-
@رهـــــــا ما دل از دنیای پوچ بی بقا برداشتیم
یک قلم زین استخوان دل چون هما برداشتیم -
Miss.Joker مدعی خواست که آید به تماشاگه راز/ دست غیب آمد و بر سینه ی نامحرم زد
کنایه/استعاره/مراعات نظیر -
@رهـــــــا مردم چشمم فرمانده است در دریای اشک
مور را پای رهایی از دل گرداب نیست
اسلوب معادله- مراعات نظیر - اغراق - تشبیه -
Miss.Joker تو کمان کشیده و در کمین، که زنی به تیرم و من غمین/همه ی غمم بود از همین که خدا نکرده خطا کنی
-
@رهـــــــا یکی گردیم در گفتار و در کردار و در رفتار
زبان و دست و پا یک کرده خدمتکار هم باشیم -
Miss.Joker سلام
مردمان از سر غیب گوند و هر نادانی
میگود از فکر و اندیشه هر ناجانی -
SEPEHR ALIZADEH یا رب از ابر هدایت برسان بارانی/پیشتر زانکه چو گردی ز میان برخیزم
-
@رهـــــــا من از بیگانگان دیگر ننالم که با من هر چه کرد آن آشنا کرد
-
SEPEHR ALIZADEH در کوی تو معروفم وز روی تو محرومم/گرگ دهن آلوده ی یوسف ندریده
-
@رهـــــــا هر دم از سر میروی، دل ناردت از خود برون
ناز از موی و کرشمه های ابرویت ببست -
SEPEHR ALIZADEH تا توان داری ز حال ناتوانان یاد کن
خاطر افسردگان را با محبت شاد کن
سلام -
Miss.Joker نفس بر نکش، داد از آبرو
مگر تو ندانی که من حجتم -
SEPEHR ALIZADEH من اگر تار سر زلف تو گیرم در چنگ
تار در ناله رود چنگ دراید ب خروش -
Miss.Joker شِکَر ب ترازوی وزارت برکَش/شو همره بلبل ب لب هر مهوَش
قلب(هر مصرع رو از آخر به اول بخونید!) -
@رهـــــــا مصراع هات جابه جائه،
شماتیکی ز ابرویت
نگاهی کن به ابرویی
بر این دل عاشقی اید
که از خوبان جانانی -
SEPEHR ALIZADEH یا رب تو آشنا را مهلت ده و سلامت/ چندان که باز بیند دیدار آشنا را
-
@رهـــــــا از احمقی پرسمی کای تو خر
تو نانی چرا گویی از ضبط و جر -
SEPEHR ALIZADEH استغفرالله
رسد آدمی به جایی که ب جز خدا نبیند/بنگر که تا چه حدست مقام آدمیت -
@رهـــــــا تو همانی که ز اسرار الهی بگوی
اگر آن سر خدا هست چرا تو دانی
که تو از علم دو نادان به بر تخته سیاه
بگوی حالت پیمایش و بر و پهلو و ریا
استغفرالله چرا؟ -
SEPEHR ALIZADEH آب در کوزه و ما تشنه لبان می گردیم/ یار در خانه و ما گرد جهان می گردیم.
ثواب داره آخه