب ها -معرفی کتاب -گذاشتن لینک دانلود کتاب اگه صوتی و ایناست و از سایتی برداشتید نگاه کنید حتما %(#ff0000)[منبع ] بذارید با تشکر @دانش-آموزان-آلاء
بحث آزاد
کمکککک
S AlihoseiniS
سلام من امسال بعد از ده سال تغییر رشته دادم از هنر به تجربی و هیچی نمیدونم الان نمیدونم از کجا شروع کنم؟چجوری پیش برم؟چجوری برنامه ریزی کنم؟نیاز دارم یکی یا چند نفر پایه باشن با هم پیش بریم و بخونیم که اگه سوالی چیزی بود بشه پرسید🥲🥲 میشه کمکم کنین؟!
بحث آزاد

خیام مردی که خیلی از ما جلوتر بود!!

زمان بندی شده سنجاق شده قفل شده است منتقل شده بحث آزاد
@کنکوری ها@یازدهم@دهم@دوازدهم@یک نکته به تو
32 دیدگاه‌ها 7 کاربران 506 بازدیدها 6 Watching
  • قدیمی‌ترین به جدید‌ترین
  • جدید‌ترین به قدیمی‌ترین
  • بیشترین رای ها
پاسخ
  • پاسخ به عنوان موضوع
وارد شوید تا پست بفرستید
این موضوع پاک شده است. تنها کاربرانِ با حق مدیریت موضوع می‌توانند آن را ببینند.
  • Matin Mousavi 1M آفلاین
    Matin Mousavi 1M آفلاین
    Matin Mousavi 1
    نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
    #21

    شیخی به زنی فاحشه گفتا مستی
    هر لحظه به دام دگری پا بستی
    گفتا شیخا هرآنچه گویی هستم
    آیا تو چنان که مینمایی هستی؟

    چون عهد نمیشود کسی فردا را
    حالی خوش دار این دل پر سودا را

    1 پاسخ آخرین پاسخ
    4
    • Matin Mousavi 1M Matin Mousavi 1

      درود.توی این تاپیک اصلا بحث و مجادله سر اشعار خیام بزرگ نداریم و فقط میخوام که هرکی خیام دوسته و عاشق شعره و لذت میبره از شعر و حالش خوب میشه، اشعار زیبای خیام بزرگ رو بزارید! کاری هم به تفسیرش نداریم که منظورش از این رباعی چی بوده! فقط اشعار رو بزارید برای لذت بردن! 😅😅

      بچه-های-تجربی-راه-ابریشم بچه-های-تجربی-ابریشم-پرو بچه-های-تجربی-کنکور-1401 بچه-های-تجربی-کنکور-1402 بچه-های-ریاضی-ابریشم-پرو بچه-های-ریاضی-راه-ابریشم بچه-های-ریاضی-کنکور-1401 بچه-های-ریاضی-کنکور-1402 تجربی تجربیا ریاضیا انسانیا دانش-آموزان-آلاء دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا کنکوری

      @fazel-zakeri دوستدار شعر بفرما

      FarhaddF آفلاین
      FarhaddF آفلاین
      Farhadd
      تجربی
      نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
      #22

      Matin Mousavi 1 سلام بر عزیزان

      همراهی شاملو و استاد شجریان 🌸 🌺 🌸 🌺

      74a7ebb92a4f1f749017117cf34328a75174920-360p.mp4

      رباعیات خیام..........

      می نوش که عمر جاودانی این است
      خود حاصلت از دور جوانی این است
      هنگام گل و مل است و یاران سرمست
      خوش باش دمی که زندگانی اینست

      Farhad

      1 پاسخ آخرین پاسخ
      3
      • Matin Mousavi 1M آفلاین
        Matin Mousavi 1M آفلاین
        Matin Mousavi 1
        نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
        #23

        این کوزه چو من عاشق زاری بوده است
        در بند سر زلف نگاری بوده‌ست
        این دسته که بر گردن او می‌بینی
        دستی‌ست که برگردن یاری بوده‌ست

        چون عهد نمیشود کسی فردا را
        حالی خوش دار این دل پر سودا را

        1 پاسخ آخرین پاسخ
        3
        • -Dr_Ugger-- آفلاین
          -Dr_Ugger-- آفلاین
          -Dr_Ugger-
          نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
          #24

          تا چند اسیر رنگ و بو خواهی شد

          چند از پی هر زشت و نکو خواهی شد

          گر چشمهٔ زمزمی و گر آب حیات

          آخر به دل خاک فروخواهی شد...

