-
_Biliifti_ در " مشاعره " گفته است:
Ansel
دشنام همی دهی به سعدی!؟
من با دو لب تو کار دارم
|سعدی|ما در پیاله عکس رخ یار دیده ایم
ای بی خبر ز لذت شُرب مدام ما -
_Biliifti_ در " مشاعره " گفته است:
Ansel
آخر چه بلایی تو که در وصف نیایی
بسیار بگفتیم و نکردیم بیانتترسم که اشک در غم ما پرده در شود
وین راز سر به مهر به عالم سمر شود -
_Biliifti_ در " مشاعره " گفته است:
Ansel
درِ اندیشه ببستم قلم وهم شکستم
که تو زیباتراز آنی که کنم وصف و بیانت
.
چی گفته:)))تو کمان کشیده و درکمین که
زنی به تیرم و من غمین
همه غمم بود از همین
که خدا نکرده خطا کنی