Your browser does not seem to support JavaScript. As a result, your viewing experience will be diminished, and you have been placed in read-only mode.
Please download a browser that supports JavaScript, or enable it if it's disabled (i.e. NoScript).
CpR دارم سخنی با تو و گفتن نتوانم وین درد نهان سوز نهفتن نتوانم
Anzw 18 من نمی دانم کی ام من لیک یک من در من است آن که تکلیف منش با من من من روشن است
بابونــــه تکیه بر تقوا و دانش در طریقت کافریست راهرو گر صد هنر دارد توکـل بایدش
z.e شاهدان گر دلبری زین سان کنند زاهدان را رخنه در ایمان کنند
Anzw 18 در این سرای بی کسی ،کسی ب در نمیزند ب دشت پر ملال ما پرنده پر نمیزند
CpR در طلب کـوش و مده دامن امید ز دست دولتـی هست که یابی ســر راهی گـاهی
z.e یک مرغ گرفتار در این گلشن ویران تنها به قفس ماند و هزاران همه رفتند
Anzw 18 در آن نفس ک بمیرم در آرزوی تو باشم بدان امید دهم جان ک خاک کوی تو باشم
CpR ما حسرت و دلتنگی وتنهایی عشقیم یعقوب پسر دید زلیخا که جوان شد
Anzw 18 در رفتن جان از بدن گویند هر نوعی سخن من خود به چشمِ خویشتن، دیدم که جانم میرود
z.e در ره منزل لیلی که خطر هاست در آن شرط اول قدم آن است که مجنون باشی