-
Ainoor در " مشاعره " گفته است:
ramses kabir
تو مرا جان و جهانی چه کنم جان و جهان را
تو مرا گنج روانی چه کنم سود و زیان راAinoor در " مشاعره " گفته است:
ramses kabir
تو مرا جان و جهانی چه کنم جان و جهان را
تو مرا گنج روانی چه کنم سود و زیان راالا ای نورِ این دیده که میتابی به جان ما
خودت کاری بکن دیگر که خود بردی خیال
مرا دیگر ن صبری بود و ن طاقت بدارم من
که من دیوانه ات باشم چه وقتِ پرسمانِ ها؟
میم لام -
الا ای نورِ این دیده که میتابی به جان ما
خودت کاری بکن دیگر که خود بردی خیال ما
مرا دیگر ن صبری بود و ن طاقت بدارم من
که من دیوانه ات باشم چه وقتِ پرسمانِ ما؟
میم لامالا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها
که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها -
ramses kabir
یک قصه بیش نیست غم عشق وین عجب
کز هر زبان که میشنوم نامکرر است -
@Matrix
میازار موری که دانه کش است
که جان دارد و جان شیرین خوش است:| -
@Matrix
دلي كز معرفت نور و صفا ديد
به هر چيزي كه ديد اول خدا ديد -
دیگر ای برگشته مژگان
از نگاهم رو مگردان
دین من ،دنیای من از عشق جاویدان تو رونق گرفته
سوز من ،سودای من از نور بی پایان تو رونق گرفته -
@Deleted-Account0
هر كه خود داند و خداى دلش
كه چه درديست در كجاى دلش -
@Deleted-Account0
ناز کنی، نظر کنی، قهر کنی، ستم کنی
گر که جفا، گر که وفا، از تو حذر نمیکنم -
@Deleted-Account0
ای دل ار سیل فنا بنیاد هستی برکند
چون تو را نوح است کشتیبان ز طوفان غم مخور -
رسم عاشق کُشی و شیوهٔ شهرآشوبی
جامهای بود که بر قامتِ او دوخته بودگر چه میگفت که زارَت بِکُشم میدیدم
که نهانش نظری با منِ دلسوخته بود ! -
@Deleted-Account0
دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نرفت
دائما یکسان نباشد حال دوران غم مخور