          1 پاسخ آخرین پاسخ
          3
          • Matin Mousavi 1M آفلاین
            Matin Mousavi 1M آفلاین
            Matin Mousavi 1
            نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
            #25

            آسمان گاویست نامش پروین
            یک گاو دگر نهفته در زیر زمین
            چشم خردت باز کن از روی یقین
            زیر و زبر دو گاو مُشتی خَر بین

            آخ آخ این چقدر درسته

            چون عهد نمیشود کسی فردا را
            حالی خوش دار این دل پر سودا را

            1 پاسخ آخرین پاسخ
            2
            • -Dr_Ugger-- آفلاین
              -Dr_Ugger-- آفلاین
              -Dr_Ugger-
              نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
              #26

              از تن چو برفت جان پاک من و تو

              خشتی دو نهند بر مغاک من و تو

              و آنگاه برای خشت گور دگران

              در کالبدی کشند خاک من و تو

              1 پاسخ آخرین پاسخ
              2
              • Matin Mousavi 1M آفلاین
                Matin Mousavi 1M آفلاین
                Matin Mousavi 1
                نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                #27

                این کوزه چو من عاشق زاری بودی بوده است
                در بند سر زلف نگاری بودا است
                این دسته که بر گردن او میبینی
                دستی‌است که بر گردن یاری بوده‌است

                چون عهد نمیشود کسی فردا را
                حالی خوش دار این دل پر سودا را

                1 پاسخ آخرین پاسخ
                2
                • علیرضا تمدنیع آفلاین
                  علیرضا تمدنیع آفلاین
                  علیرضا تمدنی
                  نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                  #28

                  در کارگه کوزه گری رفتم دوش
                  دیدم دو هزار کوزه گویای خموش
                  ناگاه یکی کوزه برآورد خروش
                  کو کوزه گر و کوزه خر و کوزه فروش...؟

                  1 پاسخ آخرین پاسخ
                  5
                  • -Dr_Ugger-- آفلاین
                    -Dr_Ugger-- آفلاین
                    -Dr_Ugger-
                    نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط -Dr_Ugger- انجام شده
                    #29

                    ای دوست بیا تا غم فردا نخوریم

                    وین یکدم عمر را غنیمت شمریم

                    فردا که ازین دیر فنا درگذریم

                    با هفت هزار سالگان سربه‌سریم... .

                    1 پاسخ آخرین پاسخ
                    2
                    • Matilda2M آفلاین
                      Matilda2M آفلاین
                      Matilda2
                      فارغ التحصیلان آلاء
                      نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                      #30

                      اسرار ازل را نه تو دانی و نه من

                      ‏این حل معما نه تو خوانی و نه من

                      ‏هست در پس پرده گفتگوی من و تو

                      ‏چون پرده بر افتد نه تو مانی و نه من

                      تاپیک درباره شعرای دیگه ام بزنید:)

                      1 پاسخ آخرین پاسخ
                      1
                      • Matilda2M آفلاین
                        Matilda2M آفلاین
                        Matilda2
                        فارغ التحصیلان آلاء
                        نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                        #31

                        ای آمده از عالم روحانی تفت

                        ‏حیران شده در پنج و چهار و شش و هفت

                        ‏می نوش ندانی ز کجا آمده‌ای

                        ‏خوش باش ندانی به کجا خواهی رفت

                        1 پاسخ آخرین پاسخ
                        1
                        • Matin Mousavi 1M آفلاین
                          Matin Mousavi 1M آفلاین
                          Matin Mousavi 1
                          نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                          #32

                          تا چند زنم به روی دریاها خشت
                          بیزار شدم ز بت‌پرستان کنشت
                          خیام که گفت دوزخی خواهد بود
                          که رفت به دوزخ و که آمد ز بهشت

                          چون عهد نمیشود کسی فردا را
                          حالی خوش دار این دل پر سودا را

                          1 پاسخ آخرین پاسخ
                          1
                          پاسخ
                          • پاسخ به عنوان موضوع
                          وارد شوید تا پست بفرستید
                          • قدیمی‌ترین به جدید‌ترین
                          • جدید‌ترین به قدیمی‌ترین
                          • بیشترین رای ها


                          • 1
                          • 2
                          • درون آمدن

                          • برای جستجو وارد شوید و یا ثبت نام کنید
                          • اولین پست
                            آخرین پست
                          0
                          • دسته‌بندی‌ها
                          • نخوانده ها: پست‌های جدید برای شما 0
                          • جدیدترین پست ها
                          • برچسب‌ها
                          • سوال‌های درسی و مشاوره‌ای
                          • دوره‌های آلاء
                          • گروه‌ها
                          • راهنمای آلاخونه
                            • معرفی آلاخونه
                            • سوال‌پرسیدن | انتشار مطالب آموزشی
                            • پاسخ‌دادن و مشارکت در تاپیک‌ها
                            • استفاده از ابزارهای ادیتور
                            • معرفی گروه‌ها
                            • لینک‌های دسترسی سریع