Your browser does not seem to support JavaScript. As a result, your viewing experience will be diminished, and you have been placed in read-only mode.
Please download a browser that supports JavaScript, or enable it if it's disabled (i.e. NoScript).
@Saahaar منم آن شاعر دلخون که فقط خرج تو کرد
غزل و عاطفه و روح هنرمندش را
@shiima اون همه افسانه و افسون ولش؟ این دل پر خون ولش؟ دلهره ی گم کردن گدار مارون ولش؟؟؟ تماشای پرنده ها بالای کارون ولش؟
dlrm شبیه سریالی که پایان یافته با جمله ی «ادامه دارد...» ادامه خواهم داشت، در فصل های پیشِ رو...
@shiima
وگر گویم که چون زلفت پریشان نیستم هستم!
dlrm مادرم بعد تو هی حال مرا میپرسد
مادرم تاب ندارد غم فرزندش را
@shiima از گلوي خود بريدن وقت حاجت همت است
ورنه هر كس وقت سيري پيش سگ نان افكند
@Saahaar
dlrm منم آن شیخ سیه روز که در آخر عمر
بین موهای تو گم کرد خداوندش را
@shiima از روی لب توست که در حاشیهی قم هی شعبه زده حاجحسین و پسرانش
dlrm شیما... ...مخور
@shiima روز ها فکر من این است و همه شب سخنم که چرا غافل از احوال دل خویشتنم
@shiima روزها فکر من اینست و همه شب سخنم که چرا غافل از احوال دل خویشتنم
@Saahaar dlrm میون ما و تو یک الفتی بود که آن هم نوبهاری بود و بگذشت
@shiima تا بوده چشم عاشق در راه يار بوده بي آنكه وعده باشد در انتظار بوده
@Saahaar همه در چشمه مهتاب غم از دل شویند امشب ای مه تو هم از طالع من غمگینی
saraa.66 یاد روزی ک ب عشق تو گرفتار شدم از سر خویش گذر کرده سوی یار شدم
@Saahaar ماهی که قدش به سرو میماند راست آیینه به دست و روی خود میآراست دستارچهای پیشکشش کردم گفت وصلم طلبی زهی خیالی که توراست
saraa.66
تا مگر همچو صبا باز به کوی تو رسم حاصلم دوش بجز نالهء شبگیر نبود
dlrm دلي كز معرفت نور و صفا ديد ب هر چيزي ك ديد اول خدا ديد
@Saahaar دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند وندران ظلمت شب اب حیاتم دادند